۰ نفر
۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۸

مذاکرات صلح سوریه با سختی‌های بسیاری روبه‌رو است که بخشی از آن به موضع عربستان در قبال این موضوع بازمی‌گردد. البته خوشبختانه به‌دنبال فشارهایی که از سوی آمریکا بر سعودی‎ها وارد آمد، آنها مجبور شدند برخی ‌شروطی را که برای مخالفان دولت سوریه تعیین کرده بودند، تعدیل کنند. درواقع عربستان اجازه نمی‎داد ‌مخالفان سوری راسا تصمیم‌گیری کنند اما بعد از مکالمه تند جان کری با عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان تاحدودی موضع سعودی‎ها به این سمت متمایل شده که دست از این سخت‌گیری‌‎ها و شرط‌گذاشتن‎ها بردارند و اجازه بدهند ‌معارضان سوری به ژنو بیایند.

متاسفانه به دلیل سیاست‌گذاری و سرمایه‌گذاری غلط ریاض طی ‌چهار سال گذشته در سوریه، امروز این کشور گمان می‎کند که سرمایه‌گذاری‎هایش در حال متلاشی شدن است، بنابراین یک روند تخریبی را در قبال مذاکرات صلح سوریه آغاز کرده‌اند. ریاض در ابتدا تلاش داشت که گروه‌هایی را به‌عنوان گروه‌های غیر‌مسلح تحمیل کند درحالی که در واقع آنها گروه‌های مسلح بودند. دولت سوریه نیز این شرط را داشت که گروه‌های تروریستی در مذاکرات حاضر نشوند.
در این میان استفان دمیستورا، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سوریه نیز مسئولیت بسیار دشواری برعهده دارد. زیرا لیستی که کشورهای مختلف به‌عنوان لیست معارضان ارائه داده‌اند اختلاف بسیار زیادی با هم دارد. اخیرا صحبت از مذاکراتی مطرح ‌بود‌ که همزمان در چند اتاق برگزار شود و زمینه‎ای برای نزدیک کردن گروه‎ها ایجاد گردد. برآورد دی میستورا بر‌اساس اظهارات ایشان این است که امکان اینکه بتواند طرفین را در یک نشست واحد دور هم جمع کند، ضعیف است. در ادبیات دیپلماتیک به‌خصوص ادبیات مذاکراتی زمانی که چنین حالتی رخ می‌دهد اصطلاحا می‌گویند یک سلسله از مذاکرات موازی یا پارالل صورت خواهد گرفت. به عبارتی در این مدل از مذاکرات، محور اصلی جلسات که شخص دی‌میستورا است باید سه نوع مذاکره را در سه اتاق تدارک ببیند که هرکدام از آنها هم نتایج و محورهای مختلفی را در بر‌خواهند داشت.
با این وضعیت به نظر می‌رسد که این نشست هم همانند نشست‌های گذشته ناموفق باشد. ضمن اینکه فهرست‌های عربستان و روسیه با یکدیگر اختلافات اساسی دارند که تجمیع این مسائل باعث شده تا تصویر تاریکی از این موضوع به نمایش گذاشته شود. ولی نفس این عمل که امروز به‌جای آنکه اسلحه محور قرار گیرد، گفت‌وگو محور قرار گرفته، مذاکرات را با خوشبینی همراه کرده است. ولی در مقابل سعودی‎ها و تاحدودی نیز ترک‌ها شرط و شروطی برای مخالفان گذاشته و آنها را تهدید کرده‎اند که با شرط و شروط وارد مذاکره شوند که این مساله مورد نظر آمریکا، روسیه و دولت سوریه نیست. قدمی‌ که اخیرا در مذاکرات ژنو ۳ برداشته شد شاید گامی‌طولانی باشد اما به نظر می‌رسد شروع نشست روند خوبی برای تداوم آن بود. البته باید توجه داشت که عربستان سعودی به‌طور مشخص خواهان سرنگونی دولت بشار اسد است. این در حالی است که اگر کشورهای دیگر بخواهند برای حکومت یک کشور دیگر تعیین تکلیف کنند دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‎شود.
در واقع منطق روابط بین‌الملل چنین رویکردی را نمی‌پذیرد زیرا حکومت هر کشور را باید مردم آن کشور تعیین کنند. در وهله بعدی یکی از اشتباهات سعودی‌ها این بود که با هدف آنکه مسائل بهار عربی و خیزش مردم مسلمان منطقه را از سر رد کنند انگشت بر موضوع سوریه گذاشتند و خواهان برکناری بشار اسد شدند. این گام، نقطه آغاز خطای استراتژیک سعودی‎ها در منطقه محسوب می‎شود. امروز همچنان عربستان خواهان آن است که همان سیاست را دنبال کند اما این رویکرد ریاض نه عملی است و نه عقلایی. اخیرا نیز خوشبختانه دیگر کشورهای دنیا مخصوصا کشورهای اروپایی و آمریکا به این نکته پی برده‎اند که نباید با طناب پوسیده سعودی و ترکیه داخل چاه بروند. این مسائل باعث شد که تاحدودی به دولت ریاض فشار وارد آید و این کشور را بر آن دارد که سیاست‎های متناسب‌تر و مناسب‌تری را در قبال سوریه دنبال کند. از آن برهه به بعد و ورود روسیه به معادلات سوریه، مقداری کمک کرد تا هم صحنه میدانی عوض شود و هم قدرت چانه‌زنی ایران در صحنه بین‌الملل افزایش پیدا کند.
در حال حاضر گروهی که سازمان ملل تشکیل داده این امید را ایجاد کرده تا کشورها بتوانند کنار هم بنشینند و در عوض جنگ نیابتی، گفت‌وگوی رودر رو را دنبال کنند. زیرا عربستان در سوریه یک جنگ نیابتی را آغاز کرده بود. دمیستورا در حقیقت با تحرکات و ابتکاراتی که داشت توانست از تجربیات دو نماینده پیشین سازمان ملل یعنی کوفی عنان و اخضر ابراهیمی‌برای حل بحران سوریه بهره ببرد. در زمان این دو نماینده نیز سیاست‌های سعودی و ترکیه اقدامات آنها را به شکست کشانده بود اما امروز دمیستورا قصد دارد با استفاده از تجربیات این افراد و کنار هم نشاندن گروه‎های مخالف دولت سوریه، راه حلی برای بحران ۵ ساله این کشور بیابد. در خصوص رویکرد و سیاست‌های آمریکا نیز باید توجه داشت که اولین اشتباه واشنگتن این بود که تصور کرد تحولات سوریه نیز ادامه جریان بهار عربی است. این در حالی است که جریان سوریه، جریان بهار عربی نیست، بلکه جریان دخالت عنصر خارجی، جنگ نیابتی و تروریسم وارداتی است. اما امروز آمریکا به این نتیجه دست یافته که اشتباه کرده با طناب پوسیده عربستان و ترکیه داخل چاه رفته‌است.
آمریکا بعد از ورود روسیه به معادلات سوریه تاحدودی این منطق را پذیرفت که باید مسائل سوریه را گام به گام حل و فصل کرد. در این خصوص در درجه نخست سوریه باید به سمت صلح و آرامش برود؛ این ایده همان ایده‌ای است که جمهوری اسلامی ایران از ابتدا دنبال می‌کرد و معتقد بود جریان سوریه، جریان تروریسم وارداتی است، باید در این کشور امنیت، آرامش و آتش‌بس برقرار شود و گفت‌وگوهای سوری - سوری صورت بگیرد. در نهایت نیز هر آنچه ‌مردم و گروه‌های سوریه به آن دست یافتند مورد قبول سایر کشورها قرار خواهد گرفت. در این مرحله یکی از مهمترین گام‎هایی که جمهوری اسلامی ایران و وزارت‌خارجه باید بردارند این است که به‌صورت نزدیک‌تر هم از جهت مذاکرات عملیاتی و هم از جهت مذاکرات مطالعاتی موضوع سوریه را دنبال کنند تا گفت‌وگوهای بهتری در این مورد دنبال شود و به جمع‌بندی بهتری در منطقه دست پیدا کنیم.
در نهایت اینکه امروز وضعیت داخلی سوریه بسیار اسفبار است. براساس آماری که البته چندی پیش سازمان ملل ارائه داده بود گفته می‌شد اگر قرار باشد سوریه با رشد ۵ درصدی ساخته شود، ۳۰ سال زمان می‌برد تا زیرساخت‎های نابود‌شده این کشور بازتولید و نوسازی شوند. این را باید در کنار آلام و از دست دادن بسیاری از عزیزان مردم و خانواده‌های سوری قرار داد. مجموعه این شرایط نشان می‌دهد که وضعیت سوریه به سمت یک فاجعه انسانی در حرکت است. اما روند اخیر تا حدودی این امید را ایجاد کرده که آن فاجعه انسانی به نقطه اوج خود‌ نرسد.
در حال حاضر بخش زیادی از سرزمین سوریه در اختیار گروه‌های تروریستی است و در نخستین گام باید برای ایجاد آتش‌بس، امنیت و آرامش در سوریه تلاش شود. اگر این موارد تحقق پیدا کند امید هست که پس از آن مردم سوریه بتوانند با گفت‌وگو و مذاکره مشکلات را حل کنند و این کشور به سمت ایجاد یک صلح پایدار گام بردارد.
منبع: پایگاه خبری- تحلیلی مثلث مورخ 18.11.94(یاد داشت- مصاحبه).

کد خبر 507710

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 99
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی 1 A1 ۱۶:۰۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    به نظرم این مذاکرات سرِ کاری هست. درگیری هایی که در عراق و سوریه شروع شده یا باید با تجزیه این دو کشور همراه باشد و یا با قوه قهریه، نظامی توتالیتر در این دو کشور تثبیت شود. من فقط همین دو راه را برای بازگشت آرامش به این دو کشور می شناسم. از اول هم این درگیری ها با هدف تجزیه رقم خورد. برنامه تجزیه عراق در همان قانون اساسی فدرال که در سال 2005 به رفراندوم گذاشته شد برنامه ریزی شد. اصل 140 مقدمه ی تشکیل کردستان مستقل در عراق بود اما ابتدا میخواستن با این اصل کرکوک را ابتدا ضمیمه اقلیم کنن و بعد قدم بعدی را بردارن. ضمنادر همین قانون اساسی، تشکیل اقلیم های جدید تعبیه شده بود و این معنایی جز تشکیل اقلیم سنی در عراق نداشت.
  • شمس تبریزی 2 A1 ۱۶:۱۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    خب مالکی به فراست این را دریافته بود بنابراین رفراندوم اصل 140 را به تاخیر می انداخت چون می دانست قضیه از چه قرار است. در اینجا باید داعش درست میشد تا همان اقلیم پیشبینی شده در قانون اساسی را جامه عمل بپوشاند. هر چند که تشکیل آن اقلیم هم فقط قدم اول برای تشکیل کشور جدید بود. همزمان با تدوین قانون اساسی عراق پروژه تجزیه سوریه را که از 10 سال قبلش برنامه ریزی کرده بودن و در حد تئوری بود کلید زدن. 6 سال پس از تدوین قانون اساسی عراق پروژه آشوب اولیه در سوریه که به تشکیل داعش کمک فراوانی برای در اختیار گرفتن اقلیم سنی عراق کرد، رسما آغاز شد. القاعده عراق در سوریه بود که تبدیل به داعش شد. برای ترکیه و اردن از سال 1996 در این پروژه نقش تعیین کرده بودن.
  • شمس تبریزی 3 A1 ۱۶:۱۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    ورود ترکیه، اردن، قطر، و عربستان برای اجرای این پروژه نه از روی خامی و احساسات بود و نه بدون برنامه ریزی. تمام اینها در پروژه آقای ریچارد پرل و همکارانش در سال 1996 مطرح است و شرح جزییاتش آمده. خیال میکنم که تشکیل کشوری در غرب عراق با ضمیمه اقلیم سنی عراق و بخشی از مناطق شرقی سوریه که هم مرز با عراق است یکی از اهداف این پروژه بوده. این قسمتی از ماجراست و من احساس میکنم در یک تصویر کلان اگر به به موضوع نگاه کنیم، میبینیم که مذاکرات فقط سرکاری است. اهدافی با این وسعت را که با موانع اجرایی و عملیاتی زیادی مواجه شده، نمی توان با مذاکره حل کرد. یک طرف قضیه که سوریه و روسیه و ایران هستن اصلا با کلیت این پروژه موافق نیستن و طرف دیگر خواهان آن است. این دو طرف چگونه می توانند با مذاکره به صلح برسند؟
  • شمس تبریزی 4 A1 ۱۶:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    همیشه شنیده ام که مقامات ایران به شکل رسمی می گویند که راه حل بحران سوریه سیاسی است و نه نظامی. خیال نمیکنم این حرف درست باشد. اتفاقا میبینم که ورود نظامی روسیه به سوریه خیلی از معادلات را به هم زده. کمااینکه تا پیش از ورود روسیه، اسد در وضعیت بدی گرفتار شده بود و این پیشرفت های میدانی اخیر حاصل نشده بود. اسد تا پیش از این قرار بود در منطقه ای که زادگاهش لاذقیه را شامل میشد حکومت کند. چه شد که حالا نبل و الزهرا را آزاد میکند و در پی تصرف حلب است؟ خب کلید کار ورود نظامی روسیه به سوریه بوده. اتفاقا ورود به فاز نظامی است که فعلا حلال مشکلات سوریه بود و نه مذاکره سیاسی. عربستان می گوید برای جنگ با تروریسم میخواهد ورود به سوریه کند
  • شمس تبریزی A1 ۱۶:۲۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    شوخی میکنه. بالای یک سال است که در کمپ های خارج سوریه و کشورهای همسایه دارن افرادی را که آمریکایی ها عضو گیری کرده بودن آموزش میدن. این ارتش عربستان نیست که میخواهد وارد سوریه شود. همین افراد دوره دیده که قبلا خرده خرده و به شکل غیر رسمی وارد سوریه می شدن، حالا قرار است زیر لوای ارتش عربستان وارد سوریه شوند. هدف از این طرح هم دو چیز است. اول با داعش میجنگند. این درست. اما بعدا در مناطقی که از دست داعش میگیرند، دولت های کوچک تشکیل میدهند. این فاز اول برنامه ورود کذایی عربستان به سوریه است و البته انتظار میرود که ترکیه و اردن هم به او بپیوندند چرا که ما همین کمپ های آموزشی را در این دو کشور هم داریم. این دولت های کوچک باید تسلط خود به مناطقی را که از چنگ داعش در آوردن تقویت کنن
  • شمس تبریزی 6 A1 ۱۶:۳۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 1
    لذا ما چند منطقه خودمختار در سوریه خواهیم داشت که ممکن است بعدا زیر سایه عموسام تشکیل کنفدراسیون دهند. اما خب کشورهای مستقلی خواهند بود که باید روی حدود و ثغور جغرافیایی آن هم بحث کرد که چگونه هستند. احساس من از ورود علنی و نه نیابتی عربستان به سوریه در این چهارچوب است. ممکن است واقع بینانه نباشد، اما در هر صورت بختی است که میخواهند آزمایش اش کنند. قرار نبود که با این سرعت اینها وارد ماجرا شوند. اما پیشروی های اخیر ارتش اسد، طرف را دستپاچه کرده و موجب جلوافتادن اجرای طرحی که از دو سال پیش در پی آن بوده اند شده. یه گزینه دیگه هم مطرحه. و اینکه آمریکا با داعش تعدیل شده کنار بیاد. یعنی داعش را با یه سری اصلاحات به شکل دوفاکتو بپذیره
  • شمس تبریزی 7 A1 ۱۶:۴۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    یعنی حاکمیت داعش بر یکی از این مناطق خودمختار را بپذیره. به شرطی که داعش قول اصلاحات هم بده و بدونه اصلاحات با ریش و پشم نمیشه. خب اینها عناصر بعثی هم در میانشان زیاده و یه مقدار هم به خاطر همین موضوع اهل معامله هم هستن. این هم یه گزینه دیگر است. دو مقاله اخیر بروکینگز را درباره اینکه « آیا داعش خوب حکومت میکنه؟» را بخوانید یکی از نویسندگانش ویلیام مکنتس هست و تخصصش کار آکادمیک روی بنیادگراهای مسلمانه و مشخصا داعشه. به مطالبی اشاره میکنه که فراتر از موج تبلیغاتی علیه داعشه. احساس میکنم در واشنگتن چند دستگی وجود داره. هر یک از این دسته ها دنبال پروژه ای در سوریه هستن. اما نسبت به این موضوع هم تقریبا یقین دارم که مواضع آمریکا در قبال سوریه نه آن چیزی است که اوباما و کری در ظاهر میگن.
  • شمس تبریزی 8 A1 ۱۶:۵۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    کری و اوباما خودشان هم یکی از آن دسته هایی هستن که بهشان اشاره کردم. هر چند که خودشان هم خوب میدانند آن چیزی که در پی آن هستن بر جریان حوادث سوریه تاثیر گذار نیست. ضمنا اوباما در این 8 سال نشان داده که سیاست واحدی در قبال خاورمیانه نداره و مرتب چرخش میکنه. تا پایان دوره ریاست جمهوری او قضیه سوریه حل نمیشه. یکی از دلایلش چند دستگی در واشنگتن هست و رژیم های منطقه هم طرف آن دسته ای که در کاخ سفید نشسته نیست که همونایی داشته باشه. در هر صورت بهترین کار به نظرم همین کاری است که الان ایران و سوریه و اسد دارن پیش میبرن. از همین تعدد تصمیم ها در آمریکا باید استفاده کنن و میخ را سریعتر بکوبن که تاخیر ممکنه مشکلات زیادی را در اینده درست کنه.
  • شمس تبریزی 9 A1 ۱۷:۰۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    پیشروی های سوریه موجب میشه فشار آمریکا هم احتمالا بر دولت عراق کمتر بشه و بارزانی هم یه مقدار دست از شامورتی بازی های چند ساله اش برداره. عراق الان تحت فشار آمریکاست که از حشدالشعبی برای آزادی مناطق سنی نشین استفاده نکنه. خب اهالی و عشایر این منطقه وقتی پیروزی های جبهه اسد در سوریه و شکست داعش را ببینن دست از شرط گذاشتن بر میدارن. یعنی نمیتونه فشار بیاره که ارتش بیاد این مناطق را آزاد کنه و حشد الشعبی نباید دخالت کنه. منظورم این بود که موفقیت در جبهه سوریه، اهرم فشار در عراق را به ضرر طرح آمریکا در عراق پر زورتر میکنه. خلاصه از این بلبشوی تصمیم گیری در واشنگتن باید کمال استفاده را کرد
  • شمس تبریزی 9 A1 ۱۷:۰۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    یه جریانی در آمریکا در پی تقسیم قدرت در عراقه و در صورتی که این تحقق پیدا کنه، شاید این را به تجزیه ترجیح بده. البته باز نمیدانم با کردستان میخوان چیکار کنن که درد اینها نه تقسیم قدرت بلکه تشکیل کشور مستقل است. نظر شخص من این است که تقسیم قدرت به آن صورتی که آمریکا میخواهد در عراق امکانپذیر نیست و احتمالا گزینه تجزیه گزینه ای است که اینها احتمالا در واشنکتن در اینده بر سر آن متفق القول میشن، مگر اینکه همانطوری که قبلا گفتم در جبهه سوریه پیشرفت های زیادی کنن تا بتوان صدای اعتراضات اقلیت در عراق را خاموش کرد و اینها دل از توانمندی داعش در سوریه بکنن و از نظر روانی تسلیم پذیری بیشتری پیدا کنن. خب ببخشید که نتوانستم منسجم بنویسم که حال خوشی نداشتم
  • شمس تبریزی 10 A1 ۱۷:۱۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    خب با اجازه چند کلمه هم درباره انتخابات مینویسم هر چند که ربطی به موضوع یادداشت نداره. شرمنده، دیوار منزل آقای تاجیک جون میده برای یادگاری نوشتن. خب، باز نزدیک انتخابات شده و جریان لمپن کما فی السابق تقویت شدن. هنگامه اشتر گاو پلنگی است و هر کسی از یک سوراخی پیدا می شود و صدایی در می آورد. دفعه پیش حامیان آن دولت بودن که غوغا می کردن و این دفعه نوبت این طرفی هاست و خیال میکنم اینها هم مثل آنها برنامه ندارن. ببخشید که درباره اصلاح طلبها مینویسم چون احتمال میدهم که پیروزی قاطع لا اقل در تهران در انتخابات خواهند داشت و من عادت ندارم شکست خورده را لگد بزنم. در سایتهای اطلاح طلبها میخوانم که عده ای رد صلاحیت شده را نام میبرند و چه غوغایی برای آنها راه می اندازند
    • مولانا IR ۱۴:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      ولی کار شما از یادگاری نوشتن گذشته دارید....میکنید بابا رعیات کنید. در دیزی بازه حیای گربه کجاس؟ لااقل کمی مربوط به متن بنویسید تا دیگران هم استفاده و مشارکت کنند. عزت مستدام
    • شمس تبریزی A1 ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      سلام مجدد. آقا من 9 کامنت مربوط به یادداشت نوشتم. کسی هم نظری نداد. یه شوخی هم کنم. حالا خوبه من بی ربط می نویسم و شما اینطور داری در بحث مشارکت میکنی. اگه مرتبط می نوشتم میخواستی چیکار کنی؟ خخخخخ. آقا داری از هر دری صحبت میکنی. ما داشتیم درباره مشروعیت و شفافیت صحبت میکردیم. یهو اومدی بجث شینا شیرانی رو وسط کشیدی. اسمش شیروانی نیست. خب من باز باید بیام قصه های جدید بگم و شما را خسته کنم. شما هم به نظرم تنتون برای داستانهای من میخاره. خخخخخخخخخ. وقتی می بینم این آقای تاجیک سلول های نمور کمیته مشترک را تحمل کرده، من هم بی حیا میشم و می نویسم چون احساس میکنم تحمل نوشته های من راحت تر از اون سلولهای تنگ و تاریکه. ایشان امر کنن، بنده رفع زحمت میکنم.
    • بانام RO ۱۵:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      بابا بخدا من به اسم مولانا کامنت ننوشتم ایشون یه شخص دیگه ست. بله شیرانی درسته عذر میخوام
    • شمس تبریزی A1 ۲۲:۱۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      باشه. شرمنده فکر کردم مرد هزار چهره هستی. خخخخخخخخ. این مولانا فقط کارش اینه که سر بزنگاه بیاد یه پارازیتی بندازه و بره. مولانا توقبلا که انگلیس بودی. پی شد پرچم ایران رو بالا بردی؟ خخخخ
  • شمس تبریزی 11 A1 ۱۷:۲۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    راستش اینها را که رد صلاحیت شدن به مقتضای سنم می شناسم و هنوز پیر نشده ام که دهه 70 و 80 را از یاد برده باشم. شورای نگهبان در رد صلاحیت این افراد درست عمل کرده و البته در تایید صلاحیت عده ای واقعا مسامحه نشان داده و تسلیم فشار شده. ضمنا در میان اصولگراها باید افراد بیشتری رد صلاحیت میشدن. نمی دانم چرا چنین نشده. با رد صلاحیت های فله ای مخالف بودم اما اینهایی را که اسمشان را میبینم فکر میکنم درست بوده که صلاحیتشان رد شده. البته از رد صلاحیتشان نه به استناد بند 1 ماده 28 ، بلکه به علت عدم کارآیی راضی هستم. الان باز میبینم یک جریان عظیمی به وجود آمده که سنگ آقای هاشمی و بیت امام را زیاد به سینه میزنه
  • شمس تبریزی 12 A1 ۱۷:۳۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    ببخشید من بازی ای را که متکی به افراد حقیقی یا حقوقی باشد بازی بی سرانجامی میدانم و حرکت روبه جلو و تغییر و تحولی در این راستا نمیبینم. آقای هاشمی حداقل 30 سال بر مصدر کار بوده اند و ایشان آنچه را که در توان داشتن رو کردن. خوب یا بدش را کاری ندارم. خدمات ایشان قابل تقدیر اما کیسینجر هم که باشی، بعد 30 سال باید تشریف ببرید. من با این احساس تکلیف ها که افراد دو طرف میکنند مشکل دارم. برای مثال آقای حداد عادل ناتوانی اش را در مجلس بروز داده اما باز هم ول کن نیستن و این آقای هاشمی هم که از آن طرف. هر دو هم احساس تکلیف میکنن. اصلا کاری هم ندارد که لا یکلف الله نفسا الا وسعها. باور کنید خدا از شما دیگر توقعی ندارد که تکلیف احساس میکنید. مرحمت زیاد
    • بانام A1 ۲۱:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
      0 0
      بله حق با شماست امثال جناب هاشمی می بایست در این ایام از عمرشون استراحت میکردند ولی نه در این شرایط کشور ما که نظام با تنگ نظری نمی تواند مدیر قابل اعتماد خودش رو پیدا کند و به کار گمارد اصلا اعتقادی در عمل به تغییر نسل در پست های کلان ندارند معتمدین شان بسیار اندک اند وقتی نهادهای ... و افراطیون دارند ترک تازی میکنند کسی بجز هاشمی را یارای شان نیست.
