۰ نفر
۱۲ مهر ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۸

غلامرضا شجاع

مشکل کلان شهرها خصوصاً پایتخت، و مراکز استان‎ها معضلی است که با مطالعات دقیق و مستمر جامعه شناختی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی که حاصل استعمار یک صد ساله گذشته است که کشورهای انگلیس، روسیه، امریکا، آلمان و ... برای کشورهای جهان سوم به وجود آورده اند. داخلی‎ها هم در این راه به برنامه‎های آنان نهایت کمک را کرده‎اند. برای مثال به جز لندن که غیر از پایتخت مرکز عمده صنعتی و بندر بزرگ تجاری می‎باشد نسبت جمعیت مسکو به کل جمعیت کشورشان حدود 22/1 و پکن 99/1، بن 278/1، تورنتو 114/1 و دهلی 90/1 می‎باشد و واشنگتن حدود 500/1 و تهران حدود 7/ 1 است و چاره کار با تهدید زلزله و مشوق‎های غیر کارشناسی مثل افزایش حقوق برای کارمندان دولت و وام‎های 5 میلیونی بدون برنامه که به کشاورزان داده شد و بجای کاشت زمین کشاورزی، پراید خریداری شده و کشاورز راننده آژانس یا .....شده، نمی‎باشد و آمارهای چند میلیونی برای انتقال از شهرها به روستا و شهرستان‎ها بدون بسترسازی‎های لازم و کارشناسی شده انجام پذیر نیست.


این حرکت بزرگ و ضروری که به حق توسط دولت محترم اعلام شده احتیاج به مطالعات دقیق توسط متخصصین دانشگاهی و دانش‎پژوهان و اقتصاد‎دان‎ها نه اقتصاد‎خوان‎ها و یک بسیج ملی دارد، که با راه حل‎های دراز مدت از جمله هدایت سرمایه‎های ملی به توسعه واقعی کشور، علمی کردن و سود آوری کشاورزی، توسعه صنایعی که با وضع اقلیمی، منابع طبیعی کشور قابل ایجاد شدن است (نه مونتاژ اتومبیل‎های از رده خارج شده کشورهای اروپایی و حتی آسیایی !! ) (در این جا صنعت چاپ می‎تواند کمک کند و مواریث فرهنگی ایرانی اسلامی فقط با چاپ می‎تواند اشاعه یابد، و فرد را به خویشتن خویش و بازگشت به طبیعت پاک روستا آگاه کند) و خلاصه زیربناهای کار و باز هم کار را جستجو کنند و امسال هم که به فرموده مقام معظم رهبری سال کار و همت مضاعف است، بیایند و با منتهای جدیت و فداکاری بدون توجه به ابزارنارضایتی برای قشری که کار مشخص ندارند و ساکنان کلان‎شهرها خصوصاً تهران به اجرا بگذارند و دولت با فرهنگ سازی و مردم بزرگوار خودشان به این نتیجه برسند که دیگر جای زندگی در این شهرهای بزرگ نیست، و در این راه آماده تحمل هر گونه محرومیت باشند.


اما برای کوتاه مدت راه حل‎هایی به شرح زیر ارائه می گردد و امید است مورد توجه تصمیم گیران کشور قرار گیرد.

 1- با عنایت به اینکه یکی از علل توسعه بی حساب و کتاب تهران مرکزیت سیاسی یعنی پایتخت بودن آن است، این امتیاز به مرور از آن گرفته شود و در درجه اول هر وزارت خانه و اداره‎ای به محل واقعی آن انتقال یابد.


در ابتدا باید یاد آور شوم که جلسات هیات دولت و کمسیون‎ها و سمینارها و غیره (در صورت لزوم ) با وسایل ارتباطی کنونی به هیچ وجه احتیاج به تجمع در محل خاصی ندارد و هر موقع و در هر جا و با هر پراکندگی می‎توان جلساتی با تمام اعضاء تشکیل داد و به امور مملکت رسیدگی کرد، برای مثال وزارت صنایع می‎تواند به استان مرکزی، وزارت نفت به استان خوزستان که مرکز تولید و صنایع نفتی است، انتقال یابد.


وزارت کشاورزی و ادارات مختلف آن در این خیابان‎های آسفالت، زیر آسمان خراش‎ها و برج‎ها و روستاهای مدفون در دهه‎های گذشته تا به حال چه گلی بر سر کشاورزی ما زده است و آیا با انتقال به مراکز واقعی کشاورزی نمی‎تواند منشأ خدمات بهتری باشد؟ نیروی دریایی در تهران چه می‎کند؟ چرا مصوبه شورای انقلاب در سال 1366 در ارتباط با انتقال مراکز آموزش نظامی به خارج از تهران هنوز  اجرا نشده است؟ البته در تمام این موارد کاستن شدید از تعداد کارمندان بسیار لازم ولی بحث آن در این مقوله نمی‎گنجد.


2- از طرف دیگر باید به فکر یک پایتخت سیاسی برای کشور در گوشه ای از این فلات بزرگ بود که تنها نقطه ارتباطی کوچک برای پرداختن به حل و فصل امور باشد، و از اول شرایطی را با خود یدک نکشد که دوباره به صورت ابر شهر ظاهر شود و حدود و تعداد جمعیت آن به شدت کنترل شود.


