حالا به خاطر همین خط قرمز -که مدعی نقض آن شده اند و البته هنوز سندی قطعی درباره آن به دست نیامده- باراک اوباما در برابر یک دوراهی سخت و دو گزینه برای انتخاب قرار گرفته که هر دو منتهی به ناکامی و شکست برای او خواهد شد.
گزینه اغماض
اولین انتخابی که اوباما با آن روبروست. اغماض و نادیده گرفتن خط قرمزی است که دولت سوریه - به ادعای غربی ها- آن را رد کرده است. این بار دوم است که از سلاح های شیمیایی در سوریه استفاده می شود و البته در مقیاسی وسیع تر بدون آنکه کسی مسئولیت آن را پذیرا باشد. رئیس جمهور آمریکا توانست در مرحله قبل موضوع را با روش مماشات و اغماض و تکیه بر اینکه اسناد درستی مبنی بر دخالت داشتن دولت سوریه در استفاده از سلاح شیمیایی در دست نیست پشت سر بگذارد.
اوباما این بار نمی تواند با توسل به این روش از زیر بار تعهدی که خودش برای خودش ایجاد کرده شانه خالی کند. فضای تبلیغاتی و رسانه ای حاکم بر جهان غرب به گونه ای با محوریت تخریب بشار اسد پیش رفته است که گزینه ای بغیر ازعاملیت دولت بشار اسد در استفاده از سلاح شیمیایی را نمی پذیرد. در همین حال اروپایی ها، دولت های مخالف اسد از جمله عربستان، ترکیه و قطر، شورشیان سوری و همه کسانی که برای درگیر شدن نظامی آمریکا در سوریه لحظه شماری می کنند، در این آتش می دمند و پیش از اینکه حتی نتیجه تحقیق و بازرسی سازمان ملل درباره استفاده از سلاح شیمیایی به دست بیاید حکم مقصر بودن دولت اسد را صادر کردند و لجوجانه و شیطنت آمیز اصرار می ورزند که خط قرمز تعیین شده از سوی اوباما در سوریه نقض شده و آمریکا باید در این خصوص همانگونه که قول داده، دست به اقدام نظامی بزند.
اوباما اکنون وضعیت شوالیه جاه طلب و صاحب ادعایی را دارد که به میدان مبارزه ای دعوت شده که شرایط و قرار آن را خود تعیین کرده و حالا اگر وارد میدان نشود رسما به بی شرافتی و ترسو بودن متهم خواهد شد. این موضوع برای اوباما قابل هضم نیست چه اینکه با روحیات آمریکایی ها اساسا ناسازگار است و مایه وهن او و حزب دموکرات خواهد شد. پرهیز از عمل، دستاویزی برای رقبای جمهوریخواه و طرفداران متعصب جنوبی آنها فراهم می آورد که ادعاهای قبلی خود درباره ترسو و اهل مماشات بودن دموکرات ها در قیاس با جمهوریخواهان اهل عملی چون ریگان و خانواده بوش را تکرار کرده و به اثبات برسانند. پس اوباما مجبور است که کاری بکند.
گزینه اقدام
هرچقدر گزینه اول برای اوباما پیامدهای منفی شخصی و سیاسی در پی دارد، انتخاب گزینه دوم یعنی دخالت نظامی در سوریه می تواند پیامدهای ناگوار و غیرقابل تصور منطقه ای و بین المللی داشته باشد. با توجه به سوابق دو جنگ افغانستان و عراق و حتی دخالت نظامی اروپایی ها در لیبی، تلفات هرگونه ورود نظامی به سوریه اگر از تلفاتی که تا کنون درخلال دو سال و نیم گذشته ایجاد شده بیشتر نباشد کمتر نخواهد بود.
