۰ نفر
۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۲۲:۴۳

بخش مهمی از بهترین جوانان را به دلیل ناتوانی در تولید میراث انقلابی ـ اسلامی از دست داده ایم؟‌ برای این جماعت چه فکری کرده ایم؟ تا کی می توانیم از کیسه بخوریم و دوام بیاوریم؟

سالهاست از سرمایه‌ای که بخشی از آن میراث جانفشانی‌های علما و متدینین و متفکرین و رنج کشیدگان پیش از انقلاب است و بخش مهمی از آن هم میراث دوران انقلاب و جنگ و نهایت ایثار شهیدان والامقام این ملت، تغذیه می کنیم و باز شعار می‌دهیم، بدون آن که شعور تازه قابل ملاحظه‌ای تولید کرده باشیم.
اگر کسی مدعی شود در این میانه تولیدی هم داریم، باید عرض کنم، اگر هم باشد بسیار اندک است و غیر مقاوم و شکننده. نسل جدید آن دلبستگی که باید به انقلاب داشته باشد، و بالاتر از آن به ارزشهای اسلامی داشته باشد، ندارد. این را باید جدی گرفت.
همه اینها نتیجه اشتباهات و به خصوص نفوذ افراطی هاست که هنوز در حال و هوای خود هستند و با سوء استفاده از میراث گذشته، با رفتارهای تند و طلبکارانه‌شان باز هم بیش از پیش آن سرمایه را بر باد می دهند، آنها که خود را تافته جدا بافته از دیگران می دانند و میراث انقلاب را در دایره تنگ تعاریف خود قرار داده‌اند، آن طور که حتی هاشمی و عسکر اولادی هم جایی در آن ندارند.
اما این سرمایه چیست که مشغول مصرف کردنش هستیم و چه ارزش و جایگاهی دارد؟‌
سرمایه انقلاب همان عصبیت انقلاب است که اساس آن را نگاه داشته است، اما تصور نکنید از عصبیت قبیله ای ابن خلدونی قوی تر است. هرچیزی وقتی شکننده شد، نظام برآمده از خودش را هم دستخوش شکست و سقوط می کند.
اگر باور ندارید، به سراغ جوانان فرهیخته و تحصیل کرده بروید. اینهایی که باید با استعدادشان بنیادهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی نظام را بسازند و سرباز فداکار آن باشند، چه قدر به این ارزشها باور دارند؟‌ آنهایی که توانایی کشیدن نمودار دارند و قواعد را می شناسند، بیایند اینجا و نمودار بکشند وقواعد را بیان کنند و خط کش بگذارند و ببیند چند درصد جوانان تحصیل کرده و فهمیده حتی از نسل فرزندان انقلاب همراهند و می‌شود روی آنها برای استمرار این ارزشها حساب کرد. اگر دل بزرگتری دارند سراغ نسل جوانی بروند که در کوچه و خیابان رهاست و بیکار است و بسیاری از این مفاسدی که در حال حاضر مشاهده می کنیم از میان آنها بر می خیزد. آیا می توان روی آنها حساب کرد؟
شک نداریم که میراث گذشته همچنان قوی است، و اگر رهبری بخواهد می‌تواند وفاداران به آن میراث را حتی به رغم آن که بسیاری شان دل نگرانی هایی دارند گرد آورد و به خیابان بکشد. نمونه اش نهم دی. اما این وضعیت تا کی دوام خواهد داشت؟ تا وقتی به وجود آدم هایی مثل عسکر اولادی که صادقانه و دیندارانه به رویدادها می نگرند و قضاوت می کنند و پای این حکومت می ایستند، می توان امید داشت. فکر آنهاست که همچنان امید را زنده نگاه می دارد و زمینه برداشتن یک قدم دیگر را فراهم می سازد. اما شاهدیم برخی در صدد نابودی همین افراد هم هستند و بر طبل نابود کردن تمامی آن میراث می کوبند.
باور بنده این است که آن میراث این اندازه قوی هست و واقعا هست که بشود دوباره بر اساس آنها جامعه اسلامی و انقلابی را نوسازی کرد. میراث مهمی است که نباید مشتی دروغگو و بددهن و مدعی آن را در اختیار گیرند و مردم را نسبت به آرمان های انقلاب ناامید کنند.
مطمئنا نباید به خاطر داشتن این میراث، جوری رفتار کنیم که باقی مانده آن را هم از دست بدهیم.
داشتن امکانات مالی و نظامی و انتظامی و سیاسی تنها بخشی از مشکل را حل می کند. مشکل را تا آنجا حل می کند که درصد قابل توجهی در دایره ما حضور یابند و حاضر باشند سرباز آن باشند. اما اگر از این درصد کم شد، کاری از امکانات بر نمی آید. تولید فرهنگ ساختگی هم کاری از پیش نخواهد برد. اوضاع باید منطقی و معتدل و واقع بینانه باشد. این طور نیست که با تبلیغات و فرهنگ پراکنی هر کاری از دست ما ساخته باشد. یک حرف باید ذاتا کشش داشته باشد تا با تکرارش بتوان از آن تولید احساس و عمل کرد.
بنابرین نباید به مشت های گره کرده نسل سی چهل به بالا در نماز جمعه بسنده کرد، باید در اندیشه جذب میلیون ها جوانی بود که وسط این عرصات، این منازعات، این جنگ و جدالها، این دروغگویی ها، این بی اعتبار کردن یکدیگر، و این همه مشکلات اقتصادی و بیکاری، در حال له شدن هستند.

