به گزارش خبرآنلاین پس از چند هفته بالاخره مسعود پزشکیان با استعفای محمدرضا فرزین، از مقام ریاست بانک مرکزی موافقت کرد و عبدالناصر همتی را به این سمت منصوب کرد. این در حالی است که همتی سال گذشته در مقام وزیر اقتصاد چند ماهی در ساختمان باب همایون حضور داشت اما نهایتا با رای نمایندگان مجلس از کار برکنار شد. در همان بازه چند ماهه هم میان فرزین و همتی اختلافات چشمگیری مشاهده شد؛ از جمله اینکه همتی معتقد به گران سازی ارز بود اما فرزین بیشتر به سیاستهای تثبیتی متمایل بود.
همتی پیش از این و در سال آخر دولت روحانی هم سکان ریاست بانک مرکزی را بر عهده گرفته بود. حالا او در حالی دوباره ساختمان شیشهای میردادماد بر میگردد که شرایط اقتصادی کشور دشوارتر از هر زمان دیگری است و همزمان با شوک ارزی اخیر، تورم به شکل فزاینده در حال افزایش است. همزمان با اجرای مکانیسم ماشه، میرود که مضیقه ارزی بیشتری هم اقتصاد کشور را در بربگیرد.
در این رابطه وحید شقاقی، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی با خبرآنلاین گفتگو کرد و ضمن حمایت از انتخاب دوباره همتی، خواهان اجماع کل نظام تصمیمگیری برای اجرای اصلاحات ساختاری شد. متن کامل این گفتگو را میتوانید در ادامه بخوانید.
شنیدهها از پذیرش استعفای فرزین و انتخاب دوباره عبدالناصر همتی، به مقام ریاست بانک مرکزی خبر میدهند؟
این خبر شاید شایعه باشد.
معاون ارتباطات دفتر مسعود پزشکیان، اعلام کرده که همتی جانشین فرزین شد؟
به هر حال من از استعفای فرزین با خبر بودم و در مورد انتصاب همتی اطلاع دقیقی ندارم ولی اگر همتی حاضر به این از خود گذشتگی شده، باید به او دستمریزاد گفت.
فکر میکنید این اقدام چقدر میتواند به سود کشور باشد؟
من فکر میکنم نیاز امروز کشور ما، یک مدیر اقتصادی مقتدر و با اراده است که گردنش زیر ساطور کسی نباشد و از تهدید باندهای ذی نفوذ و قدرتمند نترسد تا بتواند با آزادی عمل اقدامات لازم را در دستور کار بگذارد.
همتی چنین مدیری است؟
من او را فردی توانا میدانم اما ایشان در وزارت اقتصاد گرفتار شد و به اصطلاح گردنش زیر تیغ یکسری افراد و جریانات بود.
فکر میکنید در مقام رییس کل بانک مرکزی، سیاستگذار باید چه رویکردی در پیش بگیرد؟
ما میدانیم اقتصاد در وضعیت دشواری قرار گرفته که بدون یک مقاومت سرسختانه جلوی ذی نفعان بزرگ وضع موجود، امکان برون رفت از این وضعیت وجود ندارد. قدرت این ذی نفعان آن قدر هست که بتوانند کشور را ملتهب کنند و اخلال در وضعیت به وجود آورند. همین اخیرا مشاهده کردیم یک واردکننده بزرگ چگونه تا زمانی که رانتش را نگرفت، کشتیهای مواد غذایی و کالاهای اساسی کشور را چطور روی آب نگه داشت. ذی نفوذان در اقتصاد ما امروز تا این اندازه قدرت دارند که می توانند امنیت غذایی ما را دچار مشکل کنند.
در اقتصاد ما رانتهای کلانی پخش میشود که شمارش آنها هم دشوار است. من در مورد هزار میلیارد تومان و دو هزار میلیارد تومان حرف نمیزنم بلکه در مورد هزاران میلیارد تومان در روز صحبت میکنم. حول این ذی نفعان، باندهای مخوفی شکل گرفته که بدون ایستادگی، امکان کنار زدن آنها وجود ندارد.
من فکر میکنم چه فرزین بماند و چه همتی به جای او بیاید، درنهایت کسی میتواند در وضعیت فعلی تغییری به وجود آورد که برای کشور حاضر به از خود گذشتگی شود. کشور امروز به شدت نیازمند یک اصلاحات بزرگ در راستای تغییر حکمرانی است. البته این اصلاحات تنها به بانک مرکزی نباید محدود بماند چرا که بدون اصلاح حکمرانی و با اتکای صرف به سیاستهای پولی یا ارزی امکان مهار تورم هم وجود ندارد.

فکر میکنید خط اول اصلاحات در کجا باید اعمال شود؟
من فکر میکنم مشکل ما صرفا در بانک مرکزی یا حوزه سیاستگذاریهای ارزی و پولی نیست. مشکل ارز هم امروز، نوک کوه یخ مشکلات ساختاری است که انتهای زنجیره آن به بانک مرکزی میرسد اما ابتدای آن به سه وزارتخانه جهاد کشاورزیِ، صمت و نفت بر میگردد. این سه وزارتخانه هستند که مسئول ارز، تجارت و واردات کشور هستند، نه بانک مرکزی و رییس آن و اگر این سه وزارتخانه درست کار نکنند، بانک مرکزی منابعی ندارد که بتواند تخصیص دهد.
چنین چیزی تنها با اراده رییس کل بانک مرکزی ممکن میشود؟
پرواضح است که چنین چیزی به این راحتی ممکن نیست و هر کسی هم که در ساختمان بانک مرکزی باشد، بدون حمایت رهبری، رییس جمهوری و همراهی نهادهای امنیتی نمیتواند اصلاحات را جلو ببرد.
عملکرد همتی در وزارت اقتصاد موفق نبود، چرا فکر میکنید در مقام رییس کل بانک مرکزی موفق خواهد شد؟
من این طور فکر نمیکنم. ایشان در مقام وزیر فرصت کافی نداشت و به سرعت کنار گذاشته شد. کسانی بودند که در روز استیضاح او میگفتند با کنار رفتن همتی ارز ارزان خواهد شد، حالا باید از آنها بپرسید چه شد که دلار تا مرز ۱۵۰ هزار تومان افزایش یافت. حالا من اسم این افراد را نمیبرم اما همگی میدانیم آنها چه کسانی هستند.
تاکید میکنم که کار اصلاحات در کشورمان ساده نیست و یک موضوع پیچیده است. مشکلات امروز ما، محصول چند سال اخیر بلکه انباشت سه یا چهار دهه تصمیمات اشتباه است. از محیط کسب و کار انحصاری نا سالم، تا حاکمیت شبه دولتیها بر اقتصاد همگی بخشی از چالشهای امروز کشورمان هستند که بدون اصلاحات اساسی کاهش نخواهند یافت.
گام نخست این اصلاحات اساسی چیست؟
اجماع در سطح حکمرانی برای پیگیری ریشهای رفع مشکلات. این نیز بدون حمایت کافی از رییس کل بانک مرکزی ممکن نیست. ضمن اینکه باید اصلاحات را به خط اول زنجیره برد. درواقع نیاز داریم تا در نظام تجاری کشور، نفت و وزارت صمت اتفاقاتی بیافتد تا به روند فعلی خاتمه دهند.
البته اصلاحات اقتصادی اساسی با یکی دو گام حل نمیشوند؛ همانطوری که گفتم مشکلات ما مربوط به سه یا چهار دهه انباشت مشکلات است و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در زمانی کمتر از دو یا سه سال این مشکلات را مرتفع کنیم. البته دکتر پزشکیان هم بد شانس بود و در شرایطی سکان کشور را به دست گرفت که انواع مشکلات بر سرش ریخت. من او را مقصر نمیدانم و فکر میکنم باید از ایشان حمایت شود و هر کسی دیگر هم جای ایشان بود امروز وضع بهتری نداشتیم.
۲۲۳۲۲۹





نظر شما