موضوع تصحیح وتوسعه روابط تهران با پاینخت های کشورهای عربی حوزه جنوب خلیج فارس امری ضروری و راهبردی عمیقا استراتژیک و مبتنی برتامین امنیت و منافعی ملی است تا یک انتخاب ساده در عرصه دیپلماسی.شکی نیست روابط تهران با بسیاری از کشورهای کشورهای جنوبی خلیج فارس چندان صمیمانه نیست و در پاره ای موارد این عدم صمیمیت به خصومت هم کشیده شده است. عدم صمیمیتی که طی 8 سال گذشته رکوردی بی سابقه بر جای گذاشت و نه تنها از بسیاری جهات روابط پس رفت که شاهد تخریب دستاوردهای قبل ازآن هم بودیم. اگرقدری تعارف کنار گذاشته شود این مطلب که گفته میشود اساس کدورتها ناشی از سوءتفاهم بوده سخن قابل قبولی نمیتواند باشد. نه ایران ونه کشورهای همسایه جنوبی تازه وارد عرصه سیاست نشده اند که اختلافاتشان صرفا برگرفته از سوءتفاهم باشد. سوءتفاهم صرف کارش به این جاها نمی کشد. باید پذیرفت مسائل ریشه ای بوده و لازم است برای کاهش بحران و بعد اعتماد سازی و در نهایت حسن رابطه آنها مدیریت شوند. اگر این مفروض پذیرفته شود آنگاه با موضوع راحتر میتوان برخورد کرد. مانند تشخیص درد در بیماری. آیا وجود درد ناشی از سوءتفاهم است؟ . در واقع باید قبول کرد اختلاف هست ،جدی هم هست، پاره از آنها قابل حل شدن نیستند، اما این حل نشدن ها مطلقا به معنای تولید خصومت مستمر نیست. اینکه خروجی حل نشدن پاره ای اختلافات به تولید و اعمال گسترده کدورت در همه ابعاد دیپلماسی منتهی میشود اکنون به یک معضل در دیپلماسی تبدیل شده و باید برای آن چاره ای اندیشید. نه فقط در ارتباط با اعراب بلکه در سایر شئونات دیپلماسی .
روابط تهران با کشورهای جنوبی عرب از این قاعده مستثنی نیست .تهران با آنها اختلافاتی دارد و بالعکس، پاره از آنها قابل حل نیستند اشکالی هم ندارد(مانند اختلاف خیلی از کشورها با یکدیگر .ژاپن و روسیه یک نمونه کوچک آنست). اما در موضوع بحث ما مشکل آنست بر خلاف تصور، تهران در یک پاردوکس غیر قابل حل با یک کشور روبرو نیست با مجموعه ای از چند کشور روبروست، اما با کارکرد یک دولت واحد .برای تهران آنچه به عنوان یک واقعیت خود نمایی کرده و لازم است به آن توجه نماید یک پارچه بودن سیاست های راهبردی این کشورها علی رغم تعدد آنهاست. حداقل آنها زمانی که پای ایران به میان می آید هماهنگی شگفت آوری از خودنشان میدهند. حال که اینچنین است چه باید کرد؟. فکر میکنم استراتژی توسعه مناسبات تک به تکی تهران با این کشورها بدون در نظر گرفتن تاثیر هریک بر دیگری بی فایده یا حداقل تا کنون منافع ملی ایران را تامین نکرده است. .لذا تدوین هرگونه راهبرد بر مبنای بهره برداری از وجود اختلافات میان اعضا یا نزدیک شدن به یکی آنها فارغ از دیگری از پیش سیاستی نا موفق خواهد بود. کما اینکه حسن رابطه با کشوری مانند عمان تا کنون نتوانسته کمکی منطقی به رابطه تهران با شورای همکاری خلیج فارس بکند. به همین دلیل در چارچوب قرار گرفتن مناسبات طرفین صرفا زمانی میتواند اتفاق بیافتد که تهران با اعضای شورای همکاری خلیج فارس به صورت یک مجموعه برخورد کند. میدانم کار آسانی نیست اما شدنی است، ویژه گی دیپلماسی حرفه ای در همین بزنگاههاست،والا داشتن یک سفارتخانه وهر از چندگاهی گفتتن" ایران کشور مهمی است" و تهران هم از این تعریف خوشش بیاید و در پاسخ بگوید البته! !اسمش را دیپلماسی نیست.
در مقابل هستند بسیاری که معتقدند کلید اصلی در ماجرا عربستان سعودی است .شاید این ایده تا حدی درست باشد اما در درون خود یک عیب بزرگ دارد و آن محور شدن ریاض در تعین های سیاست خارجی ایران نسبت به همسایگان جنوبی است .در واقع ایجاد حسن رابطه با عربستان به عنوان استراتژی راهبردی ، نباید جایگزین و بدیل توسعه روابط همزمان ومتوازن تهران با همه کشور های عضو شورای همکاری خلیج فارس شود. در غیر این صورت و در بدیهی ترین حالت هر زمان رابطه ایران با سعودی خوب بود حسن رابطه به دیگران تسری میابد، هر زمان بد بود روابط به صورت گسترده تیره میشود شبیه همین حالت فعلی که عادت و خلق ثانوی سیاست منطقه ای کشورها ی خلیج فارس شده است .این منطقی نیست و موجب شده رابطه تهران با ریاض و دیگر کشورهای عربی مبنایی تاکتیکی پیدا به خود بگیرد تا اصولی استرتژیک.
وزن سعودی ها سنگین تر است شکی نیست و این خود چندان محل اشکال هم نیست لکن آنچه میتواند به پیشبرد سیاست ایران کمک نماید خارج کردن این حالت شرطی در سیاست خارجی منطقه ای، همزمان با توسعه و پیاده سازی مناسبات همه جانبه و متوازن با همه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است.اگر این کار با انجام اولین سفرریاست جمهوری یا وزیر خارجه به عربستان آغاز میشود انجام شود اما محدود به ریاض نشود. (این مطلب در روزنامه بهار 14-7-92نیز انتشار یافته است.)matinmos@gmail.com

روابط با سعودی یک راهبرد امنیتی بسیار مهم برای فلات امنیت ملی ایران است اما نباید همه ظرفیت سیاست منطقه ای ایران صرف روابط با این کشور شده بدون آنکه سایر ظرفیت ها نادیده گرفته شوند. این یک خطر بزرگ برای سیاست خارجی ایران است.
کد خبر 316272
نظر شما