 

کد خبر 272735

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 15
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۷:۴۰ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    15 1
    جناب جعفریان بعنوان یک جوان شما را دوست دارم . امید وارم مثل مسئولین مملکت ناسالم نباشید. من آقای مطهری و توکلی را هم دوست داشتم که متاسفانه آقای توکلی هم در این اوضاع بگم بگم دستش رو شد .
  • علي IR ۰۷:۴۰ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    21 1
    حرف دل همه دلسوزان نظام بود. مأجور باشيد!
  • رضوان IR ۰۸:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    17 1
    این زبان واقع نگر و حقیقت گو نتیجه سروکار داشتن با تاریخ است.
  • بهروز IR ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    6 1
    سلام بر جناب جعفریان. این سخنان شما را که خواندم احساس کردم می‌توانم چند سوال که مدت‌هاست ذهن مرا درگیر کرده و پس از پیگیری از مجاری مختلف، امیدی به دریافت پاسخ برای آنها نداشتم، از شما بپرسم. اگر فرصت و حوصله پاسخگویی دارید، لطف کنید روشی را به من پیشنهاد کنید که بتوانم سوالاتم را با شما مطرح کنم. ارادتمند.
  • محسن IR ۰۹:۲۸ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    21 1
    احسنت... آقای جعفریان انصافا یک روحانی باشعور و سلیم هستن. من یه جوون 29ساله هستم ... و خوشحالم که لااقل یه نفر که صداش به جایی میرسه، حرف دل مارو زد... هرچند که در عمل چیزی درست نمیشه... من که شخصاً هیچ امید و انگیزه ای ندارم و در هیچ انتخاباتی هم دیگه شرکت نخواهم کرد.
  • بدون نام IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    12 1
    داش رسول یه دونه باشی!دمت گرم
  • سعید IR ۰۹:۵۵ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    12 1
    من هم با ایشان موافقم که چه زود فرصت های تاریخی را را از دست دادیم و به آخر های خط رسیدیم
  • بدون نام IR ۱۳:۱۷ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    0 8
    من نفهميدم چرا تا كسي يه جوري دستش از قدرت كوتاه ميشه زبان حق گو پيدا مي كنه ولي تا وقتي مقامي دارد نه؟
    • بدون نام IR ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
      4 0
      اتفاقا ايشان از قدرت فاصله گرفت تا بتواند حرفهايش را بزند. کناره گيري خودخواسته با کنار گذاشته شدن فرق مي کند.
    • بدون نام IR ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
      2 0
      شما یا عناد داری یا عقل نداری دست کی از قدرت کوتاه شد اتفاقا قدرت واقعی کسی است که عقل و اندیشه و علم دارد
  • سیداحمدموسوی IR ۱۳:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    6 0
    مسئولان بایدبدانند که بزرگترین سرمایه این کشور وانقلاب مردم هستند که شدیدا نیازمند صداقت وخدمت وزندگی عالی هستند
  • بدون نام IR ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    2 0
    از دوستان می خواهم مقاله مهاجرت یا خودکشی اجتماعی /http://www.tabnak.ir/fa/news/298974 رو در کنار این مقاله حاضر بگذارید و عمق فاجعه رو درک کنید
  • ا IR ۱۵:۰۰ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    3 0
    یعنی الان من با مدرک دکترای دانشگاه دولتی با داشتن سی سال سن همچنان بیکارم و دنبال اینم که از کشور خارج شم و صدها تن مثل من.....
  • بدون نام IR ۱۵:۲۱ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    0 0
    بايد روي صحبت ها بيشتر حساب باز کرد. واقعا باید تامل و فکر کرد همه دلسوزان بنشنند و صحبت های شفافی را رد و بدل کنند. تشخیص دهند چه چیزی باعث این شده است. عوامل افراطی و عناصر خودسر چه جایکاهی در این مملکت دارند. خردمندانی که وارد فازهای اجرایی شدند آیا هنوز یارای آن را دارند که فکر کنند نقد کنند و کاری بکنند که موجب تغییر و اصلاج شود. آن بی عقل هایی هم که پست و مقامی تصاحب کردند کمی به خود بیایند کناره گیری کنند واقعا بعضی فکر می کنند دارند تکلیف انجام می دهند اما شاید هزار نوع خرابکاری بکنند یعنی نیت شان پاک است اما کارشان بی خود است. آفت دیگر همین حضور جاهلان و مدعیان و درد دست داشتن تریبون ها به ویژه برخی از واعظان و روضه خوانان و عالم نما و ... که جایی برای اعمال عقل و ورود عاقلان را بس
  • بدون نام IR ۱۶:۳۵ - ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
    2 0
    خوردن از کیسه.... حقیقتا تعبیر درستی از وضع امروز ماست. زدید به هدف! هرچند دقیقا به همین علت هنوز خیلی ها باورشان نمی شود که واقعا تا امروز کاری نکرده ایم