تقریبا یکسالی است که کسبوکارهای خرید و فروش آنلاین طلا بهعنوان پدیده اکوسیستم اقتصاد دیجیتال شناخته میشوند. این لقب با اثبات قابلیتها و مزیتهای آنها نسبت به بازارهای سنتی و صندوقهای طلا در معامله آنلاین، بیستوچهار ساعته و امن این دارایی کسب شده است. عمده پلتفرمهای آنلاین طلا حتی در دوران جنگ ۱۲ روزه هم از امتحان مدیریت بحران سر بلند بیرون آمدند و همزمان با تعطیلی بازارهای مالی رفع نیازهای مالی و ریالی مردم جنگزده را اولویت قرار دادند. البته برخی پلتفرمها به اینکه فقط بستر آنلاین معامله طلا باشند، بسنده نکردند و تلاش کردند که به پشتوانه طلا خدمات و تسهیلاتی به کاربران ارائه دهند. والگلد یکی از همین پلتفرمهای آنلاین طلاست که افزایش دسترسی و نقدشوندگی آنی و امن طلا را هدف قرار داده است. با بردیا احمدنیا، مدیر اجرایی والگلد دربارۀ این پلتفرمها و مسائل پیرامونش گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید.
* با توجه به اینکه امکان معامله توکنهای مبتنی بر طلا در والکس وجود دارد، شما پلتفرم والگلد را برای خریدوفروش طلای آب شده راهاندازی کردید. بنابراین کاربران شما شرایط سرمایهگذاری در طلا را داشتند؛ پس چرا تاسیس یک کسبوکار دیگر در این حوزه را مدنظر قرار دادید؟
در ابتدا برای اینکه درباره قابلیتها و مزیتهای پلتفرمهای آنلاین طلا از جمله والگلد نسبت به توکنهای مبتنی بر طلا توضیح بدهم، باید این را بگویم که چه والگلد و چه سایر پلتفرمهای معتبر در حوزه یک مزیت نسبت به بازار سنتی دارند و آن اطمینان کاربر از اصالت طلای خریداری شده است. در حال حاضر طلای آبشدهای که در بازارهای سنتی معامله میشود، از نظر اعتبار و اصالت هم چالشها و ابهاماتی دارد. این در حالی است که اکثر پلتفرمهای فعال در حوزه خرید و فروش آنلاین، شمش طلا را بهصورت استاندارد و معتبر از مرکز مبادله بانک مرکزی خریداری میکنند و در قالبهای کوچک که عیار و اصالت شمش روی آن ثبت شده است، به کاربران خود تحویل میدهند. حتی خریداران طلا از پلتفرمهای آنلاین این امکان را دارند تا در صورت هر گونه مشکل در احراز اصالت طلای تحویلی، دریافت معادل ریالی آن را از پلتفرم درخواست کنند.
اما در جواب سوال شما باید گفت، با اینکه در والکس امکان معامله توکنهای مبتنی بر طلا وجود دارد، به سمت راهاندازی یک پلتفرم دیگر برای معاملات آنلاین طلا رفتیم. به این دلیل که ایرانیها بسیار تمایل دارند تا با سرمایهگذاری در هر دارایی به فیزیک آن دسترسی پیدا کنند، اما امکان دسترسی کاربران ایرانی به طلا در توکنهای با پشتوانه طلا وجود ندارد. این در حالی است که کاربران والگلد امکان خرید آنلاین طلا و دسترسی آنی و فوری به آن را در هر زمان و مکانی بهصورت بیستوچهار ساعت و در هفت روزه هفته دارند.
