خاطرات ناصرالدین‌شاه: انیس‌الدوله بسیار جِر آمده بوده، کنیزهایش را زده بوده است

رسیدیم به عمارت نظام‌الملک. معیر، ادیب‌الممالک و غیره و غیره بودند. زود زنانه شد. زن‌های نیاوران، زن‌های شهرستانکی همه آمدند. هوای خفه بدی داشت شمران.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ناصرالدین‌شاه قاجار در خاطرات روز چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۲۴۹ (۲۰ ربیع‌الثانی ۱۲۸۷) نوشت: [از شهرستانک] رفتیم نیاوران. صبح صدای داد و فریاد یک نفر بچه‌گدا مرا بیدار کرد. برخاستم. همه حرم رفته بودند به جز زعفران‌باجی، فخری جان، زرین‌تاج، کوچولو، غلام‌بچه کرده، بشیرخان. رفتیم حمام. سوار شده راندیم. از راه قدیم مرجک‌نو بالا رفته رفتم توچال به ناهار افتادیم. پیشخدمت‌ها همه بودند. نعلبکی بلور کوچک خلال را دادم سیاچی برد در سنگ‌چین دیدگاه یخچال قایم کرد. ان‌شاءالله سال دیگر دیده خواهد شد. [!]

بعد سوار شده راندیم. علی‌رضاخان امروز مهموم و مغموم بود؛ می‌گفت دختر سه ‌سال و نیمه از دختر میرزاحسین بلبل داشتم، فوت شده است.

خلاصه رفتم در قله به میرشکار رسیدیم. آب دره را جرگه بسته بود. خودمان رفتیم پایین، جای همیشه، بالاسر اوشان نشستم. موسی بد سر زد، شکارها رفتند بالا، چیزی نیامد پیش ما. عبث در آفتاب زیاد معطل شدیم. بعد سوار شده راندیم پایین در پیازچال کشیکچی‌باشی، غلامان ملاحظه شدند.

راندیم، در چشمه و بید وسط راه که دَهباشی حوض و تخت ساخته بود، آفتاب‌گردان [سایه‌بان] زده بودند. محمدعلی‌خان آن‌جا بود. پیشخدمت‌ها هم بودند. رسیدیم. بسیار خسته بودم. هندوانه چای خورده، قدری حال آمدیم. علی‌رضاخان، میرزا علی‌خان رفتند شهر. صادق یک بره زده بود (در وقتی که شکارها سربالا رفته بودند) آورد.

خلاصه سوار شده، طرف عصری وارد منظریه شدیم. نایب‌السلطنه، یحیی‌خان، حسام‌السلطنه [۱]، شهاب‌الملک، حاجی سعدالدوله، حبیب‌الله‌خان تنکابونی، فراش‌باشی، امین‌حضور (اما کسالت روحانی داشت) سوار زیاد، تماشاچی، عرضه‌چی، غیاث با بچه‌هایش، حبیب دیوانه، یاجدا همه بودند.

رسیدیم به عمارت نظام‌الملک. معیر، ادیب‌الممالک و غیره و غیره بودند. زود زنانه شد. زن‌های نیاوران، زن‌های شهرستانکی همه آمدند. هوای خفه بدی داشت شمران. شب ندیم‌السلطنه گفت: آخوند سیددندانی خُل که شوهر رفته بود، بچه داشت، بچه می‌خواست بزاید مرده است. افسوس خوردم. ملاباجی امروز از اسب زمین بدی خورده است. انیس‌الدوله بسیار جِر آمده بوده است، کنیزهایش را زده بوده است. خلاصه شب خوابیدم. جمال...

پانوشت

۱- حسام‌السلطنه، سلطان مرادمیرزا پسر عباس‌میرزا نایب‌السلطنه و عموی ناصرالدین‌شاه بود.

منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه قاجار از ربیع‌الاول ۱۲۸۷ تا شوال ۱۲۸۸ ق به انضمام سفرنامه کربلا و نجف، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ اول، زمستان ۱۳۹۸، صص ۳۴.