3- مساله‎ای که اگر از اقدامات دوگانه فوق مهم تر نباشد کم اهمیت تر هم نیست، حذف یارانه است، البته با کار کارشناسی اقتصاددانان و به مرور که موجب تورم و فشار مضاعف نشود. بالاخره این ملت باید از پرداخت باج به دلال‎ها و گردن کلفت‎ها (ثروتمندان) رهایی یابد و این جز با قطع منطقی یارانه (از هر نوع آن ) در درجه اول برای تهران و سپس شهرهای بزرگ امکان پذیر نیست.
چرا باید یارانه سوخت به کسانی داده شود که با خودروهای آن چنانی آن هم نه یکی دو اتومبیل برای هر خانواده، رفت آمد
کنند ؟ چرا باید صاحبان واقعی این ثروت ملی از اقشار کم درآمد شهری با زندگی سخت و روستاها در اثر نداشتن امکانات هر روز بقچه سفر را برای تهران و مراکز بزرگ استان‎ها آماده سازند؟  اگر یارانه آب، برق، گاز و نانی که به تهران داده می‎شود، بودجه‎اش را به مصرف بهداشت -آموزش -توسعه و بهبود کشاورزی و خلاصه ایجاد کار برسانند، دیگر روستایی به شهر نمی‎آید، و اگر آمد همان دلال است و صلاحیت دریافت یارانه را ندارد.


4- گرفتن مالیات واقعی و بدون گذشت از ثروت‎های بادآورده و ان شاءاله نداشتن اسکله‎های غیر قانونی و شناسایی معاملات زیر زمینی و پولشویی و هزینه کردن مالیات برای صاحبان واقعی کشور اعم از تلاشگران جسمی و فکری.


5- مسوولان نظام به لحاظ اینکه صنعت چاپ به عنوان فرا صنعتی مهم و اساسی، تکمیلی، تزئینی و پیش برنده با کاربرد فرهنگی (مطبوعات و نشر) و صنعتی و حضور بلامنازع در صنایعی همچون صنعت فضایی، پزشکی، الکترونیکی، ارتباطی، اتومبیل سازی، بهداشتی، نساجی، پوشاک، کاشی و سرامیک، چینی و شیشه می‎بایست فرا صنعت چاپ را یک دغدغه ملی بدانند و جایگاهی همچون دیگر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه برای آن در نظر بگیرند و اجرا کنند.
در حوزه فرهنگی نقش صنعت چاپ در مهار آسیب شناسی اجتماعی نیز غیر قابل انکار است و در کشور با ایجاد کارخانجات مناسب حوزه چاپ و بسته بندی می‎توان از نابودی میوه هایمان که به خاطر نبود ماشین آلات بسته بندی و تبدیل به آب میوه، سردخانه و حمل و نقل مناسب،پای درختان ریخته و فاسد
می شود، جلوگیری کرد.
همچنین با توجه به اینکه در سال یک میلیون تن خرما در کشور تولید می‎شود و اهمیت خرما به عنوان ماده غذایی ارزشمند و غذای بحران‎ها در مواقع سیل و زلزله مورد تاکید قرار گرفته است، متأسفانه فقط 10 درصد آن یعنی 1000 تن صادر می‎شود که جمع ارزی آن رقم 100 میلیون دلار می‎شود و همین مقدار صادرات ما را دیگر کشورها مثل امارات با بسته بندی مناسب و 10 برابر ارزش افزوده یافته، صادر می‎کنند .
در حوزه های دیگر مانند خشکبار و تولید شیر نیز همین معضل وجود دارد. تعداد گاوهای شیرده در ایران به اندازه کشور هلند است ولی به علت نبود ماشین آلات نگهداری و بسته بندی لازم نمی‎توانیم از شیر این حیوانات استفاده بهینه کنیم و حتی جعبه شیر ما می‎بایست از عربستان به ایران بیاید.
تمام صنایع از جهت تکمیلی یا شناسایی و بسته بندی احتیاج به صنعت چاپ دارند و هیچ صنعتی بی نیاز از چاپ و بسته بندی نیست. ما می‎توانیم کارخانجات چاپ و بسته بندی را در نزدیکی روستاها و شهرستان‎ها بنا کنیم و با ایجاد اشتغال در روستاها و شهرستان‎ها ضمن جلوگیری، مهاجرت به شهر را معکوس کنیم.


6- برای عملی شدن پیشنهاد‎های فوق و همچنین راه حل‎های دیگری که به نظر متخصصان برسد، در درجه اول توجیه عوامل اجرایی آن و سپس آماده سازی فکر جامعه با این تغییرات لازم است. نباید هیچ کاری به صرف این که (من صلاح می‎دانم ) به اجرا گذاشته شود بلکه باید جامعه (و حداقل بخش قابل توجهی از آن) برای این تغییرات آماده باشد و برای این مقصود کار فرهنگی گسترده‎ای لازم است که در درجه اول مجریان آن باید کاملاً به مسئولیت و رسالت خود پی برده و سپس این داشته‎ها را به دیگران منتقل کنند.
هیچ شکی نیست که راه‎های بیش تر و بهتری برای حل این معضل اجتماعی و ملی وجود دارد که به امید خدا با روشن بینی و کوشش و همت جوانان پاک وطن پرست و متدین، تحصیل کرده ایرانی که هنوز طعم پول مفت دلالی را نچشیده اند پیدا خواهد شد و به اجرا در خواهد آمد به امید روزی که این ملت از سرطان بزرگی به نام تهران و غده‎های اقماری آن (منظور شهرهای بزرگ است) آسوده شده به زندگی طبیعی و همراه با کار و کوشش مضاعف و به خصوص بدون درآمد نفت دست یابد.

*  نایب رئیس اتحادیه صادرکنندگان خدمات صنعت چاپ

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 97455

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 8 =