* از آنجا که فراگیری دسترسی مردم به انواع داراییها یکی از اهداف کلیدی راهاندازی والگلد است، آیا پیش از این و در آینده برنامه دارید تا به جز طلا دسترسپذیری سایر داراییها را هم فراهم کنید؟
دسترسپذیر کردن یک دارایی در پلتفرم به این معناست که آن دارایی شکسته شود و جزئی از آن در اختیار کاربران قرار بگیرد تا بتوانند از ارزش یا مالکیت آن بهرهمند شوند. بهعنوان مثال با دسترسپذیری ملک برای افراد، آنها میتوانند یک قطعه از آن را خریداری کنند و از ارزش یا مالکیتش عایدی داشته باشند. البته دسترسپذیر کردن معامله این دارایی چالشهای حقوقی در ثبت سند برای افراد یا واسط آنها که میتواند مورد تایید بانک مرکزی یا اتحادیه کسبوکارهای مجازی باشد، دارد. با این حال تیم ما به دنبال این است که علاوه بر رمزدارایی و طلا، مسکن و خودرو را هم برای افراد دسترسپذیر کند. بازارهای رمزدارایی و طلا را ارزیابی کردیم و در نهایت به موفقیتهای چشمگیری در دسترسپذیری مردم به این دو دارایی رسیدیم. به همین منظور، ضمن بازارسنجی بازارهای خودرو و مسکن در حال رفع چالشهای فنی و حقوقی فراگیری دسترسی به آنها هستیم.
البته دسترسیپذیری فقط به تسهیل سرمایهگذاری در داراییها محدود نمیشود و امکان دسترسی به یک کسب وکار هم وجود دارد. بسیاری از کسبوکارهای کوچک در کشورمان تحت تاثیر محدودیتهای تامین مالی از داخل و خارج به سرمایهگذاری دسترسی ندارند. با این حال با توکنایز کردن میتوان کسب وکارها را بهصورت خرد به مردم فروخت و در ازای این فروش سالانه سود دریافت کنند. سازمان بورس کشور در حال تدوین قوانین توکنایز کردن کسبوکارهاست و تیم ما هم به این موضوع توجه کرده و تصمیم دارد تا برخی کسبوکارها را برای مردم توکنایز کند.
* با وجود اثبات مزیتهای فعالیت پلتفرمها برای بازار سنتی طلا اما همچنان بازیگران قدیمی به بازار آنلاین نگاه رقابتی و غیر تعاملی دارند. از نظر شما دلیل این نگاه چیست و چگونه میتوان آن را رفع کرد؟
تقابل اکوسیستم سنتی با اقتصاد دیجیتال مسئله دیروز و امروز نیست؛ بلکه مدتهاست که بازیگران قدیمی اقتصاد کشور در تعامل با بازیگران نوآور مقاومت دارند. به عنوان مثال، شهرداری که نهاد ناظر بر حملونقل عمومی است، از زمان شروع فعالیت تاکسیهای اینترنتی تاکنون در مسیر توسعه این کسبوکارها مانع ایجاد کرده است. با این حال از نظر من نوآوری مثل آب ریخته، است و همواره تحت هر شرایطی مسیر حرکت خود را پیدا میکند. همچنین مردم هر کشوری از جمله کشور ما نوآوری و خلاقیت کسبوکارهای فعال در اقتصاد دیجیتال را درک و لمس میکنند. به این خاطر، اگر من یا سایر فعالان بخش خصوصی با سنگاندازی نهادهای تنظیمگر در کشور نتوانیم خدمترسانی کنیم، طبیعتا کسبوکارهای دیگر در دنیا سرویسهای خود را در این حوزه گسترش میدهند و در نهایت مردم و کشورمان از توسعه اقتصاد دیجیتال بیشتر از امروز عقب خواهد ماند.
* و این حتی به ضرر بازار سنتی هم خواهد بود.
دقیقا. تعامل موثر بدنه سنتی و نوآور برای بزرگ شدن کیک اقتصاد کشور ضروری است. به این دلیل که تعامل بازار سنتی و آنلاین طلا از جهت بهبود عملکرد پلتفرمها در تامین و عرضه طلا به کاربران اهمیت دارد. در حال حاضر والگلد طلای مورد نیاز کاربران خود را در تعامل با بازار سنتی طلا در شهرهای تهران، اصفهان، مشهد و یزد خریداری میکند. بنابراین وال گلد و سایر پلتفرمهای طلا با خرید این دارایی از زیرساخت چندین ساله و قدیمی طلا استفاده میکنند و با فروش آن به کاربران، در نهایت تمامی ذینفعان این حوزه چه فعالان بازار سنتی و چه بازار آنلاین منتفع خواهند شد. با این حال و با وجود اثبات مزیتهای فعالیت پلتفرمها برای بازار سنتی طلا اما همچنان بازیگران آن بازار فکر میکنند که سکوهای آنلاین مقابل آنها قرار دارند. این در حالی است که از نظر من این نگاه از اساس اشتباه است و هر چقدر بازار آنلاین توسعه پیدا کند، درک و تمایل مردم نسبت به سرمایهگذاری در این حوزه هم افزایش مییابد و بازار سنتی طلا هم بزرگتر میشود.
