حسین کیانی در پاسخ به این که برای بازگرداندن تعزیه به دوران اوج و شکوه خود چه باید کرد می‌گوید این نوع نمایش باید بازآموزی و به شکل رشته‌ای تخصصی در دانشکده‌ها تدریس شود. او معتقد است که باید دانشکده‌ای ویژه‌ی هنرهای نمایشی ایرانی تأسیس شود که در آن رشته‌هایی مانند تقلید، مضحکه، خیمه‌شب‌بازی و تعزیه آموزش داده شود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دورافتادگی تعزیه و تعزیه‌خوانی از دوران اوج و شکوه خود و محدودیتش به ایام خاصی از سال، چیزی نیست که بتوان انکارش کرد. اما برای بازگرداندن تعزیه به دوران اوج و شکوه خود چه می‌توان کرد؟ این سوالی بود که داوود فتحعلی‌بیگی، آقای نمایش ایرانی و حسین کیانی، نمایشنامه‌نویس و کارگردان نمایش‌ ایرانی در نشستی با عنوان «آسیب‌شناسی تعزیه در روزگار اکنون» به ان پاسخ دادند. نشستی که با گردانندگی مهدی صفاری‌نژاد، فعال نمایش‌ ایرانی در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین برگزار شد. 

پاسخ حسین کیانی در بخشی از این نشست به سوال مذکور چنین بود: «امروزه با گسترش رسانه‌های تصویری، تعزیه شاید آن جاذبه و پذیرندگی سابق را نداشته باشد. ما باید کاری می‌کردیم که متأسفانه نکردیم، هرچند هنوز هم برای انجام آن دیر نیست. این کار، ایجاد مدرسه، کارگاه یا مرکز حفظ و اشاعه‌ی تعزیه است؛ همان‌گونه که در ژاپن، نمایش‌های سنتی مانند «کابوکی» و «نو» بیش از دویست یا سیصد سال است که در فضاهایی تخصصی اجرا می‌شوند. ما هم می‌توانیم مکانی ایجاد کنیم که در آن تعزیه‌ی خالص و اصیل ایرانی اجرا شود، در کنار آن باید موزه‌ای باشد که انواع اشیاء، اسناد و لوازم مرتبط با تعزیه را در خود جای دهد.

تا زمانی که چنین بستری فراهم نشود، نمی‌توانیم از ظرفیت‌های واقعی این هنر بهره‌برداری کامل کنیم. آن‌چه امروز از تعزیه باقی مانده، بیش‌تر حاصل تلاش‌های شخصی است تا حمایت‌های ساختاری. این موضوع نیاز به عزم ملی دارد. تعزیه، به‌راستی می‌تواند بخشی از نمایش ملی ما باشد. با فراهم‌ شدن بستر مناسب، افراد کم‌اطلاع یا علاقه‌مند، می‌توانند از طریق مشاهده‌ی مستقیم، اطلاعات عمیقی به دست آورند. دیدن زره و کلاه‌خود تعزیه‌خوان قاجاری، نحوه‌ی آوازخوانی بدون بلندگو در فضایی شلوغ، پر از همهمه صدای موتور و ماشین و در جنگل آسفالت الهام‌بخش است. ما نیازمند احیای فرهنگی تعزیه هستیم. وگرنه، روزی حسرت خواهیم خورد که گنجینه‌ای را در اختیار داشتیم و آن را حفظ نکردیم.

اکنون که هنوز افراد آشنا به این هنر زنده‌اند، منابع در دسترس است و ظرفیت‌های اجرایی وجود دارد، باید اقدام کرد. هنوز دیر نشده. این اقدام باید حرفه‌ای، سازمان‌یافته و قاعده‌مند باشد. باید افرادی را برای این کار استخدام کرد. باید موزه‌ی شبیه‌خوانی راه‌اندازی شود. آن وقت است که تلاش‌های معاصرسازی تعزیه رنگ تازه‌ای می‌گیرند و از حالت پراکنده خارج می‌شوند.

من همین پیشنهاد را برای نمایش‌های روحوضی و مضحکه نیز دارم. چرا باید کسی مثل آقای فتحعلی‌بیگی به‌تنهایی و با هزار سختی نمایشی از سیاه‌بازی را روی صحنه ببرد و در نهایت هم مشخص نباشد سرنوشت آن چه می‌شود؟ این نوع نمایش باید بازآموزی شود، شاگرد تربیت کند و به شکل یک رشته‌ی تخصصی در دانشکده‌ها تدریس شود. من حتی معتقدم که باید دانشکده‌ای ویژه‌ی هنرهای نمایشی ایرانی تأسیس شود که در آن رشته‌هایی مانند تقلید، مضحکه، خیمه‌شب‌بازی و تعزیه آموزش داده شود.

هیچ کشوری در دنیا دو گونه‌ی نمایشیِ سور و سوگ با این شکوه و ساختار ندارد، آن هم در زمانی که سنت آکادمیکی در دنیا وجود نداشت. صد و پنجاه یا دویست سال پیش، ما دارای چنین نظام نمایشی بودیم. این قابلیت کاملاً قابل تئوریزه‌ شدن است. نمونه‌اش کار دکتر حسین اسماعیلی است که مبحث روایت‌شناسی در تعزیه را تئوریزه کرده است. این‌ها صرفاً احساسات یا مبالغه‌های ملی‌گرایانه نیست. این ظرفیت‌ها واقعی‌اند و علاقه‌مندانش نیز وجود دارند. پس باید دست‌به‌کار شد، چون هنوز دیر نشده.» 

متن کامل نشست «آسیب‌شناسی تعزیه در روزگار اکنون» را اینجا بخوانید. 

۲۴۲۲۴۲

کد خبر 2088932

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار