عطا نویدی: امیر اثنیعشری ـ خواننده و مدرس موسیقی ایرانی ـ متولد سوم مرداد ۱۳۶۳ در تهران، خواننده موسیقی ایرانی، مدرس آواز و نوازنده سهتار و دارای دکترای زبان و ادبیات فارسی است. او از سال ۱۳۷۸ آموزش آواز و سهتار را نزد استادانی چون طهمورث شاهرخی، صدیق تعریف، مهران مهرنیا، محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان آغاز کرد و همکاری مهمش در سن بیستوچهار سالگی با گروه شیدا به رهبری محمدرضا لطفی، نقطه عطفی در فعالیت هنریاش بود و سال گذشته نیز در پروژه دستگاههای موسیقی ایرانی با حسین علیزاده به عنوان خواننده همکاری کرد. از جمله آثار او میتوان به آلبومهای «ایران هنگام کارست»، «سوی بیسو»، «سلوک»، «با ما دمی» و «زخم نهان» اشاره کرد. او همزمان با انتشار آخرین آلبوم خود با عنوان «به یاد استاد علینقی وزیری» بر لزوم معرفی و حمایت بیشتر از موسیقی ایرانی تاکید کرد. اثنیعشری همچنین در مورد دلایل عدم استقبال از آواز در جامعه امروزی و ضرورت اصلاح فرآیند مجوز میگوید.
امیر اثنیعشری در خصوص سابقهی همکاری خود با آرش کاوسی (آهنگساز آلبوم) گفت: آشنایی با ایشان به حضورشان در مکتبخانهی میرزا عبدالله برمیگردد اما همکاری مشترک ما در آلبوم «زخم نهان» در سال ۱۳۹۹ صورت گرفت. پس از آن، پیشنهاد پروژهای دیگر به نام «یادمان استاد علینقی وزیری» داده شد که شامل تصنیف، قطعه ضربی و ساز و آواز است. تمامی قطعات ضربی این پروژه از آثار استاد علینقی وزیری است. ضبط این اثر در سال ۱۴۰۰ به پایان رسید، اما به دلیل شرایط اجتماعی و مشکلاتی که پیش آمد، انتشار آن با تأخیر مواجه شد تا اینکه در شهریور ۱۴۰۴ رونمایی و با استقبال خوبی روبهرو شد. مراسم رونمایی از این آلبوم جمعهی گذشته در فرهنگسرای ارسباران و با حضور خوب مخاطبان انجام شد.
این خواننده موسیقی ایرانی معتقد است: بخش زیادی از موسیقی ایرانی نیازمند عرضه و معرفی است، چراکه در وضعیت فعلی بازار، موسیقی ایرانی کمتر دیده و شنیده میشود و بیشتر به سمت موسیقیهای نمایشی، نورپردازی و سالنهای بزرگ سوق یافته است.
حمایت از موسیقی ایرانی کافی نیست
اثنیعشری که اخیرا در پروژه دستگاههای موسیقی ایرانی به آهنگسازی و سرپرستی حسین علیزاده نیز به عنوان خواننده همکاری داشت، در خصوص لزوم حمایت دستگاههای مختلف از موسیقی ایرانی گفت: باید حمایتهای بیشتری از موسیقی ایرانی صورت بگیرد. البته گاهی در قالب پروژههای حمایتی بنیاد رودکی این اتفاق میافتد اما تعداد آن باید خیلی بیشتر باشد چون تعداد هنرجویان و علاقهمندان به موسیقی ایرانی زیاد است و پتانسیل تولید و اجرا در این حوزه بالاست، اما مشکلات مالی و اداری، مانند هزینههای سالن و روند پیچیده مجوزدهی، مانع رشد و اجرا در این حوزه شده است.