البته، از آنجا که هنوز بازیگران سنتی و آنلاین طلا به یک فهم و زبان مشترک نرسیدهاند، رگولاتوری در بعضی اوقات از این موضوع به دلیل ناتوانی خودش در مشاهده و نظارت دقیق بر معاملات طلا در بازار سنتی سواستفاده میکند. به عبارت دیگر، اگر رگولاتور تخلفاتی را در عملکرد فعالان سنتی بازار طلا برای قیمتگذاری و عرضه دارایی مشاهده کند، همان را به بازار آنلاین هم تعمیم میکند. این در حالی است که پس از مدتها فعالیت هنوز نتوانسته با نظارت دقیق و کارشناسی، معاملات سنتی طلا را شفاف کند. در مقابل، پلتفرمهای طلا با همه محدودیتها و فشارهای رگولاتوری فرایند شفاف و معتبری در تامین، قیمتگذاری و عرضه طلا به کاربرانشان دارند. به همین دلیل بخشهای غیرشفاف و متقلب بازار سنتی طلا مخالف فعالیت پلتفرمها هستند، اما بدنه شفاف و منصف همین بازار نه تنها مخالف بازار آنلاین نیستند؛ بلکه به این بازار سرویس هم ارائه میدهند.
* برگردیم سراغ والگلد. شما هم همزمان با تب طلا و رشد پلتفرمهای آنلاین این حوزه در کمتر از یک سال پیش والگلد را عرضه کردید. تو این رقابت شدید چه ارزش مضاعفی را خلق کردید که مورد اقبال مردم قرار بگیرد؟
تمرکز تیم والگلد در حوزه معامله آنلاین طلا از زمان تاسیس آن تاکنون این بوده که مردم علاوه بر پسانداز و سرمایهگذاری در این دارایی بتوانند مبتنی بر آن انواع خدمات مالی را دریافت کنند. کاربران والگلد در حال حاضر با سرویسهای متنوع و نوآور این پلتفرم میتوانند در طرحهای مختلف مشارکت کنند تا از طلا بهرهوری بیشتری داشته باشند.اعطای اعتبار فوری و امکان دریافت وام بانکی با ضمانت طلا از جمله این سرویسهاست. در مجموع تیم والگلد به دنبال این است که به پشتوانه طلا انواع خدمات بانکی و مالی را ارائه کند تا به هدف نهایی و بلندمدت خود یعنی تبدیل والگلد به «بانک طلا» برسد. به همین منظور یکی از شعارهای خود را «زندگی طلایی» قرار داد تا کاربران بتوانند با طلا نیازهای زندگی خود را رفع کنند. در ایران و کشورهایی که دچار مشکلاتی از جمله کاهش ارزش پول ملی و تورم شدید هستند، این هدف وال گلد میتواند برای مردم راهگشا باشد. به همین منظور، تیم والگلد برای تحقق شعار «زندگی طلایی» دو هدف را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است؛ اینکه کاربر در هر زمان و هر موقعیتی بتواند یا به طلا یا به ریال دسترسی پیدا کند. تا در ادامه نه تنها با سرمایهگذاری طلا زندگی کاربر قفل نشود؛ بلکه بتواند زندگی بهتری با افزایش دسترسی به این دارایی برای خودش رقم بزند. البته در این مسیر دسترسپذیری از باقی اهداف مهمتر است؛ زیرا اگر کاربر ولو در یک زمان کوتاه به طلا یا معادل ریالی دسترسی نداشته باشد، اعتمادش به پلتفرم و اکوسیستم از بین میرود.
