۰ نفر
۱۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۱

"دانش مدیریت" کژتاب و غیر قابل دسترس نشان داده شده است.

 مصادیق فراوان شخصیت هایی که در طول تاریخ با استعداد و توانایی ذاتی خویش رئیس و مدیر و مسوول بوده اند و کارهای سترگی هم به انجام رسانده اند این باور عمومی را پدید آورده است که "مدیریت" غیر قابل انتقال است و بیشتر هنر و فن و مهارت است تا علم و دانش که اصول و ضوابط مشخصی داشته باشد. تجربه انقلاب اسلامی هم تا حدی همین موضوع را تاکید می کند. اکثریت قریب به اتفاق مدیران و مسئولین، بی دانش مدیریت در جوانی و بی تجربگی مسئولیت وزارتخانه ها و نهاد های بزرگ را پذیرفتند و بعضا از پس برخی امور هم بر آمدند. اکنون که 35 سال از وقوع انقلاب اسلامی می گذرد گویی این باور مسئولین کشور نهادینه شده که "مدیریت" همان است که در خلال این سالها و ماه ها شاهد و ناظر آن بوده ایم به همین اعتبار "مدیریت علمی" هیچگاه بعنوان یک استراتژی و رویکرد جامع و ضروری مطرح نشده است. کثرت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در پذیرش رشته های متنوع و مختلف "مدیریت" می بینید نه به دلیل اهمیت آن بلکه بیشتر به علت گسترش همه رشته ها و گروه های علمی و اشتیاق وافر "مدرک گرایی" در کلیه سطوح دانشگاهی است. به دیگر سخن اکنون کسی به دلیل "مدیریت" خود حتی در عالی ترین سطوح دانشگاهی مدیر و مسئول و وزیر نمی شود و حتی داشتن مدارک دانشگاهی امتیاز ویژه ای هم محسوب نمی شود مگر اینکه همه دیگر شرایط فراهم باشد تا گوشه چشمی هم به تخصص وی داشته باشند. در دو دهه اخیر البته توجه به تخصص افراد در دیگر رشته های ملموس مثل مهندسی و پزشکی و علوم پایه وجود داشته است اما در حوزه علوم انسانی بخصوص رشته "مدیریت" چنین نبوده است به همین دلیل مرکز "آموزش مدیریت دولتی" هم که وظیفه اش تربیت مدیر و ارتقاء دانش مدیریت بود در برهه ای برچیده و حضور و نفوذش کمرنگ شد. اگرچه تحقیق کامل و جامعی از تعداد فارق التحصیلان رشته های مدیریت که در مصادر مدیریتی قرار گرفته اند در دسترس نیست اما حداقل در گستره آموزش و پرورش که بیشترین نیروی انسانی را دارد می توان مشاهده کرد اغلب این افراد در مشاغلی غیر مدیریتی بکار گمارده شده اند در عوض دارندگان مدارک رشته الهیات اغلب "مدیر" هستند. گویی آنها که مدیریت خوانده اند به اندازه کسانی که مثلا در رشته الهیات تحصیل کرده اند اهل تدبیر امور نیستند! یا مثل دهه اول انقلاب "تعهد" بر "تخصص" غلبه دارد. در حالی که مسئولین ارشد نظام بر آنند کسی که تخصص ندارد و مسئولیتی بپذیرد در حقیقت بی تعهد است. در کتاب و سنت و سیره پیامبر و ائمه اطهار نیز بر این مهم تکیه و تاکید شده است و در حدیثی منسوب به حضرت صادق آمده است که اگر کسی بی علم و اطلاع و تخصص مسئولیتی را بپذیرد با شخص خائن تفاوتی ندارد. چرا که هر دو یک نتیجه را رقم می زنند. با این وصف چگونه است هنوز هم این معضل ملموس است و کسی به فکر چاره جویی بر نمی آید؟ چرا دانشگاه و دانشکده مخصوص تربیت "مدیر" نداریم؟ شاید گفته شود تنوع گرایش های مدیریتی چنان گسترده است که امکان تعلیم و پرورش مدیران به طور احض نیست و بایستی در همه رشته ها مثل پزشکی، مهندسی، رسانه ای و... افراد متخصص همان رشته مدیریت آن را هم بعهده گیرند. این سخن البته پذیرفتنی است در صورتی که گرایش علوم مدیریتی در این تخصص های میان رشته ای پررنگ شود و اساسا دانشگاه های مدیریتی جهان برای همه گرایش ها برنامه و خط مشی آموزشی دارند اما مشکل جای دیگری است و آن عدم اعتقاد به کارایی و اثر بخشی دانش مدیریت بعنوان یک رشته علمی است یعنی مدیریت علمی که بسیاری از مسئولین قلبا بدان باور ندارند و تا این مشکل تعدیل و تلطیف نشود مسئله "مدیریت" کشور حل نخواهد شد. البته پس از انقلاب اسلامی نهاد سازی های متفاوتی انجام شد که در عرصه "نظامی" مدیریان قابلی پرورش یافتند و دانشگاه امام صادق هم به منظور تربیت نیروی انسانی و عمدتا مدیران متعهد تاسیس شد که تا حد زیادی برخی نیازهای سازمان های فرهنگی- سیاسی را برطرف نموده است اما تعداد اندک آنها و بعضا استفاده نامناسب و در کسوت های متفاوت اثر بخشی برخی از این مدیران تحت تاثیر برخی ملاحظات قرار گرفته است. از طرفی باید اذعان کرد موسسات و دانشکده های"مدیریت" نیز آنچنان که باید از عهده تعلیم و تربیت مدیران قابل بر نیامده اند گرچه بخشی از این مشکل، خود متاثر از نگاه منفی مسئولین و جامعه به رشته مدیریت است اما نحوه تدریس، شیوه های آموزشی و گزینش استادان و دانشجویان نیز در این امر موثر بوده است بنظر می رسد بایستی در هر دو حوزه تحول اساسی صورت گیرد و دانشگاه ها نیز همگام و همراه با تحولات علمی روز جهان کارآمد شوند و مسئولین نیز در گزینش مدیران به تحصیلات و تخصص و تجربه و مهارت افراد توجه کنند. مهمتر از این اهمیت به دانش و هنر و مهارت مدیران آزاد که اکنون در جهان از جمله مهمترین ویژگی برتری جوامع است، در کارآفرینی و تربیت نیروی انسانی کارآمد است. با این همه گویی "مدیریت ایرانی" در کنار مدیریت آمریکایی و مدیریت ژاپنی خود ممیزات و مشخصات ویژه ای دارد که در آینده به آن خواهیم پرداخت.

کد خبر 337276

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • کارشناس ارشد مدیریت IR ۰۹:۴۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
    4 1
    مقاله خوبی بود، منتظر مواردبعدی هستیم
  • بی نام EU ۰۸:۱۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۱
    1 0
    ممنون آقای دکتر بسیار خوب بود