این ادعا گزاف نیست چرا که آمریکا قرار است با ورود نظامی به سوریه زاغه ها و انبار سلاح های شیمیایی این کشور را نابود کند. هیچ تضمینی برای نابودی آنها پیش از انفجار و اشاعه آنها وجود ندارد. مضاف براینکه اصل این توانایی زیر سوال است چون نه اطلاعات کافی درباره محل نگهداری این سلاح ها در دست است و نه اینکه اگر باشد به معنای موفقیت کامل در نابود کردن آنها است چرا که قریب به یقین، کلیه انبارهای بزرگ در اعماق زمین قرار دارند و به آسانی قابل دست یافت نیستند. نابودی زاغه های کوچک و در سطح زمین نیز یقینا در نزدیکی محل زندگی مردم یعنی در پادگان ها و مناطق مختلف شهری تعبیه شده اند که همین به بالا رفتن تلفات ناشی از هدف گرفته شدن آنها توسط آمریکا می افزاید.
پیشبینی عکس العمل متحدان سوریه در صورت حمله آمریکا به این کشور واقعا برای واشنگتن قابل ارزیابی و محاسبه نیست. در حالیکه همگان روسیه را همپیمانی غیر قابل اعتماد می دانند، ممکن است این بار برخلاف رویه ایی که درباره عراق و لیبی در پیش گرفت عمل کرده و واکنش سختی از خود نشان دهد که خود به معنای مصیبتی بزرگ برای منطقه و حتی برای اروپا خواهد بود که برخلاف آمریکا، درست زیر گوش تحولات قرار دارد و دود هرگونه آتش درگیری احتمالی بین دو قدرت جهانی روسیه و آمریکا به چشم آنها نیز خواهد رفت. به همان اندازه واکنش های تلافی جویانه ارتش سوریه که هنوز از تجهیزات کلاسیک نظامی قابل توجهی ،دست کم نه برای دفاع از خود در برابر حملات آمریکا بلکه برای هدف گرفتن متحدان آمریکا در منطقه از جمله اسرائیل برخوردار است قابل پیش بینی نیست. لازم به ذکر نیست که درک و تشخیص و گمانه زنی درباره واکنش های احتمالی از سوی ایران و حزب الله لبنان نیز برای آمریکایی ها و متحدان آنها در منطقه بسیار مهم است.
نکته دیگر اینکه نظامی مانند سوریه که بر پایه نظامی گری و ارتشی کلاسیک استوار است، صرفا با موشک باران و بمباران سقوط نمی کند و نیاز به حضور پیاده نظام است که به معنی تلفات از جانب آمریکایی هاست که این هم منجر به شرمساری و سرزنش برای اوباما خواهد شد.
به همین دلیل انتخاب این گزینه نیز آمریکا را وارد دهلیز تاریک و شاید بی انتهایی کند که تبعات آن سیلی از انتقادات و سرزنش های سیاسی را برای آمریکا و شخص اوباما به همراه داشته باشد که باز در نوع خود یک شکست محسوب می شود.
راه فرار محتمل
برای آمریکا و شخص اوباما یک راه فرار متصور است. هماهنگی با روس ها برای بیرون آمدن شرافتمندانه از بحران سوریه. برای این کار احتمالا آمریکا به روسیه اطمینان می دهد که صرفا در یک عملیات نمادین برای نشان دادن تعهداتی که آمریکا با تعیین خط قرمز برای خود پدید آورده، چندین نقطه از پیش تعیین شده در خاک سوریه را که نقش چشمگیری در برتری یافتن شورشیان به بشار اسد بازی نخواهد کرد، با موشک های کروز هدف قرار دهد.
این استراتژی برای فرار موقت از بحرانی که اوباما در آن گرفتار شده مناسب است، اما در دراز مدت مشکل خط قرمز همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند، چرا که ممکن است آنگونه که اسد مدعی شده، شورشیان بار دیگر از سلاح شیمیایی استفاده کنند و مجددا آمریکا را در معرض فشار قرار دهند تا دست به اقدام بزند و باز روز از نو و روزی از نو
نظر شما