اینکه بسیاری از مردم در دوران جنگ ۱۲روزه نتوانستند به داراییهای خود در برخی پلتفرمها دسترسی داشته باشند، زنگ خطر مهمی برای آن کسبوکارهاست. ما در والگلد از زمان ایدهپردازی برای راهاندازی آن تاکنون همواره سعی کردیم تا هیچ وقت این زنگ خطر در والگلد به صدا درنیاید. همچنین زیرساخت و پشتیبانی را بهگونهای طراحی و پیادهسازی کردیم تا سهولت دسترسی به پلتفرم برای کاربران تفاوت کلیدی والگلد در اکوسیستم باشد. به همین دلیل بهصورت بیستوچهار ساعته و حتی در روزهای تعطیل هفته هم آماده خدمترسانی هستیم.
* در روزهای تعطیل یا بحرانی مثل جنگ چگونه تضمین میدهید خدمات به کاربران تضمین پیدا کند؟
این امکان به پشتوانه سالها فعالیت تیم والگلد در حوزه رمزداراییها[ba۱] و تامین یک دارایی مستقل از کاربران برای پلتفرم ایجاد شده است. از زمان شروع به کار والگلد با داراییهای پلتفرم و نه دارایی کاربران، ریسک معاملات را مدیریت میکنیم تا بتوانیم به کاربران سرویس همیشه در دسترس و قابل اطمینانی ارایه دهیم.
در دوران جنگ هم که مهمترین دوران ارزیابی عملکرد کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال بود، برخی کسبوکارها توانستند سرویسهای متناسب با شرایط بحرانی به کاربرانشان ارائه بدهند. اما برخی دیگر در ارایه خدمات چالشهای جدی داشتند. با توجه به اینکه اعتبار و ارزش هر کسبوکاری نگاه کاربرانش به آن است، تجربه ناموفق برخی کسبوکارها در جنگ ۱۲ روزه باعث شد تا اعتبار برند آنها در نظر کاربران کاهش یابد. به همین دلیل معتقدیم که اعتماد کاربران والگلد به آن همه دارایی این پلتفرم است. این اعتماد کاربر به پلتفرم زمانی ایجاد میشود که آن پلتفرم و دارایی همواره در دسترس کاربر باشد.
تیم والگلد تجربه پیادهسازی این هدف مهم را با هفت سال فعالیت موثر و رضایتبخش در حوزه کریپتو کسب کرده است. ما تجربه هفت سال اعتبار و اطمینان خاطر کاربران را در والکس داشتیم. همین موضوع باعث شد تا چه در شرایط سخت سال ۱۳۹۹ که معاملات کریپتو و رمزداراییها را بهمثابه قمار تعریف کردند، چه در دوران جنگ ۱۲ روزه که درگاههای صرافیهای رمزدارایی و پلتفرمهای طلا مسدود بودند، بهترین و بالاترین سطح از سرویسها را به کاربران ارایه دادیم. همین نگاه و تجربه را در خدماترسانی والگلد هم پیاده کردیم و خواهیم کرد؛ زیرا معتقدیم که اعتبارمان را نه از تنظیمگر بلکه از کاربر راضی میگیریم.
* یک سوال که برای خود من وجود دارد این است که والگلد چرا مثل همه پلتفرمهای دیگر دائم روی بیلبوردها نبود؟ من حتی تا مدتها نمیدانستم والکس محصولی در این حوزه ارائه داده است.
در دنیای کسبوکار دو رویکرد متفاوت وجود دارد. در رویکرد اول کسبوکار به زیرساختهای فنی، پشتیبانی و عملیاتی توجه نمیکند و صرفا به دنبال جذب کاربر بیشتر است. این در حالی است که رویکرد دوم تمرکز خود را از ابتدای شروع به کار بر توسعه بلندمدت و باپشتوانه زیرساختها میگذارد تا در نهایت اعتماد و اطمینان خاطر کاربر را تضمین کند. ما هم در والگلد مدل دوم را انتخاب کردیم و آن را با فراهم کردن زیرساخت دقیق و درست در تامین، خرید و فروش، قیمتگذاری و دسترسی شبانهروزی به طلا پیاده کردیم و پس از کسب اطمینان از زیرساختهای والگلد به سمت جذب کاربر رفتیم.
