کاندیدای جدید یا تجربه شده؛ این دوراهی است که این روزها اصولگرایان بر سر آن مانده‌اند و نمی‌دانند با کدام دست فرمان به رویارویی با حسن روحانی برخیزند.

مصطفی صادقی: در میانه بحث ها در مورد انتخابات ریاست جمهوری حالا یک مساله بیش از سایر موضوعات اهمیت یافته است؛ اینکه مصادیق نهایی اصولگرایان آیا می تواند فرد جدیدی باشد که تا‌کنون در انتخابات نامزد نشده است؟ یک سوال تعیین کننده آنهم درشرایطی که برخی چهره های با سابقه در عرصه کاندیداتوری، گویا تصمیماتی برای حضوری دیگربار در انتخابات دارند.

این وسط برخی جریان ها و افراد اصولگرا هم پایشان را در یک کفش کرده اند که نباید با افراد قدیمی وارد انتخابات شویم ؛ یک دو گانه که مباحث پیرامون آن حتی به رسانه ها هم کشید شده است .

آغاز مخالفت ها؛ باید با روحانی رقابت کنیم
اصل مساله شاید از آنجا آغاز شد که برخی اصولگرایان اعتقاد چندانی به رقابت با حسن روحانی نداشتند؛ چرا که او را اساسا یک فرد غیر اصولگرا نمی دانستند یا شاید او را فردی قلمداد می کردند که اگر چه با آنها زاویه هایی دارد اما هرگز یک اصلاح طلب هم به شمار نمی آید.

زمانی که اصولگرایان بعد از انتخابات 24 خرداد مبهوت ناکامی نامزدهایشان در رقابت بودند مرحوم حبیب الله عسگراولادی اولین اصولگرایی بود که سخنانی متفاوت در مورد نامزد پیروز به زبان آورد :« اصولگرایان در انتخابات شکست نخوردند چرا که حجت الاسلام روحانی اصولگرای باسابقه است.روحانی را "خیر الموجودین" می‌دانم. مشی فکری رئیس جمهور منتخب، بنده را قانع می‌کند. حجت الاسلام روحانی به‌دور از افراط و تفریط و تعصب اصلاح‌طلبانه یا اصولگرایانه و بر اساس آنچه آهنگ دیروز امام خمینی(ره) و آهنگ مقام معظم رهبری و شعارهای خوبی که در جریان رقابت‌های انتخاباتی مطرح کرده، برنامه ریزی و از شخصیت‌های معتدل در دولت یازدهم استفاده خواهد کرد.به خاطر دارم زمانی که در مجلس با حجت الاسلام والمسلمین روحانی همکار بودم، وی همیشه نظرش بر این بود که عقلای مجلس دور یکدیگر جمع شوند و نگذاریم افراط و تفریط بر مجلس حاکم شود البته در طول مدت خدمتش در شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم سعی وی بر اعتدال و تدبیر بوده است.»

او البته زمان زیادی بعد از این اظهارات در قید حیات نبود تا ببیند چگونه طیف هایی از اصولگرایان خود را به قطب مقابل روحانی و البته رقیب اصلی او تبدیل کردند؛ در صورتی که همچنان بخش موثری از اصولگرایان مانند حبیب الله عسگر اولادی فکر می کردند.

حالا اما از زمانی که بحث انتخابات ریاست جمهوری پا گرفته باز همان احساس در دل برخی اصولگرایان جان گرفته است. اولینش را شاید محمدرضا باهنر بیان کرده بود. آنجا که او چند ماه پیش گفت:« روحانی یکی از نامزدهای بالقوه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده خواهد بود.باهنر در عین حال حمایت جریان متبوعش از رئیس جمهوری وقت را مشروط به عملکرد وی در سال پایانی دانسته بود.»

این اظهار نظر او که البته همراه شد با این سخنان غلامرضا مصباحی مقدم که گفته بود :« ما در زمان حیات مرحوم مهدوی کنی این موضوع را مطرح کردیم که در شرایط برابر حمایت از روحانی برای ما ارجحیت دارد و اخیرا نیز بحث تازه‌ای در این باره نداشته‌ایم و قاعدتا نظر ما بر منوال سابق است.» سخنانی که به یک جنجال رسانه ای تبدیل شد . ناگهان همان طیف هایی که خود را رقیب و قطب مقابل حسن روحانی می دانستند پا به میدان گذاشته و حرف های اینچینی را رد کردند . آنها حتی سخنان مرتضی نبوی که گفته بود :« من فکر می کنم آقای روحانی رای می آورد و بر کرسی ریاست جمهوری می نشیند.برداشت من این است که مردم ایران به هر رئیس جمهور دو دوره فرصت ریاست جمهوری می دهند. از نظر توصیه ای بهتر می دانم اصولگرایان سرمایه گذاری شان را روی انتخابات شوراها انجام دهند تا ریاست جمهوری. چرا که به هر حال آقای روحانی دور دومش است و کاندیدای اصلی ریاست جمهوری دور دوازدهم، ایشان است. »را نیز نپذیرفتند.

