گروه اندیشه: مطلب زیر گزارش دکتر سمیه توحیدلو دبیرنشست «بازخوانی اجتماعی جنگ ۱۲ روزه،از سخنرانی دکتر نفیسه آزاد در حوزه «روایت و جنگ» است. در گزارش توحید لو ،نفیسه آزاد، بر عاملیت جامعه ایران تاکید کرده است. او در سخنرانی خود با عنوان «روایت یک تغییر پارادایم»، معتقد است که جامعه ایرانی در حال حاضر میان دو روایت آسیبزا گرفتار شده است: یکی تهاجم خارجی و دیگری روایت تحقیرآمیز داخلی که جامعه را منفعل و بیاثر معرفی میکند. نفیسه آزاد برای اثبات عاملیت و کنشگری جامعه، به سه نوع فعالیت غیررسمی اشاره میکند: شوخطبعی جمعی، که نوعی مقاومت روانی در برابر شرایط سخت است، کنشهای خودجوش و کمکهای متقابل مانند یاریرسانیهای مردمی که خارج از سازمانهای رسمی انجام میشود، ادامه زندگی روزمره که نشاندهنده توانایی جامعه برای بقا و حفظ جریان زندگی در شرایط بحرانی است. نفیسه آزاد در نهایت تاکید می کند باید روایتی از جامعه ارائه شود که از حالت قربانی به کنشگر تغییر یابد، پیروزی را متعلق به جامعه بداند و نقش واقعی مردم را در حوادث، ورای قدرت رسمی، به رسمیت بشناسد. این گزارش در زیر از نظرتان می گذرد:
****
دکتر نفیسه آزاد، سخنرانی خود را با عنوان «روایت یک تغییر پارادایم» ارائه کرد. او در آغاز صحبتهای خود به این نکته اشاره کرد که اغلب تریبونداران، جامعه ایران را بدون عاملیت و قدرت تصمیمگیری یا تصمیمسازی به تصویر میکشند. هدف اصلی نفیسه آزاد، دفاع از عاملیت جامعهای بود که در آن زندگی میکند. او سخنرانی خود را با دو پیشفرض مهم آغاز کرد. نخست، ایشان بر پذیرش تنوع جامعه ایران تأکید کردند و دوم اینکه که ایشان قصد ندارند مردم را یکپارچه و «خیر مطلق» و در مقابل، دولت یا حاکمیت را «شر مطلق» معرفی کنند.
از نگاه خانم آزاد، جامعه ایران در شرایط کنونی میان دو آتش گرفتار آمده است. یکی آتش تهاجم خارجی که تهاجمی نامشروع و دارای جنایت جنگی است. آتش دیگر، روایت تحقیرآمیز داخلی است که جامعه را بدون عاملیت، بدبخت، قربانی، نفهم، بیسواد، خودفروخته یا نابلد توصیف میکند. این تحقیر نه فقط از یک سو، بلکه از جانب تمام گروههایی صورت میگیرد که حتی در زمینههای سیاسی با یکدیگر اختلاف نظرهای جدی دارند. روایتی که از زمان جنبش مشروطه توسط روشنفکران و به تناوب از سوی حاکمیت تکرار شده است.
او برای نشان دادن عاملیت جامعه ایران، سه دسته از کنشهای جمعی را مطرح کرد که بدون سازماندهی رسمی شکل گرفته، بالیده و ادامه یافته است: نخستین کنش، شوخطبعی جمعی یا مقاومت روانی جمعی است. این شوخطبعیها اغلب تحقیر میشوند، اما در واقع فراتر از جوکسازی صرف، حامل مضامین اجتماعی و سیاسی و شکلی از مقاومت روانی هستند که تناقضات پنهان از دید نیروهای سیاسی، نخبگان و روشنفکران را آشکار میکنند.
دومین کنش، کنش خودجوش و کمکهای متقابل جمعی است که خارج از سازماندهیهای رسمی اتفاق میافتد. این کنشها شامل آموزش، کمک، همدردی، به اشتراک گذاشتن مسئولیت، تخصص و خدمات رایگان، و جلب توجه به گروههای آسیبپذیر مانند کودکان، سالمندان و حاشیهنشینان است. این نوع کنشگری، نوعی سازماندهی غیررسمی اجتماعی را ایجاد میکند و مرزگذاریهای ظریفی را نیز شامل میشود که آن را به عاملیت خودآگاه تبدیل میکند.
سومین کنش، ادامه زندگی روزمره است. این کنش نیز غالباً تحقیر میشود (مثلاً چرا در شرایط غمانگیز به زندگی عادی ادامه میدهید؟). اما حفظ روال عادی زندگی روزمره، نشاندهنده توانایی جامعه برای حفظ جریان زندگی زیر بار فشارهاست و آشکار ساختن آن وظیفه پژوهشگران و تریبونداران است.
خانم آزاد معتقد است که روایت عاملیت این جامعه، که هنوز صدای روشن و منادی مشخصی ندارد، دارای ویژگیهایی است. نخست، گذار از قربانی به کنشگر؛ به این معنا که جامعه صرفاً قربانی سیاستها یا تجاوز نظامی نیست، بلکه در قبال آنها کنشگری میکند. حتی اگر برخی رویکردها مورد پسند نباشند. دوم، بازتعریف پیروزی ؛ پیروزی دستاورد جامعه است، نه چیزی که گروههای سیاسی به حساب خود واریز کنند .سوم، نقش مردم در اتفاقات ؛ نقش مردم در رویدادها، خارج از قدرت رسمی، روایت را تغییر میدهد. این بدان معناست که عاملیت جامعه، صرفنظر از پسند یا ناپسند بودن آن برای گروههای مختلف، قابل انکار نیست و جرمانگاری رویکردهای متفاوت همان نادیده گرفتن و تحقیر کردن عاملیت جامعه است.
در نهایت، خانم آزاد ابراز امیدواری کر که از دل این کنشها و روایتها، یک «مای جدید» ساخته شود. این «ما» به معنای نفی«ماهای» دیگر نیست، بلکه در برگیرنده تنوع جامعه ایران باید باشد.
۲۱۶۲۱۶
نظر شما