کانون دیدگاه او پرهیز از غلطیدن به این سو و آنسوی رقابتهای سیاسی و جناحی است. در این دیدگاه مقوله حذف و یکجانبهگرا، کاری عبث و هزینهزاست. کارنامه هشت سال دولتهای نهم و دهم بخوبی نشان داد که نمیتوان با جناح و حذف دیگران، کشورداری کرد. این وضع علاوهبر خسارتهایی که بر مدیریت امور وارد میکند، ظرفیت بروز فساد و باند بازی و فرقهگرایی سیاسی را نیز در خود دارد. مهمتر اینکه تجربه هشتسال یاد شده به طور مشخص نشان داد، جناح یکدست حاکم قادر به اداره کشور نیست.
همچنین روحانی به پشتوانه سالها حضور در بالاترین پستهای اجرایی و امنیتی، براین باور است که برای گشایش امور کشور لازم است تکلیف خود را با جامعه جهانی روشن کرد: اینکه عضوی از آن باشیم؛ در آن حضور داشته باشیم و یا به ساختار جهانی نگاه تجدید نظر طلب کنیم. راهکارها و نتایج هر یک از رویکردهای سهگانه بالا در سالهای گذشته تجربه شده است. به گواه آنچه از کارنامه روحانی در دست است، او گرایش به نگرش دوم دارد. سیاستهای عملگرایانه دولت او در سه سال و اندی گذشته در همین راستا قابل تحلیل و تفسیر است.
با نزدیک شدن به فصل رقابتهای انتخاباتی دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، هریک از جناحها به برجسته کردن افتراقها و اشتراکات خود با رئیسجمهور روحانی مشغول شدهاند. اینکار با هدف اعلام پیششرطها برای حمایت و یا دوری از او در دور آینده ریاست جمهوری انجام میشود. در اینجا در جناحهای رقیب دیدگاههای همسو و متعارض قابل شناسایی است. برای مثال اگرچه حامیان روحانی را در انتخابات سال 92 طیفهایی از هر دو جناح شامل میشدند ولی اکنون سخن از عبور از روحانی شنیده میشود؛ طیفی که او را در تعقیب مطالبات به محافظهکاری و تعلل متهم میکند و براین باور است که باید به چهرهای دیگر اندیشید. همچنین طیفی که به زعم خود روحانی را فاقد استانداردهای قابل تأیید در جبهه اصولگرایی دانسته و معتقد به معرفی چهرهای دیگر است. اگرچه هر یک از این دو طیف همین باور را در سال 92 نیز داشتهاند اما نکته در این است که چه میزان توانستهاند بر شمار حامیان خود بیفزایند.
اصلاحطلبان بخوبی در یافتهاند که سیاست عبور نه تنها نتیجه دلخواه را به همراه ندارد بلکه میتواند نتایج گرانی را نیز در پی داشته باشد. از اینرو بزرگان این جناح از حالا تکلیف خود را با هواداران سیاست عبور روشن کرده و تأکید دارند که به حمایت از منتخب سال 92 ادامه میدهند. اما در جناح اصولگرا هنوز وفاق لازم وجود ندارد. اگرچه شدت حملات به دولت یازدهم از سوی جناح اصولگرا افزایش یافته ولی به نظر میرسد تدبیرگران این جناح نیز با محاسبه سود و زیان حمایت و یا عدم حمایت از روحانی در انتخابات آینده، رویکردی عملگرایانه را اتخاذ خواهند کرد. دلیل این مدعا حفظ جایگاه اصولگرایان _ جدا از طیفهای افراطی _ در بدنه ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور در دولت یازدهم است. به عبارت دیگر آنان شریک فعال و سهامدار بزرگ در دولت در سه سال گذشته بودهاند. بنابراین جدا شدن از آن میتواند خطر تغییر این وضع را به همراه آورد.
نکتهای که کارگزاران هر دو جناح لازم است به آن توجه کنند، شخصیت و رویکرد معلوم حسن روحانی است. او نه در یکی از دو جناح تعریف میشود و نه خود را مقید به آنها میداند. او عملگرایی است که براساس تجربه و تشخیص خود در چارچوب رویکرد اعتدالی سیاست ورزی میکند.

نکتهای که هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب در تعامل با رئیس جمهور روحانی به آن کمتر توجه دارند، شخصیت تعریف شده و چارچوبهای نظری اوست. او نه در هیئت تمام قد اصولگرایان قابل تعریف است و نه با اصلاح طلبان به طور ششدانگ همراه و همنظر. روحانی همانی است که در فرایند تجربهآموزی در بیش از سهدهه حضور در مسئولیتهای امنیتی و استراتژیک، اکنون راهکارهای معلومی را برای برون رفت کشور از مشکلات مبتلابه کسب کرده است.
کد خبر 561770
نظر شما