تقریبا عمده ایرانیان علاقهمند مناظره سوم را به شکل مستقیم دیدند و از همان لحظه شروع آن نیز شبکههای مختلف مجازی به بحث و گفت وگو و جدل درباره بخشهای مختلف مناظره پرداختند.
پاسهای رد و بدل شده بین مناظرهکنندگان بی اختیار آدمی را به یاد مناظرات معروف در همین چند ماه پیش در آمریکا میاندازد. چه مناظرههای پیش مقدماتی احزاب اصلی آمریکا که در یک سوی خانم کلینتون و برنی سندرز قرار داشتند(حزب دموکرات)و چه در دیگر سو که دونالد ترامپ و چند رقیب انتخاباتی او(حزب جمهوریخواه) قرار داشتند که با حدت و شدت به همدیگر می تاختند. مدتی بعد که کارزار انتخاباتی به دو نفر محدود شد، دیدیم که سطح انتقادات دو طرف تا کجا بالا گرفت که تقریبا به جزییترین مسائل زندگی خصوصی و شخصی ورود شد و ...
این از لوازم کار سیاسی در چنین سطحی است و اکنون می بینیم که همین ماجرا در سطح و ترازی دیگر در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری ایران تکرار شده است.
باید از آقای روحانی، جهانگیری و رقبایشان ، آقای قالیباف و آقای رئیسی قدردانی کرد که گام بلندی در جهت قدسیت زدایی از سیاست و سیاستمرد ایرانی برداشتند. این گونه مردم به رئیس جمهور به مثابه یک مدیر اجرایی در بالاترین سطح مملکت نظر میکنند و نه او را در قامت مردی اخلاقی و قدسی وآسمانی که قرار است تمامی مشکلات و مسائل زمینی و آسمانی را حل کند.
در چنین بستری است که میتوان از افراد و کارهایشان انتقاد کرد و مدام در رسانههای به آنها تذکر داد و حسابکشی کرد. در این سو و بسترهای اجتماعی نیز حرکت خارقالعادهای صورت گرفته است،چرا که به مدد شبکههای مختلف مجازی درک تحلیلی ایرانیان از عرصه سیاست و مردان دست اول آن برکشیده شده است و دیگر کسی انتظار ندارد که آدم معصوم و بیگناهی را نظاره کند. همچنانکه «آتش بدون دود نمیشود و جوان بدون گناه» باید پذیرفت که سیاست و قدرت بدون عیب و ایراد و انکسار نیست و معنا ندارد ، چرا که سیاست عرصه ممکنات است و نه عرصه آرزوها و آمال و ...
نظر شما