۲۵۹

کد خبر 2092162

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 18
  • نظرات در صف انتشار: 8
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی IR ۲۱:۳۴ - ۱۴۰۴/۰۴/۲۹
    15 0
    عامو جر چیه جر با فتحه هست ترکی یعنی با دعوا و عصبانیت
  • IR ۲۱:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۲۹
    18 2
    چی نوشته چرت و پرت نوشته بی سواد نفهم
  • IR ۰۰:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
    31 3
    تمام ایالات شمالی ایران در زمان حکومت قاجار از گرجستان و ارمنستان و قفقاز و داغستان و گنجه و قره باغ و لنکران گرفته تا خوارزم و ترکستان و ازبکستان و تاجیکستان و افغانستان یعنی بیشتر از هفتاد در صد خاک ایران بخاطر بی کفایتی و خیانت این سلسله شوم و خائن از دست رفت و بعد اون هم هیچ کوشش و همتی برای بازپس گیری اون مناطق تا حالا صورت نگرفته یعنی دریغ از کوچکترین اقدامی در این زمینه
    • IR ۰۸:۰۲ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۱
      8 3
      نقشه ایران قبل از دوره قاجار یعنی زمان زندیه رو ببین بعد حرف بزن
  • کریم IR ۰۳:۱۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
    14 1
    این خاطرات همش درس است از دنیایی که به سرعت میگذرد .پس ای انسان قدر لحظه های زندگی و نفس کشیدن و همه ی کسانی که در کنار انها هستی را بدان.
  • IR ۰۷:۰۲ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
    29 3
    بنده خدا چقدر هم کار میکرده و به وضعیت مملکت میرسیده، خسته نباشی مفت خور
    • IR ۲۳:۳۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
      7 0
      کل کتاب خاطراتش رو با جون کندن خوندم ، همش همینطور اراجیفه.
  • IR ۰۹:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
    16 1
    چه روزگار تاریکی
  • جمشید IR ۰۹:۱۰ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
    21 2
    این شاهان قاجار فقط تفریحات وعیاشی بلد بودنند!
  • عاطفه IR ۱۰:۳۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
    18 1
    اغلب دولتمردان از ناصردین بد نمی گو یند ولی من فکر میکنم مادر خود پسندش به خاطر عشق به فرزندش ملتی را بدبخت کرد
  • ایرانی IR ۱۲:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
    6 1
    این چرندیات چیه خدا لعنتتون کنه چرا از اون شاهایی که کارهای بزرگی کردند نمینویسین
  • ت IR ۱۳:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
    8 0
    پدر سوخته های مفت خور فقط به مفت خوری وبخور بخور می رسیدند
  • IR ۲۲:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۰
    6 0
    نوشته هاش هم مثل خودش
  • علی IR ۰۳:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۱
    8 0
    مرتیکه مفت خور و بهش میگن شاه شهید، 50 سال حکومت کرد تازه اگه کشته نمیشه. قصد مردن هم نداشت، خدا لعنتت کنه که امیرکبیر و از ایران گرفتی
  • ناشناس IR ۰۸:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۱
    1 0
    این باید نویسنده میشد نه شاه والله
  • نون.شین IR ۲۱:۳۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۳۱
    5 0
    از این سلسله تاریک و تاریخ سیاهش آنقدر حالم بد میشه که نگو، بعد فیلم جیران رو هم ساختن که دامن بزنه به بزرگ نمایی هرچه بیشتر! حیف اون لقب شهید که به این شخص دادند! شهید داریم تا شهید! کاش این لقب هم مثل خاندان سیاه و برادر کش قاجار از صفحه تاریخ حذف بشه! حیف وطن! حیف امیر کبیر شهید!🖤🌱🇮🇷
  • IR ۲۰:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۲
    0 0
    این عکس های ،زشت ،قاجار،را نگذارید ،وتکرار هم هست ،شاه خوشگذران ،کشوری نمی دانست
  • غزل IR ۰۰:۴۱ - ۱۴۰۴/۰۵/۰۴
    1 0
    مفت خور تن پرور،به نظر من اینجور آدم که مشخصا به درد کشورش نمی‌خورد شاه گدای بی سر وپا که کاری جز عیاشی نداشته روحت سرگردان

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین