به گزارش خبرآنلاین، «عاشق مترسک» را انتشارات ققنوس روانه بازار نشر کرده است؛ رمانی خواندنی که مرز میان خیال و واقعیت را با روایتی از یک زندگی خاص در می نوردد و لحظه های سرشار از تفکر و لذت برای مخاطب فراهم می آورد.
این رمان با زبانی ساده واگویههای صمیمی و در عین حال فلسفی را با دنیای عجیب و در عین حال ساده پیرامون بازگو کرده است و روانی زبان در این کتاب نشان از تلاش مترجم برای دقیقتر نشان دادن متن دارد. «عاشق مترسک» اینگونه آغاز شده است: «چگونه میتوان یک مترسک را توصیف کرد؟ مثل این است که بخواهی فقط با چند کلمه همه جهان را یکجا بیان کنی. کسانی هستند که از موش میترسند. بعضیها هم از دزدها و بعضی هم از اشباح وحشت دارند. خیلیها هم هستند که میترسند و خودشان هم نمیدانند که از چه چیزی میترسند. ولی من شخصا دیگر از چیزی واهمه ندارم. گرچه در این خانه روستایی در میان مزرعه تنها هستم و بیرون هم سرما بیداد میکند. معمولا صدای خروش دریا را با وجودی که از ما دور است میشنویم ولی امشب صدای باد و دریا به هم آمیخته و خروش آنها یکصدا شده است...»
این رمان در 21 فصل تنظیم شده است که در بخشی از متن این کتاب که در پشت جلد درج شده، آمده است: مترسک آرام بود. با لحنی رسمی گفت: «او که به شما گفت من که هستم.»
پدرم نگاهش را روی من چرخاند «من اصلا خوشم نمیآید که ولگردها پا به این جا بگذارند. او را از کجا آوردهای؟»
«طبعا از مزرعه، هفتههاست که او آن جا سرپا ایستاده بوده، آره، پدرجان، چه عالی! نه؟ او زنده شده، من که تا به حال چنین چیزی ندیده بودم، تو دیده بودی؟»
پدرم جواب داد: «نه»
«به خاطر آفتاب بهاری و ریزش باران اینطور شده. آنها بذر زندگی را همراه میآورند. طبعا زنده کردن مترسک هم برایشان کار سهلی بوده».
نگاه پدرم به روی مترسک برگشت. دهانش باز شد، دندانهایش هم کلید شده بود. گفت: «از اینجا برو بیرون! گورت را گم کن!»
ساکنان تهران برای تهیه این رمان خواندنی و هر محصول فرهنگی دیگر کافی است با شماره 20- 88557016 (شبانه روزی با پیغامگیر) سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ «سام» تماس بگیرند و آن را (درصورت موجود بودن در بازار) در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. سایر هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب را تلفنی سفارش بدهند.
6060
نظر شما