« فرزند بسیار عزیزم یاسر
از خداوند میخواهم که تو و سایر همرزمان و همفکرانت را محفوظ و موفق و پیروز بدارد. نمیدانم اکنون کجا هستی. این بار ما را بیخبر گذاشتی. گرچه مهدی از مراغه تلفن کرد و خبر سلامتی تو را هم داد ولی بهتر است خودت هم هر جا به تلفن دست یافتی زنگی به خانه بزنی و با مادرت صحبت کنی. اگر از قلب و دل مادر خبر داشتی، مسلما تا به حال زنگ زده بودی. حدس میزنم ملاحظه حال بقیه رزمندگان را می کنی که میدانی خیلی از آنها مثل تو نمیتوانند تماس تلفنی داشته باشند...»
به گزارش خبرآنلاین، آنچه در بالا ذکر شد مطلع نامه آیتالله هاشمی رفنسجانی به فرزندش یاسر در روزهای دفاع در سال 66 است که در کتاب تازه رییس مجلس خبرگان «دفاع و سیاست» منتشر شده است.
بنابرگزارش خبرنگار ما چاپ دوم «دفاع و سیاست» هم در نمایشگاه کتاب عرضه شد و اکنون چاپ سوم آن در اختیار علاقمندان قرار میگیرد. کتابی که علیرضا هاشمی، نوه آیتالله آن را تهیه و تنظیم کرده است و به خاطرات و کارنامه عملکرد پدربزرگ از سال 1366 اختصاص دارد.
در بخش دیگری از این نامه میخوانیم:
«برای من خاطرات همین چند هفته که تو در جریان مقدمات و آموزش و سفر به جبهه بودی به اندازه عمری سازنده و شیرین است و میدانم این روحیه در بخش عظیمی از جوانان و خانوادههای این ملت حاکم است؛ انتظاری که برای رسیدن به سن مجاز رفتن به جبهه کشیدی...دست به دامن من و عفت شدی که برای پذیرفته شدنت شفاعت کنیم و عجیبتر اینکه مادرت را هم برای شفاعت نزد مسئولان پذیرش تحت فشار گذاشتی!
...
گفتی که در غار کن کنار رودخانه قراچولان که به عنوان پناهگاه و محل تجمع مجروحان و اجساد مطهر شهدا و استراحتگاه رزمندگان مورد استفاده قرار میگرفته، نظم درستی حاکم نبوده و توقع داشتی که فرماندهان آنجا را مرتب تر و منظم تر نگهداری کنند. شاید حق با تو باشد و شاید هم در آن شرایط بهتر از آن نمی شده.
آقای رحمانی از تاثیر حضور شماها در میدان جنگ، در روحیه و ایمان دیگران موردی را گفت که باعث رضایت بیشترم برای حضورت در جهاد شد. گفت که خط جنوبی قامیش در مقابل پاتک های دمشن از ارتفاع دوبشک نیاز به نیروی بیشتر داشت و افراد به خاطر چندر روز نبرد در سرما و پیادهرویهای زیاد خسته و کوفته بودند و کمتر داوطلبی پیدا میشد. فرمانده به آنها آطلاع داد که فرزند نوجوان فرمانده جنگ و فرزند دادستان کل کشور جلو افتادهاند و ناگهان داوطلبان زیادی به پاخاستهاند. حق هم همین است...
...از خاطرات بسیار شیرین و الهام بخشم، مشاجره تو و برادر بزرگت مهدی است که بر سر رفتن به جبهه داشتید. عصر را میگویم. مهدی می گفت یاسر به جبهه رفته و در عملیات شرکت کرده چرا میخواهد باز هم برود. علاوه بر این استدلال میکرد که او امتحان ترم اول دانشگاهش را داده و فرصت محدودی دارد که...»
بنا بر این گزارش، متن کامل این نامه همراه با عکس هایی از حضور فرزندان هاشمی در جبهه در بخش ضمائم کتاب «دفاع و سیاست» درج شده است. کتاب «دفاع و سیاست» را نشر معارف انقلاب در 800 صفحه و با قیمت 12هزار تومان منتشر و عرضه کرده است.
نظر شما