۰ نفر
۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۳
از خداداد عزیزی تا برگزیدگانِ چهاردرصدی

خداداد عزیزی صریح و بی‌پرده روی آنتن زنده رسانه‌ای که روزی قرار بود دانشگاه باشد الفاظ زشت و رکیک به کار می‌برد و بعد هم در توجیه دسته گلی که به آب داده سینه سپر می‌کند و به شجاعتش فخر می‌فروشد و دیگرانی را که حاضر نیستند به او اقتدا کنند مشتی ترسوی ریاکار می‌خواند و می‌گوید: من ترسو نیستم!

وحید شمسایی در مسابقه بازی‌های «همبستگی اسلامی» روبروی تماشاچیان اهل سنت می‌ایستد و به نام تشیع احساسات مذهبی آنان را برمی‌انگیزد و بذر تفرقه و تشتت می‌پراکند و بعد در دفاع از این حرکت ضدِّ وحدت و همبستگی می‌گوید: من شیعه مرتضی علی هستم و برای بیان عقایدم از هیچ‌کس نمی‌ترسم. برگزیدگانِ چهاردرصدی پشت تریبونِ رسمی عربده می‌کشند و رقبای سیاسی‌شان را به کرده و ناکرده متهم می‌کنند و اگر کسی معترضان شود در دفاع از خودشان جسارتشان را به رخ می‌کشند و می‌گویند: ما در دفاع از حق مردم تا آخر ایستاده‌ایم! مجری بنگاه صدا و سیما توی دوربین زل می‌زند و برای اثبات شجاعتش فحاشی می‌کند. شهرداری تهران روی در و دیوار پایتخت می‌نویسد: صهیونیست‌ها حرام زاده‌اند و تو اگر بگویی در و دیوار شهر جای این حرف‌ها نیست متهم می‌شوی به پادوییِ فرزندانِ یهودایِ اسخریوطی و شهرداری‌چی‌ها می‌شوند مظهر دلاوری و گُنداومَندی؛ چرا که از هزاران کیلومتر دورتر از تل‌آویو و حیفا به لشگر نتانیاهو فحش می‌دهند و تو می‌شوی مظهر وادادگی و غربگدایی چون حاضر نیستی به ادبیات آنان سخن بگویی و در این کارناوالِ «لات‌بازی در کوچةخلوت» شرکت کنی.

و ای کاش این فحش و فحش‌کاری‌ها به همین‌جا و به انیران ختم می‌شد. خیر. هستند کسانی که در کمین نشسته‌اند تا هم‌وطنِ معمّمی یا مکلّایی سخنی خارج از عرف و اصلا تو بگو سخیف و وهن‌آمیز از دهانش خارج شود تا فرزندانِ پدرِ پسرِ شجاع با انواع دشنام‌های ناموسی و ژنتیک از خجالت طرف دربیایند و «دی ِان ِای» او را زیر سئوال ببرند. ای کاش دعوی شجاعت نداشتند تا تو از خاطرت نگذرد که این جماعت در تمامی عمرشان جرأت نکرده‌اند به یک اختلاس‌گر، به یک ظالمِ قدرتمند، به یک صاحب منصبِ بی‌رحم و حتی به یک مدیر درجه سه بانفوذ، سخن درشت بگویند. و در عوض تا دلت بخواهد سخنان چرب و شیرین بر زبان رانده‌اند و دل اهل جاه را جلا بخشیده‌اند. و بعد همین‌ها یعنی رقت‌بارترین مخلوقات خداوند در روی زمین که اغلب با ابزار و آلات رجولیّتِ دیگران دعوی پهلوانی دارند خودشان را شجاع می‌خوانند و هرکسی را که بر طریقِ آن‌ها سلوک نکند ترسو و بزدل خطاب می‌کنند. دعوی شجاعت و پهلوانی بخورد توی سرشان. جهان پُر است از لاف‌زنانی که در روز موعود سیه روی شوند و رسوای خاص و عام. بدبختی این‌جاست که مدعی‌اند اگر شیعة راستینی در عالم یافت می‌شود همینانند و لاغیر. آیا ندیده و نشنیده‌اند که فرمود: ای شیعیان! آبرو و زینت ما باشید و نه مایه زشتی و بدنامی ما؟ و باز از قول همان بزرگ نشنیده‌ و ندیده‌اند که فرمود: به درستی که مبغوض‌ترینِ خلقِ خدا بنده‌ای است که مردم از زبانش پرهیز کنند؟ شاید هم شنیده و دیده‌اند اما مصداقِ آیة هجدهمِ سورة مبارکة بقره واقع شده‌اند.

نمی‌دانم. هرچه هست این همه دم از شجاعت زدن حقیقتا حال بهم زن است؛ به ویژه آن‌که مدعیان بابت این همه لاف و گزافِ حماسی نه تنها هیچ هزینه‌ای نمی‌دهند بلکه صله و پاداش هم دریافت می‌کنند. با این حال این بخش از ماجرا همان‌طور که گفتم در مقابل دعوی دین‌مداری این جماعت آزاردهنده نیست. فراگیر شدنِ دین‌گریزی و دل‌زدگی از امرِ مقدس اگر واقعیت داشته باشد به تمامی برگردنِ کلفتِ همین موجوداتی است که قرآن را به ناهنجارترین صوت ممکن می‌خوانند و رونق مسلمانی می‌برند. بیش از این نمی‌توان به تصریح سخن گفت که فرمود:

سخنم شد بلند و می‌ترسم

که مرا چیزی از زبان بجهد

کد مطلب 2153900

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 3 =

آخرین اخبار