این قلم بیش از ۳۰ سال است که بر مدار شرف حرفهای و حس مسئولیت پذیری میچرخد، در این مدت تمام ساختارهای ناکارآمد نظام قدرت و مدیریت کشور را مورد انتقاد قرار داده و فریاد ضرورت اصلاح ساختار قانون و عدالت در توزیع قدرت، ثروت و منزلت برمیدارد، در این بازه زمانی بارها در برابر مشتریهای قلمش اعلام کرده این قلم نه میترسد، نه خسته میشود و نه به فروش میرسد.
اما هیچگاه اجازه نداد که رویکرد انتقادی سبب نادیده گرفتن خدمات افراد خدمتگزار شود و هر جا که فردی منشاء خدمتی شده باشد بدون اعمال حب، بغض و تردید آن را معرفی کرده بر اساس بایگانی عملکرد بیش از ۳ دهه فعالیت رسانهای مملو از مدارک اثبات این ادعاست.
بارها در مقالاتم نوشتهام که غلبه فساد و نادانی بر بدنه کارشناسی و سیستم مدیریت پرقدرتترین عامل عقب ماندگی ایران و افت شاخصهای توسعه یافتگی آن است پس نباید تقصیر این همه بدبختی مردم را بر گردن عوامل صهیونیستی، تحریم و حمایت حکومت از همپیمانان خارجی انداخت.
قدرت این پدیده چنان بالاست که رفع تحریم، پایان یافتن دشمنی اسرائیل و خاتمه حمایت از همپیمانان خارجی نمیتواند مملکت را وارد چرخه رونق اقتصادی و ترقی شاخصها کند زیرا در این شرایط سکانداران مدیریت پول بیشتری برای ندانم کاری و غارت در اختیار داشته و با قدرت بیشتری نقش مخرب ایفا میکنند.
قاعده مدیریت و ذات توسعه شهری نیازمند زیرساختهای عقلایی، اخلاقی و قانونی است تا بتوان پروژهها را با دقت طراحی و با سرعت و کیفیت اجرا کند اما در کنار این قاعده استثناهایی هم داریم که یک مدیر و یا مجموعه مدیریتی با اتکاء به توانایی و حس مسئولیت پذیری خویش موفق به منزوی ساختن قاعده غالب در یک زمان و مکان خاص و اجرای برنامه هایش میشود.
برخورداری از ویژگیهایی مثل موردی و موقت بودن و مقابله باندهای غارتگر نمیتواند وارد فاز دائمی و امیدوار کننده شود زیرا با برکناری یا رفتن آنها کل ساختار به عقب برمیگردد.
عملکرد شهرداری و اکثریت شورای شهر سقز در اجرای پروژههای ساماندهی شهری یکی از این موارد است، این شهر در سال ۱۴۰۰ در لیست سیاه شهرهای ایران قرار گرفت زیرا مهاجرت بیرویه، غلبه باندهای مافیایی ساخت و ساز و مدیریت پوپولیستی تمام شاخصهای شهرنشینی و قواعد شهروندی را از این شهر گرفته بود.
اما انتخاب شورای فعلی، واگذاری مدیریت شهرداری به ارسطو گویلی و فعالیتهای ساختار شکنانه، اجرای پروژههای عمرانی مبتنی بر عقلانیت مدرن شهرسازی، حاشیه نشین کردن کارشناسان ناتوان و کوتاه کردن دست باندهای فساد از اداره شهرداری، این شهر را از لیست سیاه خارج کند.
بنابراین باید پذیرفت که اگر عقل، اراده و حس مسئولیت پذیری در یک فرد و مجموعه جمع شود فضا برای نادانها و مفسدین تنگ شده و به راحتی از گردونه سرنوشت جامعه خارج میشوند.
اما جای تاسف است که تقابل باندهای فساد و سکوت ناشی از ترس یا هم پیمانی برخی لایه های نظام اجتماعی و دایره قدرت همواره عمر مدیریت این افراد و مجموعه ها را کاهش داده و قاعده را به عقب برمیگرداند.
امید است که این روش مدیریت شهردار و شورای شهر سقز تبدیل به یک الگوی فراگیر شده و حاکمیت بسترهای قانونی جاری شدن آن در تمام نهادها و ارگانها را فراهم سازد تا بیش از این شاهد غارت منابع و سقوط شاخصهای توسعه یافتگی نباشیم، حاکمیت باید این واقعیت را درک کرده باشد که وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور در حالت بحرانزدگی قرار گرفته و اگر امید مردم به اصلاح و بهبود پایان یابد مملکت در مدار بحرانهای غیرقابل کنترل قرار خواهد گرفت.
پس دلسوزان نباید بیشتر از این در انتظار بهبود متافیزیکی به سر ببرند و با ورود به میدان مبارزه با فساد و نادانی مملکت را از دست فساد و نادانی نجات دهند.
صدیق مینایی – روزنامهنگار
نظر شما