- در طول این 34 سال بعد از انقلاب برای هیچ کاری کاندیدا نشدم، ولی وقتی مسئولیتی به بنده پیشنهاد میشد و فکر میکردم توانایی اجرای آن را دارم جواب منفی نمیدادم. بر همین اساس در شرایط فعلی کشور تکلیف میدانم که جلو بیایم.
- مشکلات کشور را خوب میشناسم و میدانم کشور در بخشهای مختلفی با مشکلات متعددی روبهروست. بنابراین طرح موضوع را ضروری میدانم، اما برای خودم معیارهایی گذاشتم، از جمله اینکه اگر فضای انتخاباتی بیانگر حضور پرشور مردم شد و امکانات لازم برای بیان نقطه نظرات و ارائه برنامهها در اختیار قرار گرفت و در تحلیلها شانس بالایی برای پیروزی داشتم اعلام نامزدی کنم.
- هنوز فضای سیاسی کشور به خصوص دانشگاهها انتخاباتی نشده است. دانشگاهها را با دورههای قبل مقایسه کنید. الان باید در دانشگاه یک شور بالای انتخاباتی باشد، از دعواها و چالشهای دانشجویی، حضور افراد و خبرگان، تحلیل درباره اوضاع کشور، تحلیل فضای انتخابات و مسائل دیگری خبری نیست.
-از تکثر نامزدها و دو جناح اصلی نگران نیستم و فکر میکنم کار خوبی است اما باید در نهایت به سمت معقولی برود با تعداد محدودی نامزد. مردم برای تصمیمگیری نهایی باید کمک شوند، به عبارت دیگر با مکانیزمهایی که فعالان سیاسی و گروهها و احزاب انتخاب میکنند باید به سمت یک تعداد محدود نامزد رفت.
- به نظرم مردم را نباید مقابل نامزدهای متعدد قرار داد. ما رئیسجمهوری با رای بالای مردم میخواهیم و صادقانه میگویم دوست دارم انتخابات یک مرحلهای باشد. این مطلوب است. بنابراین برای این اتفاق، باید فضای کشور انتخاباتی شود و مردم احساس کنند که به حضورشان بها داده میشود.
- من همیشه سعی کردهام در موضع اعتدال در جریانات سیاسی قرار بگیرم. به نظرم همواره نیاز به اعتدالی در موضعگیریها و برخوردها داریم، به همین دلیل زمانی که یک جریان سیاسی حاکم بود، من را متهم به جریان رقیب میکردند، ولی هیچگاه جواب نمیدادم. در کل تفکر اصلاحطلبی را قبول دارم که آقای خاتمی آن را نماینده میکرد و منجر به دوم خرداد 76 شد. اصلاحطلبی در داخل نظام و برای پاسداری از ارزشهای و آرمانها و اجرای کامل قانون اساسی است.
-اگر تندروی را در هر دو جناح کنار بگذاریم، دو جریان را اصیل و ریشهدار در انقلاب میدانم که در پیروزی و تثبیت انقلاب سهیم بودند. بارها هم مطرح کردهام؛ اشتباه است که یکی از این دو جریان فکر کند میتواند جریان دیگری را حذف کند.
- اولویت کشور در حال حاضر مشکلات اقتصادی است. در کنار آن اصلاح اقتصادی منزلت اجتماعی بسیار مهم است. وفاداری به آرمانهای انقلاب و قانون اساسی جزو منش انتخاباتی باید باشد. ما کسی را اصلاحطلب میدانیم که نظام را قبول دارد و به آرمانهای انقلاب وفادار است.
-اصلاحطلبان سال 77 با نفت 8 دلاری کشور را اداره کردند. هزینهای که ما برای تکنرخی کردن ارز دادیم هزینه خیلی بالایی بود.
-معتقدم روسای جمهور گذشته باید در میانجیگریها و هدایت جریانات داخل و نمایندگی غیررسمی کشور در مجامع بینالمللی نقش داشته باشند که این جایگاه بالاتر و فراتر از ریاست جمهوری است. زمانی که نظام به مشکل میخورد، مثلاً رابطه ایران با یک کشوری به سردی میگراید، اینها میتوانند نقشآفرینی کنند.
- مساله سلسله مراتب در اصول قانون اساسی مشخص است. به آن اعتقاد دارم. ضمن آنکه همیشه در هر سمتی بودم با ما فوقم مشورت میکردم، نگاهم نگاه حرکت جمعی بوده است، چون میخواهیم کشور پیشرفت کند، میخواهیم برنامهها اجرا شوند .
17301
نظر شما