قدیمی ها نیایند
مباحثه در این مورد که پایان یافت و قرار بر رقابت با حسن روحانی شد چشم ها به دنبال مصادیق می گشت. گمانه ها زیاد و نام‌های زیادی در رسانه ها مطرح شد. ناگهان اما باز این محمدرضا باهنر بود که خبرساز شد. او در یک همایش گفت:« برخی در کشور نامزد سنتی انتخابات‌ها هستند و نذر کرده‌اند که هر دوره انتخابات ریاست جمهوری، نامزد شوند و رای آوردن یا نیاوردن برای آنها تفاوتی ندارد. افرادی که دو الی سه بار تاکنون درانتخابات هایی مانند ریاست جمهوری در کشور شرکت کرده و از آنها اقبال نشده نباید اصرار به نامزدی در انتخابات کنند که این اصرار اصلا مدبرانه نیست.»

او بعد از آن نیز در یک نشست خبری گفت :« ما شوخي و جدي گفته‌ايم كه ٣٠ نفر يا ١٠ نفر را بررسي مي‌كنيم، البته اين تحليل شخصي من است كه حضور بعضي از كانديداها كه پيش از اين آمده‌اند ديگر مطلوب نيست و بايد احساس تكليف شرعي كنند كه نيايند زيرا افرادي كه روي باسكول رفته‌اند، مصلحت نيست كه دوباره به صحنه بيايند.» سخنانی که به نوعی دستورکار اصولگرایان سنتی برای انتخابات پیش رو تعریف شد که شاید اینبار قرار نیست سنتی ها به سراغ کاندیداهای تکراری بروند.

گذر زمان اما گویا تغییراتی در مواضع برخی اصولگرایان ایجاد کرد؛ شاید نظرسنجی ها و بحث های درونی و محرمانه موجب شد که محمد رضا باهنر یک تبصره در مورد سخنانش مطرح کند. آنجا که او گفت :« از نظر ما قالیباف با سایر نامزدهای شکست خورده تفاوت دارد؛ چون همیشه دوم شده و از این نظر قابل توجه است و مثل سایر نامزدهای شکست خورده نیست که او را کنار بگذاریم.» این «البته» حتما یک تبصره بر حرف های قبلی محمدرضا باهنر بود . چرا که او در همین نشست خبری اش محمد‌باقر‌قالیباف را مستثنی کرده و خطاب به سایرین چنین گفته است :« ما در انتخابات اولا کمبود کاندیدا نداریم. من چه از خودم که بارها اعلام کردم کاندیدا نیستم و نخواهم شد و چه از دوستانی که احساس می کنند باید کنار زمین خودشان را گرم کنند؛ خواهش می کنیم منصرف شوند. چرا که بعضی نگرانند نکند اصولگرایان بی کاندیدا شوند! در حالی که همیشه در کشور ما کاندیداها در جناح های مختلف به اندازه کافی هستند و رقابت اتفاق می افتد؛ اما الان تکثیر کاندیدا به نفع هیچ جریان و جناحی نیست. چون اصلاح طلبان قطعا از روحانی عبور نمی کنند و اگر از بعضی گوشه و کنار ها ساز اختلاف از سوی آن ها کوک می شود، به نظر ما برای سهم بیشتر گرفتن جریانات اصلاح طلب است؛ والا تحلیل قطعی ما این است اصلاح طلبان از روحانی عبور نمی کنند.»

محمد رضا باهنر اما تنها کسی نبود که به چنین نظری رسیده بود. زمان زیادی از اظهارات او نگذشته که آیت الله موحدی کرمانی هم گفت:« فرقی ندارد که کاندیدای آینده اصولگرایان در دوره‌های قبلی انتخابات شرکت کرده یا نکرده‌ باشد.» سخنانی که حکایت از آن داست که آیت الله اصولگرایان نگاهی متفاوت از نگاه اولیه باهنر دارد و شاید پشت پرده تبصره خورده شده به نگاه انتخاباتی باهنر هم همین دیدگاه موحدی کرمانی باشد. گویا یک تصمیم جمعی در این مورد لااقل در بخشی از جریان اصولگرا به وجود آمده است که محمدرضا باهنر را بعد از آن اظهارنظر اولیه به آن تبصره زدن سخنان دوم رسانده بود.

این البته تنها نظر و ایده موجود در کل جناح نیست. هنو ز هم هستند بخش های مهمی که روی چهره های جدید کار می کنند . نام های جدید از همین جا به رسانه ها راه می یابد. نکته اما این است که خیلی ها معتقدند این چهره های جدید ریسک بزرگ تری هستند به نسبت کسانی که تجربه حضور در انتخابات دارند. معلوم نیست که نامشان و رسمشان بگیرد و در این فرصت اندک باقیمانده خود را به یک برند انتخاباتی تبدیل کنند.

گویا جناح بنای آن را ندارد که چنین خطری را تجربه کند. اصولگرایان از قرار نمی خواهند صرفا در مقام تماشاگر انتخابات در رقابت حضور داشته باشند. همین هم هست که اصرارها برای معرفی نامزد جدید تاکنون ناکام مانده است. فعلا کسانی که تجربه حضور در انتخابات دارند در صدر فهرست بررسی قرار دارند. هر چند که این دو گانه مهم همچنان وجود دارد و برخی حتی گمان می برند که اگر سازوکاری برای پایان دادن به این دو گانه تهیه نشود ممکن است دردسری پرهزینه ایجاد شود؛ «باز یک انتخابات دیگر و باز نامزدی همه !»

2929

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 606293

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =