«از تیر ماه [1369] تاکنون که 24 مهر ماه است چیزی ننوشتهام. تابستان برای مدت 45 روز در مشهد مقدس در جوار قبر علی بن موسیالرضا علیهالسلام بودیم که بسیار خوش گذشت. منزلی در بنیاد پژوهشهای اسلامی داشتیم. در آنجا گروههای مختلفی مشغول تحقیق هستند که نوعاً کار فهرستی و اندیکس کردن آثار را میکنند. آقای واعظزاده تقریباً مغز متفکر آنجاست.
آقای الهی خراسانی مدیر بنیاد آدم فاضل و دانایی است. جلسات زیادی با نجیب مایل هروی بودم. در کار خود مهارت دارد و زرنگ است. مشکلاتی برایش بوجود آمده بود و او را خیلی ناراحت و عصبی کرده بود، سیگار فراوانی میکشید. آقای الهی مدافع او بود و به طور مداوم سعی در حل مشکلات داشت.»
بعد از آن، یعنی سال 1370 در کنگره شیخ فضل الله نوری خدمت آقای الهی خراسانی و یار همیشگی شان مرحوم استاد شانه چی بودم، دو یاری که تا زمان درگذشت مرحوم شانه چی همیشه با هم بودند. پس از آن هم به دفعات در کنگره های مختلف در مشهد، و همین طور در جلساتی در قم خدمتشان بودم.
مرحوم الهی بیش از همه، آیت اخلاق بودند، و در ثانی مدیری بسیار توانا و مؤدب که برای سالها ـ فکر می کنم تا سال 94 که ریاست بنیاد پژوهشها را داشتند ـ این مرکز را به بهترین نحو اداره کردند. آن سالها، بنیاد، یکی از بهترین مراکز پژوهشی در حوزه علوم اسلامی در ایران بود، و زیر سایه مدیریت ایشان و شورای قوی و نیرومندی که داشت، آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذاشت. استادان دیگری که در کنار ایشان بودند، بویژه حضرت آقای واعظ زاده، در خلق این آثار سهم زیادی داشتند. در آنجا چندین گروه پژوهشی، با تعداد قابل توجهی پژوهشگر، در حوزه های تصحیح، تحقیق، فرهنگ نامه نویسی، و علوم قرآنی فعال می کردند.
حاصل کار آنها صدها عنوان کتاب بود که غالب محققان و نویسندگان آن ایام با آنها مأنوس بودند. علاوه، کتابخانه بسیار مجهز و مرتبی داشت که تمام روزهای اقامتم در مشهد از آن استفاده می کردم. در 45 روز اقامت مدام در سال 69، بخشی از کتاب دین و سیاست در دوره صفوی را با استفاده از همان کتابخانه نوشتم. تقریبا هر روز، دقایقی هم خدمتشان می رسیدم و ایشان با روی باز استقبال می کردند.
برای بنده که هر سفر خدمتشان می رسیدم، لحظات و ساعات خوش همان بود که در اتاق آقای الهی بودم. طی این دیدارها در آن اتاق بیادماندنی، با بسیاری از بزرگان آشنایی بیشتری پیدا کردم. تصویری که از حضور استاد سید عبدالعزیز طباطبایی از آن اتاق دارم، همچنان به عنوان یادگاری گرانبها در ذهنم مانده است. تجربه ای که بنده از این دیدارها در باره مرحوم الهی داشتم، علاوه بر تدین و اخلاق و خلوص و ادب که در ایشان می دیدم، یک مدیر فرهنگی قوی بود، چیزی که ما سخت به آن نیازمند هستیم و آقای الهی در آن استاد بود.
این افزون بر کارهای علمی و تصحیحی خود ایشان بود که ایشان در آن مشارکت داشت و نمونه آن تاج التراجم بود. مرحوم آقای الهی، علاوه بر این ویژگی ها، مردی اهل تساهل بود، و نمونه آن حمایت از نشر کتاب مادلونگ با عنوان جانشینی حضرت محمد (ص) و کتاب هالم با عنوان تشیع بود. به اجمال عرض کنم، آنچه در خاطر بنده از مدیریت ایشان برجای مانده، نمونه ای عالی و الگویی فراموش ناشدنی است که به ندرت در مراکز دیگر مشابه آن را دیدم.
استادی که هم شایستگی علمی داشته باشد، هم رفتار دوستانه، و هم تا آخرین لحظه پیگیر کارها باشد. یکی از یادگارهای بیادماندنی خدمات ایشان تقویم های سالانه بنیاد است که مسلما یکی از منابع مهم تاریخ برای سالهای پس از انقلاب است. همگی اطمینان داشتند که هر آنچه در این مجموعه آمده، دقیق و درست و مطابق با واقع است.
رحمت خداوند بر او باد.
نظر شما