* چرا این رویکر را انتخاب کردید؟
به این دلیل که اگر کسبوکار فقط به تعداد کاربر فکر کند و توجهی به تقویت زیرساختها نداشته باشد، در بلندمدت نه تنها رشد نمیکند؛ بلکه در ادامه فعالیت هم دچار مشکل میشود. از طرف دیگر، هر یک کاربر ناراضی اعتبار برند کسبوکار را کاهش میدهد و با هر میزان تبلیغات هم نمیتوان آن را جبران کرد. به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم تا زیرساخت قابل اتکایی طراحی و پیاده کنیم تا کاربر ولو با تعداد کمتر احساس امنیت و اطمینانخاطر بیشتری از سرویسدهی پلتفرم داشته باشد. این اطمینان خاطر را به کاربران والگلد با داشتن مجوزهای معتبر، دسترسی فوری و آنلاین به طلا یا پول نقد، پاسخگویی مرکز تماس و ارایه خدمات نوآورانه و خلاقانه منتقل کردیم. از این به بعد هم علاوه بر تقویت زیرساختها بر بازارایی و افزایش تعداد کاربران متمرکز میشویم که به شما این اطمینان را میدهم تا اسم والگلد را بیشتر از حالا خواهید شنید.
* امکان مشاهده و لمس زیرساختهای قوی چه برای کاربران والگلد و چه سایر پلتفرمها وجود ندارد، تیم والگلد چگونه تقویت زیرساختهای فنی و پشتیبانی را در تجربه کاربران قابل مشاهده میکند؟
بله کاربر نمیتواند زیرساختهای پلتفرم طلا را ببیند؛ اما در شرایط بحرانی کشور یا کسبوکار، ممکن است سرویسدهی پلتفرم دچار وقفه شود که در این شرایط زیرساختهای قوی و باپشتوانه کسبوکار برای کاربر قابل لمس میشود. در زمانهای بحران، کاربر متوجه احتمال اختلال در تامین، تنظیمگری و پشتیبانیهای فنی و سایت پلتفرم کسبوکار میشود.
والگلد برای اینکه بتواند نیاز کاربرانش را به خرید و فروش طلا بهصورت بیستوچهار ساعته و هفت روز در هفته تامین کند، داراییای مستقل از دارایی کاربران به عنوان پشتوانه معاملات دارد. با کمک این دارایی مستقل، والگلد میتواند در مواقع بحرانی و تعطیلی، فارغ از نوسانات شدید، دسترسی کاربران را به دارایشان در لحظه امکانپذیر کند.
با این کار مدیریت پوشش ریسک و سود تامین طلا برعهده پلتفرم قرار میگیرد. در این زمینه یک شعار داریم و آن هم این است که پلتفرم نمیسازم تا کار خیر کنم. به این معنی که نه پلتفرم و نه کاربر قرار نیست زیان کند. اگر کسبوکار من در بخش تامین و قیمتگذاری زیان کند، هیچ وقت نمیتوانم کسبوکارم را توسعه بدهم. جذب کاربر زیاد با تبلیغات ممکن است که در روزهای اول سودآور باشد، اما این سود در بلندمدت کاهشی خواهد شد. از سوی دیگر، من با راهاندازی والگلد صرفا به دنبال پول و سود نبودم؛ بلکه هدف خودم را این قرار دادم تا با قیمتگذاری منصفانه و تامین و تحویل فوری طلا هم کاربر راضی و هم سودآوری دوطرفه را داشته باشم. در حال حاضر والگلد به این سودآوری رسیده است و از آنجا که فقط کاربر میتواند درباره عملکرد و موفقیت یک کسبوکار صحبت کند، در آینده با رضایت و اطمینان خاطر بیشتری درباره والگلد صحبت خواهند کرد.
* با توجه به اینکه قیمتگذاری طلا چه در بازارهای سنتی و چه در بازارهای آنلاین یکسان نیست، نرخ طلا در وال گلد با چه روندی تعیین میشود تا هم کسبوکار شما و هم کاربران سود ببرند؟
قیمتگذاری طلا همواره برای کسبوکارهای سنتی و آنلاین چالشبرانگیز بوده و نرخ این دارایی در این دو بازار یکسان نیست. حتی قیمتگذاری طلا در هر پلتفرم با پلتفرم دیگر اختلافهای جزئی دارد. با این حال، نرخ این دارایی چه در بازارهای جهانی و چه در بازارهای داخلی به صورت ۲۴ در ۷ از تغییرات انس جهانی طلا بدست میآید. در ایران علاوه بر انس جهانی متغیرهای دیگری از جمله قیمت دلار و تحولات سیاسی و اقتصادی بر قیمتگذاری طلا تاثیر میگذارند. در مواقعی که بازار طلای تهران باز است و خرید و فروش انجام میشود، قیمت طلا هم تقریبا با قیمت اتحادیه برابر است. به این دلیل که قیمت اتحادیه تقریبا با نرخ جهانی طلا تعیین میشود.