    • شمس تبریزی A1 ۱۴:۲۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
      1 0
      ببخشید من یه خرده تاریخ قبل دوم خرداد را هم یادم میاد. حالا که به قصه گوی خبرآنلاین معروف شدم بذارین براتون یه قصه دیگه هم تعریف کنم. ابراهیم یزدی و مهندس بازرگان یه روز در اوایل دهه 60 رفته بودن دیدن آقای هاشمی در دفتر ایشان در مجلس. یه مقدار معترض به آزادی ها بودن. هاشمی برگشته بود به بازرگان گفته بود شاه اشتباه کرد و آزادی داد. ما از این اشتباه ها نمی کنیم. بازرگان از این حرف حیرت کرده بود و موقع خروج از دفتر به هاشمی گفته بود آقای هاشمی امیدوارم از این اشتباهات هیچوقت نکنید. اگر حافظه ام دست یاری کند این مطلب را از مهندس سحابی در ایران فردا خواندم. راست و یا غلطش با خودشون. حالا نمیدونم چی شده که شما می فرمایید فقط ایشان میتونه جلوی یک تازی رو بگیره. به نظرم باز دارین ادرس غلط میدین.
    • شمس تبریزی A1 ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
      0 0
      ببخشید شرمنده ام که این خاطرات صریح را می نویسم. من یه مقدار دهن لق هستم و حرف تو دهنم گیر نمیکنه. سر همین هم یه اسمون جل خونه نشین هستم. خخخخخ یا علی مدد
    • بانام IR ۱۱:۴۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      جناب شمس امیدوارم مصاحبه 26 دقیقه ای شینا شیروانی مجری سابق پرس تی وی رو به خوبی گوش کنید تا به عمق فجایعی که در این جامعه ی به ظاهر اسلامی در حال وقوع است پی ببرید کانال پرس تی وی ناظر پخشش که هفت خان رستم رو طی کرده که ناظر پخش شده چون میدونید ناظر پخش ها معمولا افرادی انتخاب می شوند که غلظت ارزشی بودنشون سر به فلک بکشه چطور نقش بازی کرده و خودشو در دل مدیران جایی داده تا به این پست رسیده. وقتی میگم نظام ما دورو پروره بخاطر همین مصداق هاست بله در بخش خصوصی هم وضع به مراتب بدتره منکر نمیشه شد ولی همه ی این ناهنجاری ها به این برمیگردد که ما اجازه نمی دهیم افراد خودشون باشند بابا اگه افراد آزاد باشن باز هم قانون میتونه اشد مجازات رو برای مزاحم نوامیس و متجاوزان اعمال کنه .
    • بانام IR ۱۱:۵۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      من دیانت این خانوم مجری رو از دیانت اون مدیر پخش و ناظر پخشی که در حضور همسر خودشون در محل کار به یه خانوم دیگه نظر دارند بیشتر می پسندم شاید این خانوم اصلا نماز هم نخونه ولی این ناظر و مدیر پخش مدام در صف اول ... اون شبکه باشند اما همین که یک زن تنها بوده بهرحال نیازهای طبیعی هم هر آدمی داره و مدیرش ازش خواسته بود و می دونست در صورت قبول نکردن کارشو از دست میده یعنی در کل شرایطشو داشت قبول کنه ولی باز به خواسته ی وقیحانه ی دست پرورده های سیستم گزینشی تن نداده به شرفش درود میفرستم.واقعیاتی از این دست واقعیات لایه های زیرین جامعه ی مثلا ارزشی ماست حالا باز هم می گویی مشکل از نظام نیست؟؟اگر میخواهید از این دست ناهنجاری ها همه ی ما رو با هم غرق کنه باز بر طبل خود بکوبید
    • شمس تبریزی A1 ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      سلام. آقا لطفا یه بار دیگه کامنت های گذشته مرا بخون. کجا گفتم خواست نظام بر خواست ملت ارجح است؟ اصلا من چیز دیگری نوشتم و شما چیزی رو به من می بندی که ربطی به مطلب من نداره.آقا من یه جا آمدم بحث بر سر مشروعیت و مقبولیت نظام ها کردم. همین. شاکله کلی نظام را هم گفتم و این با خواست نظام زمین تا اسمون تفاوت داره. خط کش مشروعیت خواست نظام هم برای من شریعت(حضرت) محمد (ص) است. خلاف این شریعت عمل کنه، آیت الله العظمی هم که باشه می گویم شما خواست ات نامشروع است.دلیل هم که بخواد از قرآن یا سنت متواتر براش دلیل میارم.یامرا قانع کند که اشتباه میکنم و یا بر رای خود پابرجا می مونم. همین. در جایی که دلیلی از قران و یا سنت متواتر نباشه،به حکم عقل عمل میکنم.مخلص حرف من این بود. اینی که شما نوشتی ربطی به حرف من نداشت.
    • شمس تبریزی A1 ۱۳:۵۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      شما خیلی درباره اکثریت صحبت می کنی. یه جا هم نوشته بودی که چون فلان چیز را همه میخوان من هم سکوت می کنم یا همراه میشم. چیزی قریب به این مضمون گفتی. یه سوال می پرسم و جوابش را صریح میخوام. اگر فرضا اکثریت چیزی را بخوان که قران صریحا آن را منع کرده، باز هم شما با آن اکثریت همراه میشی یا نه؟ و سوال دوم من این است که آیا آن چیزی که اکثریت میخوان و صریحا هم خلاف قرآنه، آیا آن خواست مشروع است یا نامشروع. فقط لطفا حاشیه نروید و بحثهای سیاسی را مطرح نکنید. سوال من غیر سیاسی است و پاسخ غیر سیاسی و بدون حاشیه میخوام. فکر میکنم پاسخ به این سوال برای ادامه بحث ما مهم باشه.
    • شمس تبریزی A1 ۱۴:۱۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      اگر گفتم تقصیر نظام نیست منظورم این بود که این ایراد از اسلامی بودن نظام ناشی نمیشه. همین. هر طرحی هم که قبلا درباره اش بحث کردم به خاطر حفظ اسلامیت نظام بود. نگران جمهوریت نظام نیستم چون میدانم جمهوریتش مربوط به مردم است و مردم سرشون بی کلاه نمی مونه. خوب میدونن چه جوری جمهوریت آن را حفظ کنن. مردم نمیذارن حق خودشون ضایع بشه و من از این جهت خوشحالم اما دارم برای حق خدا جوش میزنم. مردم چند کیلو سیب زمینی از محمود گرفتن و بهش رای دادن. این درسته که نون خدا رو بخورم و بهش رای ندم؟ خب خود خدا که شان اش اجل از اینه که بخواد حق خودش رو بگیره. اون به من میگه هی شمس تبریزی دارم نونت رو میدم و برو حق ما را بگیر. من هم میگم روچشم ام. برای من افتخاره که حضرتعالی مرا انتخاب کردی
    • شمس تبریزی A1 ۱۴:۲۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      البته ببخشید درباره خدا این مدلی حرف زدم. نخواستم بحث توحید افعالی و این حرفها را پیش بکشم و بحث به حاشیه بره. خلی عامیانه نوشتم تا منظورم رو برسونم. خب درباره حرکت استکمالی آقای هاشمی صحبت کردین و خیال میکنم حرکت نسبی است و کمال هم نسبی است. یعنی اول باید ناظر را مشخص کرد و نسبت به آن ناظر گفت ایا اصلا حرکتی اتفاق افتاده و اساسا در چه جهت بوده. به عبارتی برای شما کمال مطلوب یک چیز است و حرکت به آن سمت را تکامل میدانی و برای من چیز دیگر است. این بحث تکامل را فعلا رها کنید چون به حاشیه میرویم. اما شفافیت را از همه نهادها میخواهم از دولت گرفته تا سازمان تبلیغات اسلامی و بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید و غیر. وقتی پول میگیره باید ریز جزییات هزینه ها را هم در اختیار بذاره.
    • شمس تبریزی A1 ۱۴:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      اما اینکه چرا به دولت گیر دادم و یقه بقیه را نچسبیدم؟ چون میدانم برخی ها اصلا اهل این حرفها نیستن و این دولت هست. شما گفتمان اش را مطرح کردین و من هم بر اساس همان گفتمان شما دارم میام جلو. فلان سازمان کی از شفافیت حرف زده که من بخوام چالش کنم؟ خخخخخ. اون سازمانهایی که شما ازشون اسم بردین اصلا جواب مرا نمیدن چه برسد به اینکه بخواهم ازشون ایراد هم بگیرم. همین سازمان تبلیغات اسلامی سایت راه بندازه و قول انتشار کامنتهای مرا بده تا بروم آنجا هم بنویسم. خب نمیکنن. شما سایت دارین و فقط یه نفر به نام دکتر تاجیک هم اینجا هست که منتشر میکنه و من هم مینویسم. بقیه منتشر نمی کنن.
    • شمس تبریزی A1 ۱۵:۰۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      شما امثال همین مدل تاجیک را در سایتهای دیگه از سازمان تبلیغات اسلامی گرفته تا نهاد ریاست جمهوری بذار که حرف را منتشر کنن. این خبرآنلاین هم ظاهرا همین یه دونه را داره. بقیه سایتها که همین یه دونه را هم ندارن. چرا؟ چون تربیت نکردن و من لا اقل 2000 تا مثل ایشون رو برای لیفت آف شاتل نیاز دارم. تازه همین آقای تاجیک هم پرورش یافته این نظام نیست. ایشان اگه دوره کالج کمیته مشترک را ندیده بود و دوره تکمیلی 6 ساله را در انگلیس نگذرانده بود معلوم نبود همین آقای تاجیک باشه. دوره اون کالج را که در ایران قبل انقلاب گذراندن و دوره بعدی هم که خارج ایران بودن. شاید هم به خاطر این دوره ها احراز صلاحیت نشدن. خخخخخخ
    • شمس تبریزی A1 ۱۵:۰۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      دلیل شما را اصلا برای توجیه محرمانه بودن قراردادها در دولت نمی پذیرم. بالاخره باید از یه جایی شروع کرد. از کدوم دولت باید شروع کرد؟ از احمدی نژاد بخوام؟ آیا ایشان اصلا به شفاف سازی اعتقادی داشته که من از اون بخوام؟ خب باید از کسی که حرفش را میزنه بخوام. نمیشه که شما حرفش را بزنی و مثل اونی که اعتقاد به این حرفها نداره عمل کنی. ببین داداش، اگه بخوای مثل بقیه جواب انتقاد را اینطوری بدی و هی توپ رو بندازی در زمین بقیه که اونها هم این کارها را میکردن، اسیر دور باطل میشیم. چون دولت بعدی هم میاد همین کارها را میکنه و اون هم توجیهش اینه که روحانی و احمدی نژاد هم همین بودن. اینجوری معامله مون نمیشه و بحث بی فایده میشه.
    • شمس تبریزی A1 ۱۵:۱۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      این حاصلش این میشه که ما باید منتظر دولت بعدی باشیم تا بیاد پته این دولت را بریزه رو آب، همانطوری که این دولت هم داره همین را با دولت قبل انجام میده. آقا همین الان همه چیز را روشن کن تا مردم منتظر این نباشن تا دولت بعدی بیاد بگه شما چه کردی. این افشاگری ها هم واسه فاطی تنبون نمیشه. یه بار بیاین این دور باطل را برای همیشه تموم کنید. این مدلی که شما جواب میدی نمیشه. گفتی ملت پشت دولت نبود، عزل میشد. دولت با رای مردم انتخاب شده. مجلس هم باید نظارت کنه و نیاز بود یا سوال و یا استیضاح کنه. سازوکار قانونی آن مشخصه. یعنی چه که عزل میشد؟
    • شمس تبریزی A1 ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      در تاریخ جمهوری اسلامی ما فقط یه بار عزل داشتیم و آن هم مربوط به بنی صدر بود. خیالتون راحت باشه. کسی دیگه عزل نمیشه و استیضاح رییس جمهور فقط مال خرداد 60 بود. بقیه شان شان اجل از استیضاحه. ممه ی استیضاح و عزل را لولو برد. خیالت راحت باشه. ملت هم پشتیبانی نکنه، عزلی تو کار نیست. خب. من با اجازه یه چایی بخورم تا درباره بقیه مطالب هم چیزکی بنویسم. فعلا عصر بخیر
    • بانام A1 ۱۵:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      فرمودید" کجا گفتم خواست نظام بر خواست ملت ارجح است؟" ببخشید اینکه هر ایرادی که ما گرفتیم شما به نابالغ بودن ملت نسبت دادی و بیشتر کاستی ها رو متوجه لایه های سطح پایین نه کلان نظام دانستید معنی جز این میده که نظام هر چی میگه درسته و خواسته هاش بر خواسته های ملت ارجح است.وقتی از نظام صحبت میکنیم منظور نظام (سیستم حکومتی) کنونی ست که قدرت رو در اختیار داره نه نظام تئوریکی که شما در ذهن خودتان ساخته اید تا بحال هم مجال خودآرایی نیافته که ببینیم کاراست یا نه،پس نیایید بگویید منظورم این بود ساختار تئوریک نظام بود بحث ما سر نظام کنونی در حال حاکمیت است نه نظامی که در کتاب ها و روی کاغذ خیلی شعار سر میده ولی در مرحله ی اجرا به شدت دچار نقصان می شود
    • بانام A1 ۱۵:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      استاد حاشیه به من میگه حاشیه نرم خخخخخخمزاح بودچشم حاشیه نمیرم،اگر خدای ناکرده خواست اکثریت خلاف شریعت بود من خودم شخصا اون فعل رو انجام نخواهم داد مسئولیت خودم رو دارم ولی نمیتونم ب تحکم خواسته ی شریعت رو به دیگران تحمیل کنم چیزی که با تحکم باشه نتیجه ی عکس خواهد داد فساد اخلاقی در کشور خودمون مثال خوبی برای این ادعاست.
    • شمس تبریزی A1 ۱۷:۰۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      سوالاتم راجواب ندادی. یه بار دیگه اسکرول آپ کنید و دو سوال مرا بخوانید و پاسخ دهید. گفتم سیاسی جواب ندین. دو سوال پرسیدم. بسیار خب گفتی آن خلاف شرع را انجام نمیدی. احسنت. حالا اون کسی را که داره اون خلاف شرع را انجام میده، نهی از منکر میکنی یا نه؟ اصلا نهی از منکر از طرف شما به یک کنار. میخوام ببینم کسی رو که داره نهی از منکر میکنه، از این کار باز میداری یا نه؟ تا اینجا 4 سوال پرسیدم و منتظر پاسخ هستم. جوابش هم بله یا خیر است. نیاز به جمله طولانی نداره. سوالات را با دقت بخوانید و بدون عجله و به دور از هرگونه احساس و شرمساری پاسخ بدین.
  • شمس تبریزی 13 A1 ۱۷:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    حالا اینها به غلط احساس تکلیف میکنن، با این اصحاب رسانه چه باید کرد که آنها هم دنبال این آقایان افتادن و فردایی بهتر را فی المثل در حمایت از اینها میبیند. آقا ایشان برای ساختن فردایی بهتر تلاششان را کردن. خوب یا بد همین در وسعشان بود. اما فکر میکنی در آستانه 70 یا 80 سالگی کسی میتونه کار بهتر از آنچه قبل انجام داده بکند؟ امروز میبینم این سایتها دارن با آب و تاب تاییذ صلاحیت آقای مرتضی اشراقی را پوشش میدن. از همین الان میگویم ایشان به احتمال زیاد وارد مجلس می شوند. مبارک باشه اما جسارتا میپرسم این بزرگوار چه توانمندی در عرصه قانونگذاری احساس کردن که وارد گود شدن؟ آیا رای ایشان به خاطر تخصص ایشان خواهد بود یا به خاطر سوابق خانوادگی؟
  • شمس تبریزی 14 A1 ۱۷:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    آقای تاجیک، با این نگاه ورادشتن کشتی گیر و آواز خون و تکواندوکار و مجری اخبار ورزشی و کارگردان سینما وارد مجلس و شورای شهر کردن و یا گفتن این فرزند فلان وزیر شهید است. عمده دلیل ورود این افراد به سیستم انتخاباتی هم رای آوردنشان بوده. وگرنه خیال نمیکنم اینها از مدیریت و برنامه ریزی های کلان که به شدت به آن نیاز داریم چیزی بدانند. کاری ندارد. از خیلی از اینها سوال کنید که شما چند لایحه بودجه را در سالهای گذشته مطالعه کردین؟ ورود این اشخاص جز این است که چند نفر که در راس اینها در مجلس قرار دارند فکر کنند و بقیه هم رای بدهند؟ کار او مثال روبات رای دادن در مجلس میشود. کار بیشتری ندارد. حرف هم که بزنیم فی المثل میگویند این مخالف فرضا بیت امام است
    • شمس تبریزی A1 ۱۷:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      انتظار دارم از تمثیل من متوجه منظورم بشی در حالیکه شما درگیر ظاهر تمثیل میشی. و تلک الامثال نضربها للناس و ما یعقلها الا العالمون. این است که خیال میکنی گفتم دیانت نداری. آقا من چو لب گویم لب دریا بود. بابا تو مملکتی که میگن زبیر و تو باید سریع ذهنت به آقای ایکس انتقال پیدا کنه، وقتی می شنوی میگویند مسجد، باید بدانی که مسجد سد عزیز الله را نمی گویند و غرض دیگری است. چرا اینقدر اذیت میکنی؟خخخخخخ
    • شمس تبریزی A1 ۱۷:۲۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      4 سوال پرسیدم و شما هنوز جواب ندادی. لذا از مبانی فکری شما هنوز اطلاعی ندارم که بخواهم ایراد بگیرم یا نگیرم.
  • شمس تبریزی 15 A1 ۱۷:۴۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    0 0
    من در میان اطلاح طلبان هم تغییر در نوع نگاه به مجلس نمیبینم. این مجلس هم با خصوصیات مجالس قبل تشکیل میشه. تا نوع نگاه به رای دادنها و نامزدها عوض نشه، نه از این مجلس و نه از مجالس دیگر کاری جدی برای توسعه نخواهید دید. عزت زیاد
    • بانام A1 ۲۱:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
      0 0
      اگر دنبال توسعه واقعی هستید نیاز به یک خانه تکانی اساسی در مبانی کشورداری ست مبانی ای که خود شما هم بر نخواهی تابید چه برسه به تکیه زدگان بر مسند قدرت.اول از چاه های نفت شروع کنند پاشون از تو چاه ملت بکشند بیرون،بله مجلس در عمل کارا نخواهد بود چرا؟ چون خانه از پای بست ویران است ولی مجلس اصلاح طلب صد شرف داره به مجلس اصولگرا چرا؟ چون غلظت مجیزگوییش به مراتب کمتره.
    • شمس تبریزی A1 ۱۴:۴۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
      0 0
      البته که نیاز به خانه تکانی است. پس این حرفها را من برای چی نوشتم. در مبانی کشورداری هم باید تجدید نظر کرد و باور کنیم که کشور را با شعار و روضه خون نمی توان اداره کرد. اما اگر منظورتان از آن مبانی ولایت فقیه بود باید عرض کنم من با حفظ ولایت فقیه خیلی کارها میتونم انجام بدم. ضمنا نمی توانم رای به سرنگونی حکومت اسلامی بدهم که فرمود : و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیه اسمه و سعی فی خرابها اولئک ما کان لهم ان یدخلوها الا خائفین لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخرة عذاب عظیم. قبلا هم تلویحا عرض کردم که مقایسه جمهوری اسلامی با حکومت علی بن ابیطالب بی ربط است کما اینکه مقایسه مسجد محله ما هم با مسجدالحرام نامربوط است اما حفظ حرمت همین مسجد محله نیز بر من لازم است.
    • شمس تبریزی A1 ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
      0 0
      من فعلا مدلی برای حکومت اسلامی در عصر غیبت جز حکومت مبتنی بر ولایت فقیه نمی شناسم. شما اگر می شناسید معرفی کنید تا من هم یک مقدار پیرامون آن مطالعه کنم ببینم مشکل شرعی داره یا نه. اگر نداشت و بهتر از این مدل فعلی بود خواهم پذیرفت.
    • شمس تبریزی A1 ۱۸:۰۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      ملاک فقط خواست اکثریته؟ پس خواست خدا چی میشه؟ شاهرگهای قدرت به شکل مستقیم و بی واسطه توسط مردم انتخاب شوند؟ حرفی نیست. اما شاهرگ قدرت را مردم در اختیار کسی بذارن که در علم به شریعت محمد (ص) داناتر از بقیه است و ضمنا شجاعتش هم در عمل به آن بر دیگران بیشتر است. نمی خوان این کار را بکنن؟ حرفی نیست. دعوایی با کسی نداریم اما بدانید خدا از این کار راضی نیست. انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا.
    • بانام RO ۱۷:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      فرمودید"شاهرگ قدرت را مردم در اختیار کسی بذارن که در علم به شریعت محمد ص داناتر از بقیه است و ضمنا شجاعتش هم در عمل به آن بر دیگران بیشتر است."خب در این صورت متر و معیار تعیین چنین شخصی دامن ما رو خواهد گرفت،اینکه چه معیارای باشه اینکه تفسیر اون معیار بر عهده ی کی باشه اینکه جریان خاص مسیرهای منتهی به آن رو در قرق خود نگیرند و....، همه ش جای بحث و جدل خواهد داشت شورای حاوی افکار مختلف می تواند یک پیشنهاد خوب باشد پاسخم ادامه داشت ولی ترجیح دادم بقیه شو حذف کنم چون میدونستم منتشر نخواهد شد فقط اینو بگم باید سازوکاری ایجاد کرد که استقلال قوه ها به معنای واقعی کلمه حفظ شود
    • شمس تبریزی A1 ۰۱:۳۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      درباره این مطلبی که گفتین، اگه حال و فرصت اش بود در جایی دیگر خواهم نوشت. الان 5 صبحه و حال نوشتن نیست. یا حق
  • بانام A1 ۱۶:۰۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
    0 0
    فرمودید من نگران جمهوریت نظام نیستم چون خود مردم بلدند چطور اعاده ش کنن،واقعا تعجب میکنم شما چطور چنین چیزی گفتید به نظر من ....به همون اندازه که نتونسته از اسلام چهره ای مترقی و عدالت مشی جلوه بده به همون اندازه هم به بعد جمهوریت جفا شده، مثلا این همه رد صلاحیت شد مردم چکار تونستن بکنن؟ پس نگید مردم میتونن جمهوریت رو اعاده کنن مثال زیاده نمیشه اینجا ذکر کرد.
