سوالي که سرآغاز تمام برنامه هاي خندوانه بود امشب( دوشنبه) شرمسار نگاه هايي بود که حتي اغلب به دوربين هم دوخته نمي شد
مرداني از جنس ايثار مهمان امشب اين برنامه بودند که شايد از سوي خانواده هايشان هم فراموش شده باشند چه رسد به هم نسلي هاي من که چندسال پيش در قالب يک برنامه خبري به ديدار جمعي از آنان در آسايشگاه ثارالله رفتم و با تمام تاثري که از ديدن مرداني از اين جنس داشتم، حداکثر تاثيرش تا چند روز با من بود و از ياد من هم رفته بودند تا امشب.
از باب يادآوري آنها پيش چشم ميليونها ايراني بيننده يک برنامه تلويزيوني بايد خوشحال بود اما تنها نگاه آنانکه به قول پزشکشان با روزي 40-50 قرص سرپا هستند، شرمسار نبود، شرم مرداني که اگر اين جنگ لعنتي نبود الان سالم تر از ما در کنار خانواده شان بودند
نگاه بيننده هاي امشب خندوانه هم شرمسارانه بود. شرم از فراموشي آنانکه مگر در اين يک هفته دفاع مقدس پيش چشممان بيايند و باز گذر ايام از يادمان ببرتشان.
و جاي يک سوال در ذهنم ماند. برجاي ماندگان جنگ که دچار بيماري اعصاب و روان نشدند، هم رده هاي اين مردان که شايد هم اکنون در مناصب بالاي کشوري و لشگري باشند، حاضر بودند به چنين برنامه اي بيايند؟ حاضر بودند با شعرهاي بندي جناب خان، دست بزنند؟ حاضر بودند با اصواتي نامشخص در ميان محدود کلماتي که شنيده مي شد، خودشان هم شعر بخوانند؟ حاضر بودند با صورتي بدون دندان و چروک با چشم هاي قرمزي که بيشتر زمين را مي نگريست، تا دوربين، جلوي چشم ميليون ها تماشاچي بنشينند؟
پاسخ با خودشان.
*مهمان هاي امشب برنامه تلويزيوني خندوانه جانبازان اعصاب و رواني بودند که در بيمارستان ميلاد شهريار بستري بودند. مرداني بعضا با سابقه 60 ماه اسارت که 30 سال از عمرشان را در آسايشگاه هايي از اين دست گذرانده اند.
نظر شما