در ادامه گزیده ای از اظهارات غلامعلی حدادعادل در کرمان به نقل از مهر می آید:
- باید مراقب باشیم فشارهای اقتصادی با بحران سیاسی همراه نشود، چرا که آن ها مایلند مردم ما همزمان گرفتار مشکلات اقتصادی و درگیری سیاسی باشند. یک سال قبل از کودتای 28مرداد32 با تحریم نفت ایران، بر دولت مصدق فشار اقتصادی آوردند و در کنارش دعوای کاشانی و مصدق را راه انداختند و کشور را گرفتار درگیری داخلی کردند.
- در حالی جنگ داخلی را هدایت می کردند که به گفته انگلیس در هر دو طرف جاسوس داشتند و ملتی را که با پیروزی ملی شدن نفت، حال خوشی پیدا کرده بود، روحیه اش را کدر و خسته نمودند و سپس در این شرایط کودتای 28 مرداد را رقم زدند و ظرف 48 ساعت پرونده ی نظام را بستند و پس از آن 25 سال امریکا بر کشور حاکم شد و خون از چشم جوانان انقلابی به خاطر غفلتی که شده بود، جاری شد. الان هم بی میل نیستند که آن داستان را تکرار کنند و برخی افراد بی بصیرت در داخل مایلند با ستیز بین مجلس و دولت بحران سیاسی ایجاد کنند.
- وقتی رهبری در سفر خراسان شمالی می فرمایند کسانی که از حالا تا انتخابات با احساسات مردم بازی کنند، خائنند، این را بدانند که چنین تحلیل هایی وجود دارد و رهبری می خواهند کنترل کنند درگیری به جایی نرسد که قابل کنترل نباشد و تاکید ایشان بر انجام وظیفه در مجلس و دولت است.
- دشمن به دنبال این است که با ایجاد اختلافات و شکست انقلاب، کشور های منطقه را بابت بیداری اسلامی متنبه کند و بگوید الگوی شما این بود.
- ما احتیاط می کنیم و مسائل و مشکلات را از راه دیگری دنبال کرده و مایل به ایجاد تنش نیستیم و باید هوشیار باشیم از حالا تا انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر مشکلات اقتصادی، حرف های نسنجیده و ساختار شکنانه خواهیم شنید وباید کشور را طوری اداره کنیم که فضای جامعه برای یک انتخاب با شکوه و با بصیرت محیا شود و اتفاقی نظیر فتنه نیفتد.
- 50 سال پیش دنیا بر اساس قدرت های کمونیسم و امپریالیسم دو قطبی بود و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یکی از ابرقدرت ها، امروز جمهوری اسلامی در یک طرف و امریکا در طرف مقابل قرار دارد و آمریکایی ها بارها از ایران اسلامی به عنوان یک مشکل و مانع در سر راه خود نام برده اند. این موضوع بیانگر این است که مسلمان ها به برکت انقلاب اسلامی ایران به قدرت تبدیل شده اند و دیگران باید آن ها را جدی بگیرند.
- پیش از این شاهد بودیم که اروپایی ها هم نمی خواستند که کشور مسلمانی در دل آن ها باشد و لذا در بوسنی، صرب ها را به جان مسلمان ها انداختند و ده ها هزار از مردم این کشور را کشتد تا کشور اسلامی در آن جا تشکیل نشود و از طرفی کشورهای مسلمان در سازمان های بین المللی آن قدر اعتبار نداشتند که از مسلمانان مظلوم اروپا حمایت کنند. در ده سال اخیر کم کم منحنی قدرت اسلامی سیر صعودی پیدا کرد و امروز شاهدیم که مقاومت اسلامی لبنان به برکت انقلاب اسلامی در برابر اسرائیل می ایستد و غزه در جنگ 22 روزه و 8 روزه، امریکا، انگلیس و اسرائیل را ناکام می گذارد. خودباوری، احساس هویت و بازگشت به اسلام سنگ های آن ها را به در بسته می زند و از طرفی روز به روز اعتبار امریکا در جهان کمتر و نفرت مردم از سردمداران آن بیشتر می شود.
- امریکای مستکبر در عراق دخالت کرد تا از آن جا بر علیه انقلاب اسلامی سنگ اندازی کند، اما به لطف الهی و رهبری هوشمندانه ی مقام معظم رهبری در عراق دولت شیعی بر پا و پایگاه اسلام تقویت شد. بیداری اسلامی منطقه را دچار تحول نموده و در حالی که اطراف ما ناامن است، در داخل کشورمان امنیت برقرار می باشد.
- دشمنان ما با علم به این که با حمله ی نظامی، فتنه و توطئه ی سیاسی نمی توانند موفق شوند، در چنین شرایطی با خباثت اسرائیل در آخرین حربه ی خود، طرح تحریم اقتصادی را روی میز گذاشتند و 15 سال است به یک جریان سیاسی متمایل به غرب امید بسته اند که آن هم موفق نشد.
- در جریان فتنه دیدید که آقای موسوی در تلویزیون گفت ما قبل از اینکه به لبنان کمک کنیم باید به کشور خودمان برسیم، غافل از این که کمک به لبنان کمک به اصل انقلاب است و لبنان به نیابت از ما با اسرائیل می جنگد. برای کسب رای چهار نفر آدم طاغوتی و بی بصیرت، این حرف ها را زدند و جریانی رقم خورد که امید غربی ها بود اما به نتیجه نرسید.
- بیشتر از آدم هایی که در داخل کشور بخواهند اقتصاد را مدیریت کنند، در خارج از کشور برای فلج کردن اقتصاد ما به کار گرفته اند. مبادلات ارزی، نفت، روابط بانکی، حمل و نقل و بیمه را محدود و متوقف کردند و در کنارش یک پیوست تبلیغاتی هم دادند که برای هر اتفاقی بی بی سی، صدای آمریکا و دیگر رسانه های معاند حتی روزنامه هایی در داخل به عنوان ستون پنجم چه کار کنند.
- دلال های فاسد برای اخلال در بازار فعال شدند تا وضع اقتصادی ما را بهم بریزند، گمان کردند با این کار ما را فلج می کنند، مردم را به ستوه می آورند به خیابان ها می کشانند تا آنها تصویر بگیرند، منتشر کنند و با آتش افروزی مردم را مقابل نظام قرار دهند.
- اصلاح طلبان تجدید نفس کرده اند و با آرایش تازه ای وارد میدان می شوند و با مشکلات اقتصادی اخیر مایلند توده مردم را مخاطب قرار داده و از این اوضاع بهره برداری کنند و برخی نیز توقع دارند برای کسانی که به امام و رهبری جفا کردند و در فتنه 88 آنچنان کردند، فرش قرمز پهن کنیم و عذر خواهی کنیم و مملکت را به آنها بسپاریم. آنها از تعدد کاندیدای اصولگرایان خرسند می شوند و مواضع ما در خصوص وحدت، آنها را عصبانی می کند.
- آقایان ولایتی و قالیباف و من با هم رقابت نخواهیم کرد و هر سه وارد عرصه نخواهیم شد، بلکه ساز و کاری را طراحی می کنیم که بر اساس مشروعیت و مقبولیت و کارآمدی، هر کس مناسب است بیاید و تعدد کاندیدا اتفاق نیفتد.
- قرار است با جبهه پایداری هم صحبت کنیم و با توجه به اینکه این روند به سود انقلاب است، تلاش کنیم این اتفاق بیفتد چرا که جبهه پایداری واقعیتی است که نمی توان انکارش کرد و این واقعیت در انتخابات مجلس در تهران خود را نشان داد لذا باید تلاش کنیم حداکثر وحدت حاصل شود.
- انتخابات ریاست جمهوری فرد مدار است و حزب مدار نیست. احزاب در انتخابات ریاست جمهوری خیلی تعیین کننده نیستند.
- دشمن می داند که ستون این انقلاب ولایت فقیه است، از اول انقلاب تا ظهور حضرت مهدی، ولایت فقیه حافظ کشور بوده و خواهد بود، لذا تمام تلاششان شکستن حرمت و قداست ستون انقلاب است.
- پیش از فتنه 88 نام رهبر معظم انقلاب در رسانه های ضد انقلاب تحریم بود که شهرت رهبری در جهان منتشر نشود، اما از فتنه 88 به بعد با توجه به نقش والای ولایت فقیه، سیاست را عوض کردند و مستقیم به سراغ رهبری رفتند و یکی از راه های این مقابله طرح دروغ هایی پیرامون زندگی فرزندان ایشان است.
- حضرت آقا، قول و فعلشان یکی است و من از وقتی که از نزدیک با زندگی ایشان آشنا شده ام، ارادتم به ایشان 10 برابر شده است و شاهدم که فرزندانشان نهایت احتیاط در مسائل مالی و سیاسی را دارند و ما باید هر چه داریم برای حمایت از رهبری به میدان بیاوریم.
/2727
نظر شما