در وال گلد از زمانی که بازار طلا در هشت شب به بعد بسته میشود، مکانیزم هج کردن بازارهای بین المللی شروع میشود. تیم ما از اینجا به بعد قیمتهای انس جهانی طلا و دلار را مشاهده و با مکانیزم هج کردن شروع به بستن معاملات میکند. در این روش قیمتگذاری، والگلد ریسک تغییر قیمت را برای پلتفرم و کاربرانش مدیریت میکند تا در شب یا جمعه دچار سود یا زیان بیشتر نشویم. به عبارت دیگر والگلد از این استراتژی برای مدیریت عدم زیان یا سود بیشتر پلتفرم و کاربرانش در روزهای تعطیل استفاده میکند. تیم ما این روند را ادامه میدهد تا دوباره بازار طلا باز شود. سپس از مرکز مبادله و بازار شروع به خرید شمشهای استاندارد و ذخیره آنها در بانک کارگشایی میکند.
این قیمتگذاری شفاف و پویا آنقدر در والگلد حائز اهمیت است که در هر سهشنبه جلسه برگزار میکنیم تا این روند را پایش کنیم و در نهایت با بهبود عملکرد مکانیزم، قیمت منصفانهتری به کاربران ارائه بدهیم. به این دلیل که در بازار طلا نمیتوان درباره قیمت رقابتی صحبت کرد؛ بلکه در این بازار صرفا قیمت منصفانه نسبت به سایر پلتفرمها قابل طرح است. دلیل والگلد در انتخاب سهشنبهها بهعنوان زمان مناسب بررسی قیمتها، روزهای فعالیت بازار جهانی طلا است. معاملات این بازار که در قیمتگذاری طلا بسیار موثر است، شنبه و یکشنبه تعطیل است. بعد از آنکه بازار در دوشنبه فعال میشود و جایگاه خود را پیدا میکند، ما در سهشنبهها بررسیها را شروع میکنیم تا بفهمیم بازار جهانی طلا چه نشست قیمتی داشته است که در این زمان برگزاری جلسه بررسی قیمتگذاری معنا پیدا میکند.
* روند معیوب رگولاتوری با ابلاغ اخیر مالیات بر خرید و فروش رمز ارز و انتشار رهنگاشت بانک مرکزی ادامه پیدا کرده است. از نظر شما اجرای این دو سند اقدام درستی است و میتواند به نفع کسبوکارها و کاربرانشان باشد؟
به اعتقاد من که بیش از هفت سال سابقه فعالیت در حوزه فینتک را دارم، تنظیمگر هیج وقت مبتنی بر توسعه عمل نکرده و نخواهد کرد. رگولاتور در زمان شکلگیری هر اتفاق نوآورانه در اکوسیستم به جای اینکه اجازه فعالیت آزمایشی آن اتفاق را بدهد، در اغلب موارد مقابل توسعه این نوآوری ایستاده است. به این دلیل که لایه متخصصین بخش خصوصی با تنظیمگر بسیار متفاوت است. فعالان بخش خصوصی مسائل حوزه و کشور را عمیقتر بررسی میکنند؛ زیرا حوزه فینتک کسب وکار خودشان است و قرار از آن محل خدمت بدهند و سودآوری داشته باشند. این در حالی است که رگولاتور صرفا نگرانیها و دغدغههای خود را در اولویت قرار میدهد و در رفع دغدغههای کاربران هم ناتوان است.
به عنوان مثال، مالیات بر عایدی سرمایه در دنیا از مکانیزمهای اجرای اصولی و کارشناسی بهره میبرد، اما در ایران برای اخذ این مالیات روند و ساختار درستی تدوین و پیاده نشده است. ارزش پول و سرمایه ما ایرانیها هر سال ۳۰ درصد کمتر میشود و حالا قرار است از همین پول مالیات بگیرند. به عبارت دیگر، کارشناسها معتقدند که مسئولان با اخذ مالیات از عایدی سرمایه قرار است از تورم مالیات بگیرند. در حالیکه فعالان بخش خصوصی و کارشناسها بارها نسبت به این موضوع هشدار دادند، اما نهادهای تنظیمگر در نهایت بدون توجه به نظرات جامعه و فعالان این مالیات را برای اجرا ابلاغ کردند. بنابراین با نگاه بالا به پایین سیاستگذار هیچگاه نمیتوان از رویکرد نوآورانه حمایت کرد.
همین رویکرد منفعلانه و یکطرفه در انتشار رهنگاشت بانک مرکزی برای فینتکها هم مشاهده میشود. فعالان این حوزه از زمان تدوین تا انتشار هیچگونه اطلاعی درباره سندی که قرار است آنها را پایش کند، نداشته و ندارند. رگولاتور چه بانک مرکزی و چه مجلس باشد، بخش خصوصی و کسبوکارها را در تنظیمگری و قانونگذاری نامحرم میداند. این در حالی است که نوآوری و کنترل دو سر یک طیف هستند. نمیتوان کنترل ۱۰۰ درصدی بر کسبوکارها داشت و همزمان انتظار رشد و توسعه هم از آنها داشت. پنجاه سال پیش در آمریکا نسبت به فینتکها همین نگاه محدودکننده و کنترلگر ایران وجود داشت. فضا برای رشد فینتکها به میزانی سختگیرانه بود که فقط بانکها امکان فعالیت و توسعه داشتند. با این حال رگولاتوری در آمریکا به این نتیجه رسید که باید فشار خود را بر این کسبوکارها کم کند و در کنار بخش خصوصی باشد تا در کنار هم و با هم توسعه یابند. اما رگولاتور کشورمان به کسبوکارهای فینتک همچنان به چشم نامحرم نگاه میکند. در این زمینه چه نمایندگان مجلس بهعنوان صدای ملت و چه بانک مرکزی بهعنوان نهاد ناظر در قانونگذاری و سیاستگذاری توجهی به دغدغههای مردم و بخش خصوصی نمیکند.
* در آخر، با وجود همه کجفهمیهای رگولاتور در کشورمان نسبت به فینتکها به خصوص صرافیهای رمزدارایی و پلتفرمهای طلا چه سرنوشتی برای رگولاتور و اقتصاد دیجیتال متصور هستید؟
دو راه پیش روی نهادهای تنظیمگر در قبال کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال وجود ندارد. یک راه این است که نوآوری و توسعه در این حوزه انتخاب شود، همه ذینفعان از بخش خصوصی گرفته تا نهادهای تصمیمگیر دور یک میز جمع شوند و با همفکری یکدیگر برای قانونگذاری و تنظیمگری تصمیم گرفته شود. راه دیگر هم تداوم همین رویکرد محدودکننده فعلی است. اینکه بانک مرکزی و سایر دستگاهها نهاد بالادستی هستند و کسبوکارها هم صرفا ملزم به اجرای تصمیمهای آنها هستند. به دلیل اینکه در حال حاضر بسیاری از کسبوکارهای ایرانی میتوانند در کشورهای عمان، امارات و هلند ویزای استارتاپی و یا حمایتهای مالی دریافت کنند، با تداوم اجرای رویکرد محدودکننده رگولاتور با قطعیت میتوان گفت که اقتصاد دیجیتال رو به زوال خواهد رفت.
در نتیجه همین نگاه بالا به پایین، رگولاتور رهنگاشت فینتکها را تدوین و منتشر میکند، فقط معاملات بازار سرمایه را از مالیات بر عایدی سرمایه معاف میکند و درگاههای صرافیهای رمزدارایی نیز همچنان مسدود نگه داشته است. با این اوصاف به نظر میرسد که اگر سیاستگذار خطاهای خود را نپذیرد و به فکر اصلاح آنها نباشد، جنگل اکوسیستم اقتصاد دیجیتال به یک کویر تبدیل خواهد شد.
نظر شما