این خواننده و مدرس موسیقی با اشاره به روند پیچیده مجوز شعر و موسیقی در دفتر موسیقی گفت: در دنیای امروز، با وجود فضای مجازی، هر فرد میتواند آثار موسیقی و شعر تولید کند، بنابراین نیاز است که فرآیند مجوزدهی سادهتر و کارآمدتر شود. باید مجوزهای مربوط به شعرهای کلاسیک مانند حافظ، سعدی و مولانا بهصورت یکبار صادر شوند و دیگر نیاز نباشد هر بار برای هر اثر مجدداً مجوز گرفت، چون این آثار قبلاً مجوز چاپ و انتشار داشتهاند. این روند فعلی باعث اتلاف زمان و کاهش انگیزه هنرمندان میشود و باید راهحلی برای تسهیل این فرآیند پیدا کرد.
روند صدور مجوز برای اشعار کلاسیک آسانتر شود
اثنیعشری به انتشار اشعار سخیف در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: در حال حاضر در فضای مجازی شاهد اتفاقاتی هستیم که متأسفانه در برخی آثار موسیقی، واژهها و مضامین سخیف بهکار میرود. این آثار بهقدری فراگیر شدهاند که گاه حتی در تاکسیها یا خودروهای شخصی نیز با صدای بلند شنیده میشوند. پرسش اساسی اینجاست که چرا هنرمندانی که قصد دارند در چارچوب موسیقی اصیل ایرانی فعالیت کنند و به سراغ اشعار شاعران بزرگ کشور بروند ــ که ایران همواره به آنها شناخته شده است ــ باید برای این مسیر مجوزهای متعدد دریافت کنند؟ این چرخه، به نظر من یک چرخه معیوب است.
او افزود: از سوی دیگر، هنرمند بهواسطهی اجرا و تولید اثر زنده میماند. اگر امکان اجرا و ارتباط مستقیم با مخاطب از او گرفته شود، پس از مدتی دچار سرخوردگی و حتی افسردگی خواهد شد و این سؤال برایش پیش میآید که «چرا باید ادامه بدهم؟». مجموع این عوامل در کنار هم باعث میشود که در حوزه موسیقی، بهجای پیشرفت و حرکت رو به جلو، شاهد رکود و درجا زدن باشیم.
آثار وزیری با صدای روانگیز را بازآفرینی کردیم
او درباره ویژگیهای علینقی وزیری و انگیزه حضورش در آلبوم «به یاد وزیری» گفت: استاد وزیری به دلیل جایگاه بنیادین و پیشرو بودن در عرصه موسیقی ایران، به نوعی نماد ورود مدرنیته در موسیقی کشور به شمار میروند. ایشان در زمینه نتنگاری موسیقی ایرانی تلاشهای مهمی ایجاد کردند و همچنین علائم کرن و سری را به خط موسیقی افزودند. علاوه بر آن، در حوزه ساخت قطعات و تصنیفها نیز با خوانندگان برجستهای چون غلامحسین بنان، عبدالعلی وزیری و خانم روحانگیز همکاری داشتهاند.
اثنیعشری گفت: تصنیفهایی که در این آلبوم اجرا شدهاند نیز پیشتر با صدای خانم روحانگیز شنیده شده بودند. آنچه ما انجام دادیم، بازخوانی تصنیفها و بازآفرینی آنها بود. برای نمونه، تصنیف «بستهدام» با شعری از حسین گلگلاب و سرود «وطن» که از مشهورترین سرودهای وزیری است و در آواز دشتی ساخته شده، در این مجموعه جای دارد. همانگونه که استاد خالقی نیز بعدها نشان دادند، الزامی نیست که آواز دشتی همواره غمگین باشد؛ بلکه بسته به شعر، ریتم و آهنگسازی، هر دستگاه میتواند احساسات مختلف انسانی اعم از شادی، غم یا شور و هیجان را منتقل کند. سرود «وطن» نمونه روشنی از این ظرفیت است.
او گفت: از دیگر قطعات این مجموعه میتوان به تصنیف «عهدشکن» در مایه ابوعطا اشاره کرد. به دلیل تکرار برخی رباعیات در نسخههای پیشین، ما چند رباعی تازه برای این تصنیف انتخاب کردیم. همچنین تصنیف «افسانه عشق» و قطعهای بر اساس شعری از عطار در این آلبوم گنجانده شده تا تنوع بیشتری ایجاد شود و از یکنواختی پرهیز شود.