    • شمس تبریزی A1 ۱۷:۴۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      دقیق نگاه کن. وضعیت الان را با 40 سال پیش مقایسه کن. ببینید همه تون چه جوش و خروشی برای حق خودتون دارید و البته نسبت به 40 سال پیش به خیلی چیزها هم رسیدین. همین 20 سال پیش میتونستی این حرفهایی رو که الان داری میزنی بزنی؟ پس میبینی خوب حق خودتون رو پیگیری میکنید. اما خدا وکیلی خودت بگو، واسه حق خدا یه دهم این جوش رو زدین؟ تو همین یه ماهه، همه دارن میگن حق من ضایع شد. اون اصولگراها را نگاه کن. برای لیست 30 نفره ببین دارن چه جوشی میزنن که مثلا سهم فلان گروه یه نفر بیشتر بشه. یه خرده جوش حق خدا را زدن؟ خیر سرش اصولگرا هم هست. اصلا دیدی از خدا حرفی بزنن؟ فقط میگه من، ما، اونها. یه بار هم بگو او.
    • بانام RO ۱۷:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      باز از اون حرفایی حضرات،حالا رو با 40 سال پیش مقایسه کن ببین چقدر آزادی بیشتری دارید چقدر پیشرفت کرده ایم .... امثال این حرف ها توهین به شعور ملت میدونم.ببخشید مگه فقط مردم تو ایران توقعاتشون نسبت به 40سال پیش زیاد شده؟مردم آگاه تر شدن خب دنیا این همه پیشرفت داشته مثلا مردم سنگال خواسته هاشو نسبت به 40 سال پیش تغییر نکرده،آخه این چه حرفای سخیفی ست که ورد زبان بعضی ها شده،برو از بزرگترها بپرس ببین بر صداقت این ملت چه بلا هایی که نیومده،چرا ماها صداقت مون به نسبت 40سال پیش خیلی کم رنگ شده؟کی مقصره؟؟ مرتبط با بحث نیس ولی فی المثل تا حالا ورزشگاهی چون آزادی نتونستیم بسازیم و یا معماری پهلوی رو الان به هیچ وجه شاهد نیستیم در مقام دفاع از پهلوی ابدا نیستم ولی من نمیتونم واقعیات رو هم نبینم
    • شمس تبریزی A1 ۰۱:۰۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      بالا رفتن آگاهی و توقع که برای پیگری حقوق کافی نیست. هر چند که لازمه. اگه توقعت بالا بره اما پیگیر توقع ات نباشی باز هم توقع ات برآورده میشه؟ خب حرف من اینه. شما پول تون را که بابک زنجانی میخوره صداتون درمیاد. تو آمریکا میلیارد میلیارد این صهیونیست ها میخورن و کسی صداش در نمیاد. میبینی بالا رفتن آگاهی هم مال همه نیست. اینطور نیست همه دنیا اینقدر آگاهی شون بالا رفته باشه. اما اگه آریامهر استادیوم ساخت. ما که سانتریفیوژ ساختیم. صفحه سوخت ساختیم. اورانیوم غنی سازی میکنیم. موشک می سازیم که تن و بدن یهودی ها رو می لرزونه. آریامهر گارد شاهنشاهی داشت. ما سپاه قدس داریم. معنیش میدونی چیه؟ آریامهر ازهاری داشت. ما حاج قاسم داریم.
    • شمس تبریزی A1 ۰۱:۲۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      آقا شما چرا تو این همه چیز فقط گیر دادی به معماری؟ البته میگم پهلوی چندتا دانشگاه نمره یک ساخت که اعتبار بالای بین المللی داشتن و ما متاسفانه هنوز در این 37 سال، چنین دانشگاه هایی نساختیم. هنوز هم افتخار علمی ما عمدتا به همون دانشگاه هایی هست که قبل انقلاب ساخته شد. درباره صداقت که گفتی باید چند طرف رو در نظر گرفت. شما ایا میتونستی در زمان پهلوی بیایی با چنین صداقتی که الان داری حرف ات را بزنی؟ مگه می تونستی نقدی به سلطنت بنویسی؟ شما که الان داری از سکولاریسم حرف میزنی و کسی هم مانع نیست.نمی گم وضع خوبی هست. اما مقایسه کن. صداقت در میان مردم کم شده. اما چطور می تونی ثابت کنی که کرم از خود درخت نیست و از میوه اش هست؟
    • شمس تبریزی A1 ۰۱:۲۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      من به یه چیزی معتقدم. نارسایی های هر کشور و حکومت هر کشور آینه تمام نمای ملت اون کشوره. اگر هم انتقاد به حکومت کنم، این انتقاد من به شکل غیر مستقیم به مردم بر میگرده. حتی درباره پهلوی هم معتقدم که اگه مستبد بود به خاطر این بود که مردم هم مستبد بودن. مردم که متحول شدن، رژیم پهلوی هم عوض شد. هر میزان استبدادی هم که الان در حکومت ببینی باز به خاطر اینه که مردم همین میزان استبداد را در میان خودشون دارن. آری میگویم در انتخابات شرکت نمیکنم. چون نسبت به متوسط مردم معترضم. اگر هم روزی بخوام از ایران برم. نمی گویم با رژیم مشکل داشتم. میگویم با مردم مشکل داشتم. خیلی صادقانه دارم میگم.
    • بانام RO ۱۹:۱۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      اولا بحث هسته ای از زمان رژیم سابق شروع شده بود و اگه اونا می موندند به مراتب زودتر به جایی که الان هستیم می رسیدیم چون کمک خارجی ها هم بود و تحریم نمیشدیم،این مقایسه های که عمدتا میکنید مقوله گذشت زمان 40ساله رو نادیده میگیری چیزی که بهتون القا کردند بابا هر ؤژیم دیگه ای هم بود در این 40ساله پیشرفت میکرد؟خنده داره آزادی؟افکار شما همینه دیگه چکارش میشه کرد خیال میکنید لطف کردید به منتقدین اجازه میدید انتقاد کنند؟آخه من به همچین سطح فکری چی بگم آخه؟ حرفی واسه گفتن ندارم
    • شمس تبریزی A1 ۲۰:۳۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      بله برنامه اتمی از زمان شاه شروع شد. همین رآکتور تحقیقاتی تهران را آمریکایی ها به ما دادن. اما نه طراحی ؤاکتور کار ما بود و نه سوخت آن. اگه شاه میموند الان احتمالا نیروگاه های اتمی بیشتری داشتیم، اما با طرز تفکر اون آقا برای اداره کردن همه اینها باید مستشار استخدام می کردیم. ضمنا فناوری آن را هم نمی دادن. کاری نداره. شما یه نگاه به نیروی هوایی بنداز. جدیدترین جنگنده ها را به ایران میدادن. اما نه خبری از فناوری آن بود و ضمنا نگهداری و تعمیرش هم به عهده خود آمریکایی ها بود. الان امارات هم برنامه ساخت نیروگاه اتمی داره. ترکیه هم داره. اما یکی دیگه میسازه و تحویل میده. این فایده نداره. 100 تا از این نیروگاه ها هم که برات بسازن ارزشی نداره، چون دانش اش را خودت نداری.
    • شمس تبریزی A1 ۲۰:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      یه زمانی میگی دانش اش را دارم و امکانات تولیدش را هم دارم، اما اگه تو خارج تولید بشه هزینه اش کمتره. این یه حرفه و منطقی هم هست. اما یه زمان بحث هزینه نیست و شما چاره ای نداری جز اینکه از اونها بخوای. این خطره. با نوع گفتمانی هم که جمهوری اسلامی داره، منطقی این است که مثل شما و شاهنشاه فکر نکنیم. چون ایشان با غرب مشکل نداشت و تا زمانی که نفت در اختیار داشت، همه چیز در اختیارش میذاشتن. نوع گفتمان جموهوری اسلامی به گونه ای است که هر لحظه ممکنه بگن، حتی اگه 5 برابر هم پول بدی، بهت نمیدیم. لذا یا باید گفتمان رزیم عوض بشه تا لا اقل اگه میخوای وابسته باشی، وابستگی پایدار باشه. یا با این گفتمان نمیشه. گفتمان رژیم هم که عوض بشه، دیگه نمیشه بهش گفت جمهوری اسلامی. بگذریم
  • بانام A1 ۱۶:۲۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
    0 0
    تکامل یک سیاست مدار در کاهش اختلاف زوایه ی دیدگاه هاش با خواست اکثریت ملت است. همه جا متر و میزان سنجش خواست ملت است به نظرم جناب هاشمی در این مسیر گام نهاده است.راجع حضرت تعالی شما رو انتخاب کرده از جنس همون ادعای هاله ی نور آن مرد بی کیاست بود در دنیای سیاست از دین بهره بردن جهت موجه و بحق بودن خود امل بازی ست.
    • شمس تبریزی A1 ۱۸:۳۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      متر ملت متر اعتباری است و متر خدا حقیقی. راجع به اون مرد که کرامات داشت نگران نباش. او بر اساس متر شما آینده روشنی دارد. باور کن راست میگم. من کسانی را می شناختم که 37 سال پیش تصویر حضرت امام را در ماه میدیدن و 30 سال طول کشید تا به تخت جمشید رسیدن. احمدی نژاد که تازه ادعای کمتری داشت و تازه 30 سال طول نکشید به تخت جمشید برسد. ظرف مدت کوتاهی طی الارض کرد و این از آن کراماتی بود که این مرد داشت و شما نادیده گرفتین. نگفتم هاله نور دیدم و گفته من منتخب هستم. از طریق رسول الله با من حرف زده و مطلب را به من تفهیم کرده. اما بگذارید از کشفیات و کراماتی که به من شده صحبت کنم. خیلی از مردم دنیا از این جهت عقب تر از شمس تبریزی هستن
    • شمس تبریزی A1 ۱۸:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
      0 0
      کشف من بالاتر از هاله نور دیدنه. من سه کشف بزرگ در زندگی دارم و از این جهت خداوند مرا به خیلی ها برتری داد. اولا من وحدانیتش را کشف کردم. از این جهت بر رییس جمهور چین تفوق یافتم. ثانیا به کشف رسالت حضرت ختمی مرتبت نایل شدم. از این جهت بر دولتمداران آمریکایی و اروپایی برتری یافتم. ثالثا به کشف امامت علی و اولادش نایل شدم و از این جهت بر اردوغان و ملک سلمان و داوود اوغلو شرافت یافتم. ما را با برگزار کنندگان جشن در تخت جمشید قیاس نکن رفیق. مسیر ما از پاسارگاد نمیگذره که هی میایی از معجزات هزاره برای ما سخن میگویی. خخخخخ
  • شمس تبریزی A1 ۱۹:۴۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
    0 0
    شما اومدی یه جا از معیارهای گزینشی صرفا تخصصی صحبت کردی و بلافاصله بعد آن اومدی دقیقا از مجری و مدیری صحبت کردی که اتفاقا بر پایه تخصص و نه بر پایه تدین انتخاب شدن. تازه معترض هم هستی که چرا اون اتفاق افتاده. فایل مکالمه تلفنی این دو را یافتم و به قدری مستهجنه و ضمنا گویاست که نمیتوانم درباره اش بنویسم. فقط یه چیزی دستگیرم شد. مکالمه نشان میداد که هیچ یک از دو طرف حریم شرعی را در محیط کار هم رعایت نکردن و لاجرم کار به اینجا کشیده. شما دیانت آن دو را با هم قیاس کردی و بر یکی درود فرستادی. معیارت چیست؟ یکی ناز میکند و دیگری نیاز. عجیب است که ناز را جرم نمی دانی اما ابراز نیاز به آن ناز را جرم میدانی. من از این حرف شما سر درنیاوردم.
    • بانام RO ۱۷:۱۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      من حرفی از فایل صوتی نزدم من گفتم مصاحبه ی 26 دقیقه ای.تصویری هم هست فایل صوتی رو هم گوش دادم ابدا نازی از جانب اون خانوم رو حس نکردم خدا رو شکر قاضی نشدید.واقعا تعجب میکنم چطور بهمیگید ناز میکنه، این خانوم بی پناه بوده به شغلش علیرغم گفته هاش نیاز داشته و نمی خواسته از دستش بده،بله اون خانوم بر اساس تخصص پذیرفته شده بود چون تخصص لازمه ی اون پست هست منظورم ناظر پخش بود که متر و معیارای دینی فراوانی رو در نظر میگیرند که کسی رو انتخاب کنند چون ناظر پخش حساسه.به هزار نفر هم بدیم این فایل صوتی رو شک دارم 5 نفر به قضاوت شما مبنی بر نازکردن اون خانوم برسن،اینکه یه خانمی پوشش مطابق میل شما نباشه دلیلی بر ... بودنش نیست معاذالله.
