به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، در زندگی روزمره به شدت درگیر تأمین معاش خود و خانواده شدهایم؛ به قدری که راه حل مشکلات اقتصادی را در کار بیشتر جستوجو میکنیم. این روش بدی نیست، اما اگر ئو قدم از دنیا بالاتر برویم، راههای دیگری در کنار تلاش برای معاش پیدا میکنیم. یکی از این روشها برای کسب رزق و روزی حلال، در نماز شب نهفته است.
بسیاری از علمای دین بودهاند که زندگی فرزندان خود را در سفارش آنها به عبادات از جمله نماز اول وقت و نماز شب بیمه میکردند. ما هم میتوانیم از این سیره پیروی کنیم تا نه تنها زندگی آخرتی خود را آباد کنیم، بلکه رزق دنیا را هم از این طریق برکت دهیم. این طور بوده که آیتالله قاضی میفرمود: «فرزندم! دنیا میخواهی؟ نماز شب بخوان. آخرت میخواهی؟ نماز شب بخوان.»
سفارشی که جانها را بیدار کرد
در دنیای معنوی، گاهی یک جمله کوتاه، آنقدر عمیق و تأثیرگذار است که سالها را در یک لحظه جمع میکند و راه زندگی کسی را برای همیشه میسازد. همین بود که یکی از بزرگترین عالمان شیعه، در خاطرهای تاریخی، از لحظهای یاد میکند که آغاز تحول معنویاش شد:
علامه طباطبایی (ره) تعریف کرده است: وقتی به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی و رحمیت گاهگاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب میشدم. تا یک روز در مدرسهای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور میکردند، چون به من رسید دست خود را روی شانه من گذاشتند و گفتند: «ای فرزند! دنیا میخواهی نماز شب بخوان؛ و آخرت میخواهی نماز شب بخوان.»
این جمله، آنقدر در وجود علامه فرو رفت که تبدیل به یک قطبِ جذب معنوی شد. او خود میفرماید: این سخن آن قدر در من اثر کرد که از آن به بعد تا زمانی که به ایران مراجعت کردم پنج سال تمام در محضر مرحوم قاضی، روز و شب به سر میبردم و آنی از ادراک فیض ایشان دریغ نمیکردم و از آن وقتی که به وطن مالوف بازگشتم، تا وقت رحلت استاد پیوسته روابط ما برقرار بود و مرحوم قاضی طبق روابط استاد و شاگردی دستوراتی میدادند و مکاتبات از طرفین برقرار بود.
نماز شب؛ تنها یک جابجایی ساعت، نه یک جنگ با خواب
در خیال بسیاری، نماز شب یعنی تسلیم نشدن در برابر خستگی، یعنی بیخوابی، یعنی فداکاریای که فقط برای راهبان و عابدان دور از دنیا قابل تصور است. اما حقیقت، سادهتر و در عین حال عمیقتر از آن است.
آیتالله بهجت (ره)، صاحبنظری که همیشه با کلامش، سختیها را برای مردم سبک میکرد، اینگونه توضیح میداد: در تعبدیات کوه کندن (کار دشوار و طاقتفرسا) از ما نخواستهاند. سختترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت، تغییر وقت خواب است، نه اصل بیخوابی. بلکه نیم ساعت زودتر بخواب تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی. (در محضر بهجت، ج٢، ص١٧٠)
این دیدگاه، نماز شب را از یک تکلیف سنگین، به یک عادت زیبا و مدیریتشده تبدیل میکند؛ عادتی که با آن، روح بیدار میشود، نه بدن خسته.
راه سادهای که همه میتوانند بروند
بسیاری فکر میکنند نماز شب چنان سخت است که یا باید کاملاً انجام شود یا اصلاً نه. در حالی که در اسلام، فضل و رحمت خداوند همیشه برای همه باز است؛ حتی برای آن که فقط گامی کوچک بردارند. به همین دلیل، آیتالله بهجت (ره) راهی آسان را هم به ما نشان داد:
سؤال: آیا برای خواندن نماز شب، روش آسانتری وجود دارد؟
آیتالله بهجت (ره): بله، اینکه اقتصار بر واجبات آن کند؛ مانند آنکه در قرائت اکتفا کند به حمد و در رکوع و سجود به مطلق ذکر.