این خواننده درباره قطعات آوازی این آلبوم گفت: در بخش آواز نیز دو آواز اجرا کردهام: یکی در بیات ترک و دیگری در دشتی. آواز دشتی با همراهی سنتور (محسن میرزایی) و تار (آرش کاوسی) اجرا شده است. تلاش کردم تا متر آوازها اندکی سریعتر از روال مرسوم باشد و در عین حال از اشعاری بهره بگیرم که کمتر خوانده یا شنیده شدهاند. در این میان، شعری از فروغی بسطامی در آواز دشتی و شعری از هلالی جغتایی در آواز بیات ترک استفاده کردهام.
تکرار مداوم این گزارهی «کسی حوصله ندارد»؛ به ضرر آواز است
او در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان زمینه شنیدهشدن آواز را بیش از پیش فراهم کرد گفت: همانگونه که گفتهاند «هر آنچه دیده بیند دل کند یاد»، آنچه نیز شنیده شود در خاطر باقی میماند. به نظر میرسد در سالهای اخیر آواز بهطور جدی کمتر شنیده شده است. بارها این جمله تکرار شده که «مردم حوصله آواز ندارند» یا «همه ترجیح میدهند تصنیف بشنوند»، در حالی که این نگاه، بهنوعی تبدیل به عادت جمعی شده است.
اثنیعشری گفت: بیتردید اجرای آواز نیازمند تسلط کامل خواننده بر جنبههای فنی و تکنیکی است، اما مسئله فقط این نیست. به اعتقاد من بخشی از کمرنگ شدن آواز ناشی از همین تکرار مداوم این گزاره است که «کسی حوصله ندارد». اگر چنین منطقی را بپذیریم، باید نتیجه بگیریم که امروز کسی نیز حوصله کتاب خواندن یا دیدن فیلمهای خوب را ندارد؛ حال آنکه این نگاه درستی نیست. اگر به همین مسیر ادامه دهیم، بیست یا سی سال دیگر با نسلی مواجه خواهیم شد که نه کتاب میخواند، نه فیلم جدی میبیند و نه موسیقی اصیل ایرانی گوش میدهد.
او افزود: من همواره گفتهام که اگر به همان اندازه که اشعار حافظ و سعدی در جامعه خوانده میشود، آواز هم شنیده شود، میتواند جایگاه خود را تثبیت کند. آواز چیزی جز پیوند موسیقی و شعر نیست؛ بنابراین ظرفیت شنیدهشدن آن نیز به همان اندازه وجود دارد. مسئله اصلی، عرضه مستمر و فرهنگسازی است. همانطور که برنامه «گلها» توانست آواز و موسیقی ایرانی را در مقطعی بهطور گسترده در جامعه مطرح کند، امروز نیز میتوان با تداوم تولید و پخش آثار، چنین جایگاهی را بازآفرینی کرد.
پراکندگی محتوا یکی از عوامل کمرنگ شدن آواز
امیر اثنیعشری گفت: یکی دیگر از عوامل کمرنگ شدن شنیدن آواز، پراکندگی محتوا در رسانههای امروز است. در گذشته وقتی نوار کاست تهیه میکردیم، سیر مشخصی از ابتدا تا انتها وجود داشت و مخاطب با عشق و دقت آن را گوش میداد. اما امروز، به دلیل فراوانی و پراکندگی منابع، شنیدن یک اثر نیازمند جستوجوی بسیار در پلتفرمهای مختلف است. حتی در خارج از ایران نیز شاهد بازگشت دوباره به استفاده از صفحه و نوار هستیم؛ چراکه تجربه سیدی چندان موفقیتآمیز نبوده و بسیاری ترجیح میدهند موسیقی را با تمرکز بیشتری بشنوند. در ایران هم برخی هنرمندان به انتشار آثار در قالب نوار بازگشتهاند.