    • شمس تبریزی A1 ۲۱:۴۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      مایل نبودم درباره این موضوع بیشتر صحبت کنم اما چون قضاوت های مشابه شما را زیاد در کامنتهای مختلف میخونم چاره ای ندارم که بنویسم چون به خیالم چیزهایی رو که خیلی روشنه میخواین به غلط ماستمالی کنین. اولا به شما بگم حمید عمادی ناظر پخش نبوده و مدیر اتاق خبر پرس تی وی بوده. نگفتم در اون مکالمه داره نازه میکنه. مسلما محتوای مکالمه نشون میده که صمیمیت پیش از اون مکالمه برقرار بوده و شما قبل مکالمه را در نظر نمیگیری وگرنه دلیلی نداره دو طرف همدیگر را با اسم کوچک و ضمیر تو خطاب کنن. اینجا ایرانه. اینجا آمریکا نیست که من زن و یا مرد همکارم را با اسم کوچک صدا کنم. اون خانم به طرف مقابل میگه از دست تو ناراحتم. میپرسه چرا؟ میگه چون گفتی دیگه من با تو کاری ندارم.
    • شمس تبریزی A1 ۲۱:۵۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      اون طرف هم میگه چیکارت کردم؟ دست به...زدم؟ بعد میگه فلان نقطه ی شما داره من رو دیوونه میکنه. معذرت میخوام از ذکر همین چند جمله کوتاه. ببین آقا. یه زمان داری تو خیابون راه میری و دو تا کلاه مخملی میان متلک میندازن و میرن. اما در محیط کار تا شما چراغ سبز به یه مرد نشون ندی، نمیتونه اینقدر راحت بگه چی میخواد. تازه در اینجا هم باید طرف مکالمه را قطع کنه. اما باز هم قطع نمیکنه و میگه به من چه که تو مشکل داری. برو زنت را پیدا کن. اون هم میگه اگه میتونستم پیدا کنم که به تو نمی گفتم. شما خودتون قضاوت کنید که این نوع گفتگو بین دو نامحرم از کجا میاد. اینها فی البداهه آغاز میشه؟؟
    • شمس تبریزی A1 ۲۲:۰۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      بعد اون آقا سوییچ میکنه رو انگلیسی و میگه وای دو یو هیت می سو ماچ؟ اون هم میگه یو میک می هیت یو. وات یو آر دویینگ ایز هرتینگ می. ایت واز اگیسنت مای ویل. ولش کن بقیه رو نمی نویسم. ببین داره کاملا بر پایه ارزشهای غربی بهش جواب میده. این مشکلات اتفاقا از همین رفتارهای مبتنی بر ارزشهای غربی که بین مرد و زن هست ناشی میشه و وقتی گندش در میاد یه عده مثل شما میان برای طرف خانم ماتم میگیرن. میدونی چرا؟ طرفداری از زن را به خاطر فرهنگ اسلامی و ایرانی یاد گرفتی اما وقتی میخوای قضاوت کنی مطابق معیارهای غربی حرف میزنی. ضمنا یه بخش تقصیر هم متوجه اون احمق تو صدا و سیما هست که اجازه میده طرف با اون پوشش بره جلوی دوربین. حماقتش رو هم با آیات و روایات ثابت میکنم
    • بانام RO ۱۸:۵۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      شما وهمفکران تون اگه یه خورده سرتون از تو برف در میاوردید یه کم بدون تعصب واقعیات موجود رو تحلیل میکردید حال و روزتون اینی نبود که الان هست.حضرت شمس گفتم فایل تصویری نه صوتی،در اون فایل تصویری پای نفر سومی به میان میاد به اسم افشار که مدیر پخش هست.یه کم دقت کن برادر بعد قضاوت کن،آیا به اسم کوچیک صدا کردن همکاران یه خانوم دلیلی بر هرزه گی اون خانومه ؟ دقیقا میشه قرن تولدتون رو ذکر کنید.دو همکار صمیمی با جنس متفاوت لزوما رابطه شون به ... منجر میشه؟دلیلی طولانی شدن اون مکالمه توسط اون خانوم جمع آوری مدرک علیه این دو مرد بوده ینی به تعمد مکالمه رو اون خانوم کش داده،فایل تصویری رو ببنید خیلی چیزا واستون روشن میشه،اگه اون زن اهلش بود وبه قول شما چراغ سبز نشون داده چرا تمکین نکرده،کسی نمی فهمید
    • بانام RO ۱۹:۰۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      به همین راحتی به اون خانوم تهمت میزنی که چراغ سبز نشون داده بدون اینکه فایل تصویری رو که میگم دیده باشید اون وقت شما میگی من توسط حضرت حق انتخاب شدم؟؟؟؟؟؟؟؟/عجب،این مثلادفاعی که امثال شماها از اسلام کردید تیشه به ریشه ی اسلام بوده نه دفاع،تحجر و تعصب به شدت شما رو درگیر خودش کرده و قوه تفکر تون از کار انداخته،متاسفانه امیدی هم به اصلاح تون نیست،تو رو خدا شماها از اسلام دفاع نکید قول میدم مساجد در عرض یک دهه دو برابر به نسبت الان شلوغ تر بشه،آخه چقد به نام دین باعث دین گریزی ملت میشید؟
    • شمس تبریزی A1 ۲۰:۵۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      ببین دوست عزیز. شما گفتی فلان ناظر پخش مزاحمت جنسی فراهم کرده. من هم فایل اون مزاحمت را پیدا کردم. اون آقایی که در تلفن صحبت میکنه حمید عمادی نیست؟ تو سایتها که نوشتن صدای حمید عمادی است. حالا اصلا ناظر پخش بودن یا مدیر خبر بودنش مهم نیست. چون من استدلال ام ربطی به ناظر پخش بودن یا مدیر خبر بودن نداشت. کلی تر از این عرض کردم. من تو صحنه جرم حاضر میشم و بر اساس شواهد نظریه ام رو میدم. حرفهای اون خانم مربوط به قاضی دادگاهه و نه کمیسری. عرض کردم با نام کوچک صدا کردن در محیط ایران علامت صمیمیت است. شما مثل اینکه خیلی دوست داری برداشت ات از نوشته های مرا به من نسبت بدی.حالا باز شما میگی هرزگی. و اینجا یه سواله. من نمیدونم شما هرزگی را بر اساس معیارهای غربی تعریف میکنی یا معیارهای اسلامی؟
  • شمس تبریزی A1 ۱۹:۵۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
    0 0
    ضمنا معیار پرس تی وی برای استخدام عمدتا تخصصه. اینها کمتر کسی را پیدا میکنن که هم مسلط به زبان باشه. هم لهجه و تلفظ استانداردی داشته باشه و هم تدین داشته باشه. بنابراین حتی مدیر پخش آن هم قرار نیست متدین باشه. نگاهی به خبرنگارانش بنداز. موقع تهیه گزارش حجاب ندارن و فقط موقع اومدن جلوی دوربین حجاب میکنه. این را همه میدانند. همه شون هم عمدتا از بومی همون کشورهایی هستن که پرس تی وی شعبه داره. بگذریم. شاید استثنای اینها فقط مرضیه هاشمی باشه که اون هم حسابش جداست. خب شما می گویی بذار خودش باشه تا رول بازی نکنه و اگر خطایی کرد باهاش برخورد کن. خب اگه بذاریم خودش باشه که میخواد از همون اول و علنی این کار را کنه. پس باید درجا مجازاتش کنی. خخخخخ
  • شمس تبریزی A1 ۲۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
    0 0
    در همین فایل صوتی طرف داره میگه این ها تو رو مجبور میکنن که فلان لباس رو بپوشی وگرنه تو در محیط کار هم محشری. ببخشید این را نقل میکنم. چاره ای نبود. حالا شما خودت که نوع پوشش این را موقع اجرای اخبار ورزشی پرس تی وی دیدی. تازه اون طرف داره میگه همین لباس هم خوب نیست. باید طوری بپوشی که ما در محیط کار هم حظ بصر ببریم.خب اگه بذاریم اینها خودشون باشن که میخواد همین حرفهایی رو که تو تلفن میزنه، تو محیط کار هم بگه. اشکالی نداره بگه. اما همون جا باید تعزیر بشه. شما موافقی؟ چون رد و بدل شدن این حرفها بین دو نامحرم تعزیر و در صورت تکرار حتی حد هم داره. شما منکر حد و تعزیر هستی؟ فساد در جامعه زیاده. قبول. اما چاره اش اینه که بیام فساد رو رسمیت بدم؟
  • شمس تبریزی A1 ۲۰:۱۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
    0 0
    بله شل حجابی زیاد شده و بعضا به سمت بی حجابی میره. اما شما میگی بیام به این بهانه اجازه اجرا به شل حجاب هم بدیم. خب این یعنی اینکه سازمانی که رییسش توسط ولی فقیه تعیین شده، رسما این را پذیرفته. معنیش هم اینه که ولی فقیه فتواش رو داده. خب اگه میخوای شل حجاب باشی، باش. دیگه چرا فتوا برای اینکار میخوای؟ حالا من بگم همین صدا و سیما با اجرای کامل شریعت فاصله زیادی داره و همین کارهای غیر شرعی آن هم به پای ولی فقیه نوشته میشه. اما خب حالا همین حد رو که تونسته اجرا کنه، من بیام بگم تو بیا همین را هم تعطیل کن. به نظرت این منطقی هست؟ ببخشید من از این بحثها خوشم نمیاد اما شما از اون خانم مثال زدی و پای مرا به این حرفها باز کردی
    • بانام RO ۱۷:۲۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      خیلی راجع این موضوع حرف زدم نمیخوام تکرار کنم،من میگم چرا افراد رو وادار کنیم نقشی رو بازی کنند که مطلوب نظام است در حالیکه درون شون فرسنگ ها با ین حال و هوا ها فاصله داره،من تضمین نمیکنم اگه این محدودیت ها برداشته بشه فساد کمتر بشه ولی بدون شک دورویی تو جامعه از بین میره و آدما با چهره های واقعیشون تو جامعه پرسه میزنن نه مثل الان با نقاب های نظام پسند. اینکه خودش نباشه منشا انواع مفاسده.
    • شمس تبریزی A1 ۲۲:۱۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      در این مورد به خصوص ربطی به مطلوبیت برای نظام نداره و نظام هم خودش مامور هست و معذور. این خواست خداست و نظام هم باید بهش عمل کنه. راهی هم برای مخالفت با خدا نداره. حالا رل بازی کردن طرف موجب میشه که اتفاقا گرفتاری بعدی پیدا نکنه. شما مطلب مرا دقیق نخوندی. اگه اجازه بدی همون کاری رو که شرع براش حد تعیین کرده انجام بده خب باید حد را همونجا اجرا کنی. در حالیکه که اگر رل بازی کنه و انجام نده، حد هم نخواهد خورد. مثلا کسی که میخواد شرب خمر کنه اگه بهش بگیم حد داره، ممکنه تظاهر کنه به عدم شرب خمر. اما اگه بگیم آزادی، میاد اینکار رو میکنه. خب اون وقت تکلیف چیه؟ باید حد بخوره یا نه؟ شما احتمالا میگی نه اما اسلام میگه آره.