در این کوتاهگویی، عمقی نهفته است: خداوند به دنبال ظاهر نیست، بلکه به دنبال نیتی است که حتی در کمترین حالت خود هم، به سوی او میگردد.
ثروت دنیا نه، بلکه زندگی فرزندان را نماز شب تأمین میکند
در دنیایی که والدین شبانهروز برای آینده فرزندانشان نگرانند، گاهی نسخهای معنوی از بیمهنامه زندگی وجود دارد که هیچ بازاری نمیفروشد، اما آسمان آن را گواهی میزند.
آیتالله بهجت (ره) اشارهای ظریف به این واقعیت دارد: بعضی از علما با سفارش به نماز اول وقت و یا نماز شب، زندگی آینده فرزندانشان را تأمین میکردند. (در محضر بهجت، ج١، ص٨۵)
اینجا تأمین زندگی به معنای ثروت یا جاه نیست، بلکه به معنای زندگیای پر از توفیق، ایمان، و پناه در فتنههای زمان؛ چیزی که هیچ پولی نمیتواند بخرد، اما نماز شب میتواند بسازد.
اگر روزت غفلت است، شبت هم بیثمر خواهد ماند
گاهی ما از دیربیداری برای نماز شب عذر میجوییم، اما فراموش میکنیم که بیداری واقعی، از قلب شروع میشود، نه از چشم. آیتالله بهجت (ره) با دقتی عجیب، این خودفریبی ما را فاش میکند: ما برای اوقات خواب خود افسوس میخوریم که چرا برای نماز شب بیدار نمیشویم، در صورتی که اوقات بیداری را به غفلت میگذرانیم! زیرا اگر در بیداری به توجه و بندگی مشغول بودیم، توفیق بیداری شب را نیز برای تهجد و خواندن نافله شب و تلاوت قرآن پیدا میکردیم! (بهجت الدعا)
و در جای دیگر، با لحن شاعری معنوی میافزاید: «گوی سبقت را نمازشب خوان ها ربودند، مخفیانه!»
چقدر زیبا گفته: این رقابت معنوی، نه با صدا و نمایش، بلکه در سکوت نیمهشب و در پناه تهجد، رقم میخورد.
نماز شب، نفسکشیدن روح امام (ره)
در زندگی امام خمینی (ره) نماز شب تنها یک عبادت نبود؛ بلکه ریتمی بود که در همه حالات از زندان گرفته تا بالین بیمارستان، قلبش را به خدا متصل نگه میداشت. در اینجا، یکی از نزدیکانش این روحِ شبزندهدار را توصیف میکند: امام در بیماری، صحت، زندان، خلاصی، تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب میخواندند. ایشان در قم بیمار شدند و به دستور اطبا به تهران منتقل شدند.
هنگام انتقال هوا سرد بود، برف می بارید و جاده ها یخ بندان بوده امام چند ساعت در آمبولانس بودند و پس ازانتقال به بیمارستان قلب، باز نماز شب خواندند.
شبی که از پاریس به سوی تهران میآمدند در طبقه بالای هواپیما نماز شب میخواندند. آثار اشک بر گونههای مبارک امام، حکایت از شبزندهداری و گریههای نیمهشب او دارد. (فرازهایی از ابعاد روحی، اخلاقی و عرفانی امام خمینی، ص 20)
این توصیف، نماز شب را نه به عنوان یک وظیفه، بلکه به عنوان نفسکشیدن روح یک انسانی نشان میدهد که در هر شرایطی، با خدا سخن میگفت؛ نه برای خواستن، بلکه برای همراهی.





نظر شما