درباره اینکه مسجدجامعی در شورای شهر تهران چه کرد و یا چه میتوانست بکند که نکرد، من نمیتوانم نظری بدهم واین سئوالی است که او حتما پاسخ آن را به زودی خواهد داد اما میتوان درباره عملکرد مسجدجامعی به عنوان یک شهروند نظر بدهم.
چندی پیش در حال مرور کارنامه مسجدجامعی بودم و با انبوهی از نهادسازیها و بنیانگذاری مجامع، شوراها، جشنوارهها، حرکتهای فرهنگی و ... مواجه شدم و او را مدیری یافتم که بیشتر «بنیانگذار» است نه «بهرهبردار».
او که بر خلاف بسیاری دیگر از وزرا و شخصیتها بدون جهش ناگهانی و پله پله از کارشناسی طی مسیر کرد تا به وزارت رسید و دوبار توانست رای بالای مردم تهران را کسب کند در دوران مدیریت خود تنها به دوره مدیریت و مسئولیت شخص خود نگاه نکرده و به آینده نیز اندیشیده و بر اساس همین آیندهنگری است که او «بنیانگذار» و «نهادساز» بوده است که حتما اهالی فرهنگ در این خصوص بسیار بهتر میتوانند نظر دهند.
اگر پرچمهای برافراشته در گوشه و کنار شهر تهران و شهرهای دیگر ایران حاصل تلاش مسجدجامعی در شورای سوم شورای شهر بود و حس غرور ملی و تعلق ملی را هر روز و هر ساعت در ما زنده نگاه میدارد، حیات بسیاری از آثار تاریخی این شهر و نگاه داشتن هویت در معرض نابودی پایتخت جمهوری اسلامی ایران نیز حاصل بیش از 80 تهرانگردی اوست.
هستند افرادی که بدون مطالعه و پیگیری اخبار و تحقیق تا نام مسجدجامعی میآید میگویند او که تنها تهرانگردی کرد و بس! و وقتی از آنها میپرسیم در این تهرانگردیها او چه کرد میگویند «خب! تهران را گشت و گذار کرده و این کاری است که ما هر روز انجام میدهیم»، عدهای دیگر از اصولگرایان آنچنان به تهرانگردی حمله کردند که این تصور را در مخاطبان خود به وجود آوردند که مسجدجامعی جلسات شورای شهر را رها کرده و به تهرانگردی میپرداخت و دریغ از این اشاره به تهرانگردی روز جمعه همواره بوده و نه روز دیگری!
چندی پیش یکی از مسئولان سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از منظر خود به تحلیل تهرانگردی پرداخت و گفت :«من فقط اگر بخواهم یک دستاورد از این تهرانگردیهای ایشان را بگویم این است که کاری که من در بیست سال و بلکه بیشتر با بودجه فعلی سازمان میراث برای حفظ و نگهداری و نجات آثار تاریخی شهر تهران آن هم به زحمت میتوانستم انجام دهم این تهرانگردیها موجب شد با جذب اعتبارات لازم از شهرداری و مشارکت شهرداری این کار حداقل بیست ساله، در دو سال انجام شود.»
به قول این مسئول، اگر همین دستاورد تنها دستاورد تهرانگردی مسجدجامعی باشد دستاوردی است بس ارزشمند برای فرزندان ما و آیندگان!
و در این میان به خاطر میآورم معلم بازنشستهای را که سه سال پیش صاحبخانهاش او را به همراه همسرش آواره کوچه کرده بود و مسجدجامعی او را در هنگام یکی از تهرانگردیهایش در یکی از محلات دید و با او به گفتوگو نشست و سرانجام این گفتوگو عزت یافتن دوباره یک معلم و رهایی او از آوارگی بود و با خودم میگویم حتی همین یک دستاورد را هم تهرانگردیهای مسجدجامعی که شنیدهام گزارش 80 تهرانگردیاش را به شورا در همین روزها ارائه داده و به زودی به اطلاع مردم تهران هم خواهد رسید، برای من به عنوان فرزند یک معلم بسیار ارزشمند است.
نظر شما