    • شمس تبریزی A1 ۲۲:۱۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      فکر میکنم شما فکر میکنید تمام احکام اسلام مربوط به حوزه شخصی هست و اینه که اینطوری فکر میکنی. اسلام با مسیحیت فرق داره دوست عزیز. اروپا به خاطر نوع تعالیم مسیحیت تونسته شریعت را به امور خصوصی محدود کنه. اسلام اینطوری نیست
    • بانام RO ۱۹:۲۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      خیلی خب به همین کاراتون ادامه بدید تا یه روزی همین آدمای دو روی دست پرورده تان از پشت به خودتون خنجر بزنند.اینقدر این دو رو ها در شماها نفوذ کردند که مثل موریانه دارند پایه هاتون رو می جوند.به اعتقاد من حد برای کسی ست که به اجبار کسی رو به کاری واداشته است نه کسی که از رو میل و رغبت طرف مرتکب گناهی شده،تو محافل عمومی باید عرف جامعه رعایت شود ولی اینکه افراد رو از حریم خصوصی شون به واسطه عمل گناهی مجازات کنیم به وضعی دچار می شویم که الان هستیم،اصول انسانی رو هیچ مکتبی رد نمیکنه دزدی همه جا بده،عدم وفاداری تو ر فرهنگی بده و ....
    • شمس تبریزی A1 ۲۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      من از اعتقاد شما درباره حد نپرسیدم. بد نیست روزی نیم ساعت هم دوست عزیز برای قرآن خواندن وقت بذاری تا ببینی اینکه می گویی «به اعتقاد من حد برای کسی ست که به اجبار کسی رو به کاری واداشته است نه کسی که از رو میل و رغبت طرف مرتکب گناهی شده». مشکل امثال جنابعالی این است که اعتقد خودت را جای قرآن گذاشتی و میگویی به عقیده من. لطفا بیشتر مطالعه کنید. جواب نمی تونی بدی دوست عزیز و اسم مطلب را میذاری لفاظی های ایدئولوژیک. یا دوست من در این مباحث وارد نشوید، یا بحث درست کنید. اینکه بگویی شما بویی از دین محمد نبردی و این حرفها، این پاسخ دادن نیست. من دنبال داستان های دولتی امام حسین با عمر سعد مذاکره کرد نیستم. حرف حساب میخوام. خدانگهدارتان. ممنون از آقای تاجیک
  • شمس تبریزی A1 ۰۰:۰۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
    0 0
    درباره نظام مختصری در صفحه یادداشت جدید آقای تاجیک می نویسم. اینجا خیلی شلوغ شده
  • بانام RO ۱۶:۱۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
    0 0
    بی حاشیه سوال اول،آیا آن چیزی که اکثریت میخوان و صریحا هم خلاف قرآنه، آیا آن خواست مشروع است یا نامشروع؟ ابا دارم از کاربرد کلمه مشروع که از ریشه ی شرع اومده که بگم مشروع هست ولی میتونم با قطعیت بگم خواست اکثریت لازم الاجراست ببخشید ناچارم توضیح بدمببینید لائیک ترین نظام ها هم نمی تونن در ابعاد فردی مردم دخالت کنند و آنها را وادرار به کارهای خلاف اصول اعتقادی شان بکنند چون اعتقاد بر این است مسائل خصوصی مربوط به خود شخص میشود پس شما نوعی برای داشتن مسجد و ...در مضیقه نخواهی بود ولی اینکه انتظار داشته باشی بواسطه ی اعتقادت حکومت امتیازی برایت قائل شود ابدا چنین چیزی نیست اگر اکثریت خواست شان بر داشتن حکومت اسلامی نیست نمی شود اقلیت خونریزی راه بندازند که چنین حکومتی تشکیل شود
    • شمس تبریزی A1 ۲۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      چرا ابا داری؟ مطلب رو درست فهمیدی. چرا زبونت نمی چرخه که بگی نامشروعه. آهان باریک الله. بگو. خجالت نکش. اینجا من و تو و آقای تاجیک فقط هستیم. آقای تاجیک و من که خودی هستیم بقیه را هم ول کن. نخودی هستن. خخخخخخ. بابا جوابش یه کلمه بود. چرا قصه چل طوطی رو میگی. ببین دوست عزیز داری کلماتی را استفاده میکنی که کلی حرف توشه. وقتی میگی «با قطعیت میگویم که خواست اکثریت لازم الاجراست» داری از حق یعنی امر مطابق با واقع صحبت میکنی یا از جبر؟ و تازه باز این مطابقت با واقع را که میگی، آیا امر مطابق با وحی درش لحاظ شده یا نه؟ در جای دیگر از زندگی خصوصی مردم گفتی. باز به نظرم من و شما ممکنه اختلاف نظر در مرز حریم خصوصی و عمومی داشته باشیم.
    • شمس تبریزی A1 ۲۳:۵۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      نوشته ای «ولی اینکه انتظار داشته باشی بواسطه ی اعتقادت حکومت امتیازی برایت قائل شود ابدا چنین چیزی نیست». راستش من اگه از امتیازی به خاطر اعتقادم برخوردار بودم که الان نصف شبی اینجا کامنت های صد تا یه غاز نمی نوشتم. مگر اینکه فکر کنی رژیم من رو تیر کرده بیام کامنتی 1000 تومن پول بگیرم و بنویسم. خخخخ. اما یه سوال. فرض کنیم نمره دو داوطلب اعزام به خارج یکسان شده و هر دو توان علمی مساوی دارن. و البته فقط یکی را هم میتوانی اعزام کنی. حالا اگه مثلا دیدی یکی از آنها التزام عملی به اسلام داره و دیگری نداره. ایا در حکومت اسلامی این باید امتیاز به حساب بیاد یا نه؟ تکرار میکنم. بی سواد ملتزم را نمیگم. با سواد ملتزم را میگم.
    • بانام RO ۱۹:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      شرمندگی نداره خجالت نداره با افتخار جلو درگاه آفریدگارم سر بلند میکنم می گویم پروردگار آیا شما ازملتی که نیازهای که خودت در وجودشان گذاشتی برآورده نشده باشه انتظار داری رفتار بی نقصی داشته باشند؟ مثلا وقتی جوان شرایط ازدواج رو نداره تا چقدر انتظار خویشتنداری رو ازش داشته باشیم؟میگم بارخدایا شما به دنبال بنده مخلص هستی یا ریا کار؟آیا تصمیم من برای تشخیص ریا از اخلاص اشتباه بوده؟آیا بندگی فردی به تحکم برای تو ی قادر ارزشی داره؟آیا من میکده و مسجد برپا داشتم که خود فرد بنابه به حق انتخابی که براش قائل شدی راه شو خودش انتخاب کنه کار بدی کردم؟راجع دو فردی که در شرف اعزام به خارج از کشور هستند فرمودید،باید بگم در معیارای سیستم مورد نظر من چیزی به اسم التزام داشتن وجود نداره و معیارای تخصصی مدنظر
  • بانام RO ۱۶:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
    0 0
    به شخصه فک میکنم پیشینه اعتقادی ملت ایران چیزی نیست بشه نادیده گرفت اطمینان دارم هیچگاه در این کشور بساط مسجد و مسجدیان خدای نکرده برچیده نخواهد شد پس به آن میزانی که جنابعالی از این بابت نگرانی دارید بنده نگرانی ندارم در طول تاریخ ایران هم مسجد بساط داشته هم دیسکو ،ولی خیل طرفداران مسجد کجا و اندک اهل دیسکو رفتن کجا،اگر دین و سیاست را در هم آمیزیم عدم استفاده بهینه از تخصص و همچنین تظاهر به دین داری را رواج داده ایم نه عمق و جان دیانت را.انتخابی که بر اساس اختیار باشد قطعا با ارزش تر است،افراد متظاهر به دین داری دیر یا زود تیشه به ریشه دین خواهند زد پس چرا به تربیت چنین افرادی همت گماریم.
    • شمس تبریزی A1 ۲۲:۳۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      نگران مسجد و منبر نیستم. نگران اسلامی ماندن نظام ایران هستم. ما در زمان شاه هم که صحبتی از دین نبود، مشکل عدم استفاده از تخصص را داشتیم. به نظر من این مشکل ربطی به جدایی دین از سیاست نداره. ضمنا بخشی از این مشکل عدم استفاده از تخصص به خاطر ورود دولت به همه عرصه هاست. وقتی قرار شد فقط دولت بیاد شغل درست کنه و همه جا برای توسعه جلو بیفته، پارتی بازی و عدم شایسته سالاری هم به دنبالش میاد. برای مثال یه نگاه به دانشگاههای ما بنداز. تمام دانشگاههایی که سرشون به تنشون میارزه دولتی هستن. نظام دولتی در همه جای دنیا فساد را به اشکال مختلف درست میکنه که از آن جمله تظاهر به دینداری برای استخدام شدن است
    • شمس تبریزی A1 ۲۲:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      ببخشید این تظاهر به دینداری هم دو جنبه داره. معمولا افراد حداکثر موقع استخدام تظاهر به دینداری میکنن، اما در میان مردم که هستن همون رویه خودشون رو دارن و لا اقل مردم در برخورد با اینها فریب نمیخورن. افراد متظاهر به دینداری خطری برای جامعه ندارن. آدم های احمق هستن که برای جامعه خطرناکن و حماقت هم ربطی به دین نداره. حالا چون حکومت ایران دینی است شما بیشتر متدین های احمق را میبینی که بیشتر جلوی چشم هستن.در حالی که جمعیت بی دینهای احمق ما اگه بیشتر نباشه کمتر نیست. هر چند که این هم یک ترکیب پاردوکسیکال است چرا که حماقت اصلا نباید با دیانت جمع بشه. حالا من دیانت را به همان معنی عرفی آن گرفتم که این ترکیب پارادوکسی را نوشتم.
    • شمس تبریزی A1 ۲۳:۰۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      معنی اختیار در خود انتخاب مستتر است. بالاخره وقتی انتخاب میکنی یعنی اختیار داشتی. اگه اختیار نداشتی که انتخاب هم نمی کردی و می شد جبر. این که گویی این کنم یا آن کنم. این دلیل اختیار است ای صنم. حتی آنجایی هم که می گویی طرف به جبر اسلام آورده هم حرف درستی نمیزنیم. چون بالاخره بین مثلا تبعید و اسلام آوردن یکی را انتخاب کرده. پس باز هم اختیار داشته و البته چون گزینه های پیش رویش محدود بوده اصطلاح میگیم جبری اسلام آورده و البته در این مورد هم اسلام آوردنش ارزشمنده. میدونی چرا؟ چون به خاطر همین اسلام از یه حقوقی برخوردار میشه و نفع میبره و این ارزش مادی داره. اما احتمالا منظورت این بوده که این اسلام آوردن مستوجب بهشت رفتن نیست. اگر این منظورته که راست گفتی
    • شمس تبریزی A1 ۲۳:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
      0 0
      چون بهشت رفتن ایمان و عمل صالح را توامان میخواد. عمل صالح انجام دادن و بدون ایمان هم مستحق بهشت نمیکنه. شما هم احتمالا منظورت اینه که یه عده عمل صالح مطابق قرآن را از روی اجبار انجام میدن و این ارزشی نداره چون برای انجامش ایمان نداشتن. منظورم از اجبار هم اجبار به همان معنی مصطلح آن است و نه معنی دقیق کلمه. راست گفتی عمل صالح اجباری فایده نداره. اما مگه فکر کردی همه باید عمل صالح را بر پایه ایمان انجام بدن؟ اگه اینطوری بود که خیلی جامعه آرمانی داشتیم. اما چنین چیزی هیچوقت اتفاق نمیفته. دنبال تحققش باش. اما بدون در مسیر رسیدن بهش قرار میگیری اما بهش نخواهی رسید. در همین غرب مگه شما هر کار خوب رو بر پایه باورت انجام میدی؟ نه بابا خیلی اوقات به خاطر ترس از جریمه شدنه.
    • بانام RO ۱۹:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      این بخش از صحبت هاتون مستحق پاسخ نمیدانم چون چیزی نیست جز بازی با کلمات و لفاظی های ایدوئولوژیکی
  • بانام RO ۱۶:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
    0 0
    سوال دوم،این درسته که نون خدا رو بخورم و بهش رای ندم؟ اینکه تو به شخصه تلاشتو بکنی ولی باز افکارت در شمار اقلیت باشد هرگونه مسئولیتی رو از شما ساقط میکنه شما میتونی با گفتمان و استدلال سعی بر جذب اکثریت باشی نه با رانت و اسلحه،کسی به فردی با هر عقیده ای متعرض شد قانون موظف به حمایت از اون فرد هست پس نباید نگران بود که به آدم تعرض بشه ولی حکومت بستری رو فراهم نکرده باشه برای اعاده ی حیثیت کردن،چون مبنا احترام به همه ی عقاید است چنین بستری فراهم خواهد بود.
    • شمس تبریزی A1 ۰۰:۰۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      بابا اسلحه و رانتم کجا بود؟ تو هم دلت خوشه. نمی توانم به هر عقیده ای احترام بذارم. برای چه به چیزی که عقیده ندارم یا برای من منفعتی نداره باید احترام بذارم؟ بله ممکن است بگویم احترام میذارم تا احترام ببینم و چون حب نفس دارم و از احترام دیگران به خودم لذت میبرم، پس احترام میذارم تا احترام ببینم و لذت ببرم. پس دیدی برام منفع داشت که احترام بذارم. حالا اگه نه عقیده داشتم و نه برای من منفعتی داشت برای چه باید احترام بذارم؟ خب من مثلا دوست دارم توهین کنم به فلان عقیده. اگر در قانون، توهین به آن عقیده جرم است، شما میتونی بری شکایت کنی و من هم میام دادگاه. اما اگه قانون توهین به آن عقیده را جرم نمیدونه. اونوقت چی؟ آقا منطق را ببین و حال کن. خخخخخ
    • بانام RO ۱۹:۵۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      شما خودتو پیرو مکتب حضرت محمد ص میدانی ولی بویی از مکتب محمدیص نبردی آیا رویکرد آن رهبر حقیقی آن انسان خدایی به یهودیانی که دعوتش رو نپذیرفته بودند رفتاری خلاف احترام بود؟آیا به مسلمانان نگفتند با احترام با آنها رفتار کنند؟من با کسی که خودشو ملزم به احترام به عقاید دیگه نمیدونه حرفی ندارم.ملاک شماها قانونی ست که خودتون مجری ش هستید و با اصول انسانی واصیل اسلای بیگانه اید
  • بانام RO ۱۶:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
    0 0
    سوال سوم یعنی چه که عزل میشد؟ نمیتونم صریح جواب این سوالو رو بدم ولی شک ندارم دولت تدبیر و امید اگه ناکارآیی دو دولت قبل رو از خود نشون میداد و مردم رضایت نداشتند عزل میشد،چرا؟چون از لحاظ مبانی فکری هم با شاهرگ های حاکمیت در تضادی آشکار است،کافیه به جدل های پینگ پونگی دو مسئول محترم که در لایه های زیرین سخنانشون کاملا هوایداست دقت کنیم تا عمق اختلافات رو متوجه شویم. یکی بر حسب مصلحت و جو جامعه مدارا میکند دیگری هم براساس احترام و تا حدودی هم ترس.لطفا از این باب توضیح بیشتری نخواهید.
    • شمس تبریزی A1 ۰۰:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      شما از کجا میدونی مردم رضایت دارن؟ ما که تو مترو و اتوبوس میشینیم رضایتی نمی بینیم و حداکثر میگن ببینیم حالا چی میشه. بابا اخبار این سایتهای دولتی رو زیاد نخون. اینها مثل آریامهر هستن که خرداد 57 میگفت 70 درصد کارگران طرفدار من هستن. حالا اگه 7 اسفند رای آوردن نیای بگی حرف من راست بود. نه آقا. خیلی از شماها دارین بین بد و بدتر را انتخاب میکنین. نه به خاطر رضایتی که از دولت دارین. خود من که از روی عسر و حرج به روحانی رای دادم و الان هم پشیمونم. شاید درستش این بود که اصلا در انتخابات شرکت نمی کردم یعنی همون کاری که این دفعه خواهم کرد. خب شما راضی هستی؟ مبارک باشه.
    • شمس تبریزی A1 ۰۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      اما فرض کنیم که مردم رضایت نداشتند. باز هم میگم عزل اش نمی کردن. چون اون موقع هم باز یه عده بودن که تو مجلس جمع بشن بگن آقا مصلحت نمیدانن که استیضاح بشه. باور نداری؟ من مایه گذاشتن از آقا را زیاد دیدم. هم تو جریان سوال از احمدی نژاد و هم در برجام و هم جاهای دیگه. نه قربون عرض کردم که شما برادر عزیز یه مقدار صفر کیلومتر هستین و اینها را خوب نمی شناسید. مبانی فکری مختلف هم که داشته باشن یه موضوعی هست که من خیلی کشته و مرده اش هستم. اون هم مصلحت نظامه. خخخخخخخ. من هلاک این مصلحت هستم.
    • بانام RO ۲۰:۰۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      دولت ایده آل رو که نمیشه با این ساختارها شکل داد. ولی در شرایط کنونی با قطعیت می گویم که میزان رضایت ملت از دولت وقت بالای 70درصده،کاری نداره پی به موضوع ببریم یه نظرسنجی رو نهاد مستقلی انجام بده،اون ایرادتی که شما از جانب ملت می شنوید در اصل متوجه دولت نیست متوجه ساختارهای دیگه ست وقتی ساختارهای شبه دولتی اقتصاد رو فنا کردند وقتی رقابت نابرابری با بخش خصوصی دارند دیگه رونق اقتصادی رخ نخواهد داد ساختارهای اقتدارگرا به پای دولت غل و زنجیر بستند دولت م نمیتونه معجزه کنه بی خیال این بحث خیلی طولانی ست،اتفاقا همون چیزای که شما مانع عزل دولت میدونید من بانی عزل دولت میدونم چون دولت کم بهونه دست اینها نداده حالا اگه اقبال عمومی نبود که دیگه عزل رو شاخش بود
  • بانام RO ۱۶:۵۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
    0 0
    سوال چهارم،حالا اون کسی را که داره اون خلاف شرع را انجام میده، نهی از منکر میکنی یا نه؟ اصلا نهی از منکر از طرف شما به یک کنار. میخوام ببینم کسی رو که داره نهی از منکر میکنه، از این کار باز میداری یا نه؟ اگر امر به معروفی یا نهی از منکری با تحکم باشه چون طرف با دل پذیرا نبوده بدون شک اگرم ظاهرا قبول کنه ته ته ش یکی در میاد چون ناظر پخش پرس تی وی،نهی از منکر اسید پاشیدن رو دختر بی حجاب نیست اسلام دین منطق و مدرا و مهربانی ست ما باید از افعال مون انتظار جذب کردن داشته باشیم نه گفتار بی عمل مون،من نهی از منکر میکنم در حد وسع و قوه ی استدلالم. نهی از منکری که مبتنی بر منطق و رافت اسلامی باشد رو باز نمیدارم ولی در هیچ صورتی اعمال زور و خشونت ولو برای امر واجبی هم که باشد برنمی تابم
    • شمس تبریزی A1 ۰۰:۲۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      آقا جون. این یارو ناظر پخش نبوده. شما هم برای یه شهری بسی. بابا چند صد مدیر و ناظر پخش و مجری تو این صدا و سیما هست. حالا چندتاشون هم ممکنه این کار رو بکنن. اگه همه شون این کاره بودن که صدا و سیما می شد شهر نو. قربون شکل ات حالا من خودم منتقد اینها هستم اما این طور هم نیست که همه اینها مثل اون بابا حواسشون مواظب اسافل بدن باشه. بابا از این حیث اینجا در قیاس با آمریکا بهشته. همین دیوید پترائوس را نگاه کن. اون کلینتون. همین باب منندز. منندز که ناکس رفته با دو تا بدکاره دومینیکن رو هم ریخته. قرار بوده یکی 500 دلار بده. اما 100 تا داده و زده به چاک. ازش شکایت کرده بودن و فلان فلان شده سناتور هم هست.
    • شمس تبریزی A1 ۰۰:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      از این موارد تو همین کنگره آمریکا زیاده. همین مادلین آلبرایت تو زمان وزیر بودنش با رفقاش رفته بود ماهیگیری. قلاب ماهیگیری را طوری مینداخت که به مایوی پسران جوان گیر کنه و بعد می گفت ببخشید اشتباه شده و قاه قاه میخندیدن. حالا شما اینها را با مدیران ما مقایسه کن. بابا اینها ایرادهای زیادی دارن. اما غالبا این کاره دیگه نیستن. شما نمی دونم چرا چند مورد استثنا را میخوای همش به اسم اسلامی بودن نظام تموم کنی. بقیه حرفات درست. قبول دارم. اما اسلام رحمانی مساوی یه جورایی مساوی میشه با مسیحیت. اسلام غلاظ و شداد مساوی با یهودیته. در حالی که اسلام هر دوی اینهاست هر چند که جنبه رحمانی آن بر جنبه دیگرش سبقت داره.
    • شمس تبریزی A1 ۰۰:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲
      0 0
      خدای یهود شدید العقابه. خدای مسیحیت رحمان و رحیمه اما الله هر دو هست با حفظ سبقت رحمت بر غضب. آخه اگه فقط اسماء جمالیه داشت و اسماء جلالیه نداشت، پس چرا در قرآن از حد هم اسم برده؟ پس معلومه هر دو اسم رو داره دیگه قربون. باور نداری؟ فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون
  • بانام RO ۲۰:۱۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
    0 0
    بله تو آمریکا شاید وضع بدتر باشه ولی موقعی که سرکار هستند حواس شون به ... خانوما نیس چون میدونن جبری رو سرشون نیس که بعد سر کار نتونن به خواسته شون پاسخ بدن پس به اندازه ی اینجا حریص نیستند حواسشون به کارشونه اینم باعث میشه کارآیی نیروی انسانی اونها بیشتر میشه ولی نیروی انسانی ما همه ش دنبال ...،چر باید بهره وری ارباب و رجوع از خدمات عمومی به علت این جور چیزا با کندی و نقصان روبه رو بشه؟مومن خدا خبر نداری اینجا وضع به مراتب بدتر از این هایی ست که در مخیله ی حضرت عالی ارزیابی شده،یه نگاه به آمار خیانت،طلاق قطعی،طلاق عاطفی بندازی خیلی چیزا واست روشن میشه.
    • تاجیک IR ۲۱:۳۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
      0 0
      سلام به هر دو بزرگوار شمس و با نام. لطفا" بزرگواری کنید در ارتباط با مقاله حقیر بنویسید که هم برای من مفید باشد و هم سبب مشارکت دیگران و روشنگری و اگاهی شود. از بحثهای مجری و پرس تی وی و.. مسائل کلی و توضیحات واضحات خودداری بفرمائید تا امکان انعکاس نظرات و پیشنهادات فراهم شود. با اجازه شما من دو نظر اخر شمس در مورد انجلیا جولی که به وی نسبت ... داده بود و بعدی را نه بدلیل اینکه مخالف یا موافقم بلکه به دلیل اینکه به بحث تروریسم وارداتی مربوط نیست حذف کردم. لطفا" همراهی بفرمائید ممنون میشوم. خدانگهدارتان تاجیک
    • بانام A1 ۱۲:۰۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
      0 0
      درود جناب تاجیک.بزرگوارید.اطاعت امر خواهد شد. ایام به کام.
  • شمس تبریزی A1 ۲۱:۴۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
    0 0
    ممنون از جناب تاجیک. من اجازه میخوام که بیشتر ننویسم. نظراتی که دوست ما دارن مطرح میکنن، نظر شاید عده زیادی از دوستان جوان ما باشه و اتفاقا بحثهای این روزها در میان دوستان است و بر اساس آن هم موضع گیری میکنن. خب اکثر مطالب ما ربطی به تروریسم وارداتی نداشت و من فکر میکنم خیلی ها براشون مطالب مهمتری نسبت به این موضوع مطرحه و ضمنا جایی هم برای طرحش ندارن. ایشان پرس تی وی را مطرح کردن و من هم به ناچار وارد آن شدم. ایشان بحث اسلام رحمانی را مطرح کردن و حقیر هم برای اینکه ایشان نگن زیر سیبیلی سوالات را رد میکنم به آن پرداختم. اجازه میخواهم از این دوست عزیز که به علت قلت امکانات این بحث را ادامه ندیم. ببخشید کامنتهای شما را غالبا جواب ندادم که فقط ملاحظه حال خبرآنلاین و جناب تاجیک را کردم. با تشکر