او گفت: به هر حال نمیتوان در برابر تمامی تغییرات ایستاد، اما میتوان بر عوامل مؤثر در کمشنیدهشدن موسیقی ایرانی و آواز تأمل کرد. به اعتقاد من اگر آواز بیشتر خوانده و در رسانهها پخش شود و اهل موسیقی از یکدیگر حمایت کنند، بهتدریج این فرهنگ جای خود را باز خواهد یافت. بسیاری از اشعار کلاسیک همچنان با زندگی امروز ارتباط مستقیم دارند. برای نمونه، وقتی در شعری گفته میشود «ای دل به کوی عشق گذاری نمیکنی»، این همان پرسش همیشگی است: چرا قدمی برنمیداری؟ چرا حرکتی نمیکنی؟ شنیدن چنین مضامینی با موسیقی، برای هر مخاطبی جذاب خواهد بود.
از ترس شنیده نشدن آواز نمیخوانیم
این خواننده که سابقه همکاری با هنرمندانی مانند محمدرضا لطفی را دارد گفت: به نظر میرسد بخشی از مشکل این است که از ترس شنیدهنشدن، کمتر به سراغ آواز رفتهایم. اما باید این ترس را کنار گذاشت. امروز در کنار موسیقیهای تلفیقی و جریانهای پرمخاطب، گروهی از جوانان با جدیت در حوزه آواز فعالیت میکنند. ضروری است که این فعالیتها گسترش یابد؛ چه از طریق ضبط اثر و چه اجرا. حتی اگر امکان اجرای صحنهای وجود نداشته باشد، امروز میتوان آثار را از طریق شبکههای اجتماعی در اختیار مخاطبان قرار داد. همین روند میتواند زمینه بازگشت و رشد دوباره آواز را فراهم کند؛ همانگونه که در گذشته نیز بازگشت به ریشهها سبب خلق آثار درخشانی شد. در نهایت معتقدم هیچ هنرمندی نباید از ترس ناشنیده ماندن دست از کار بکشد. همانطور که شاعر غزل خود را میگوید، خواننده نیز باید آواز خود را بخواند. نتیجه و سرنوشت آن در آینده مشخص خواهد شد.

کنسرتهای پاییز در تالار رودکی
امیر اثنیعشری درباره پروژهها و کنسرتهای پیشروی خود گفت: در حال حاضر مشغول تمرین برای چند اجرای پیشِرو هستم. با گروه «سازش» به سرپرستی مسعود فریاد و همراهی دوستان هنرمندم در اواسط مهرماه کنسرتی در تالار رودکی برگزار خواهیم کرد. همچنین با گروه «سور» به سرپرستی مجید مولانیا، در آذرماه در همان تالار اجرای دیگری خواهیم داشت. در کنار این فعالیتها، پروژههای ساز و آوازی مشترکی را نیز با دوستان ضبط میکنم که به مرور منتشر خواهند شد.
او همچنین به فعالیت این روزهای خود اشاره کرد و افزود: همزمان، فعالیت تدریس را نیز ادامه میدهم. مانند بسیاری از هنرمندان، به این نتیجه رسیدهام که اگر قرار باشد بهطور جدی در عرصه آواز و موسیقی ایرانی فعالیت کنم، تأمین معاش بیش از هر چیز از مسیر تدریس امکانپذیر است؛ در حالی که انگیزه و عشق اصلی من از رهگذر اجرا و آفرینش موسیقی تأمین میشود. به همین دلیل هیچگاه از انتشار آلبوم یا برگزاری کنسرت توقع مالی خاصی نداشتهام و بیشتر آنها را بخشی از دلمشغولی و عشق خود میدانم.
او در پایان گفت: در عین حال تدریس را کاری ارزشمند تلقی میکنم، چراکه فرصتی است برای انتقال دانستهها و تجربههای شخصی به نسل جوان. امید من به هنرجویانی است که با علاقه وارد این مسیر میشوند و تمایل دارند آواز و موسیقی اصیل ایرانی را بیاموزند.
۲۴۲۲۴۳
نظر شما