۹ نفر
۱ آذر ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۴
شبیه ترین روشنفکر به انسان ایرانی

جلال آل احمد به روایت خودش زاده دوم آذر 1302 است.یعنی فردا می شود صدمین سالروز تولدش. البته خواهر زاده ایشان آقای محمد حسین دانایی با شواهد و مدارکی که اخیرا منتشر کرده مدعی است که ایشان دوازدهم آذرماه به دنیا آمده است. علی ایحال چه آن روایت را بپذیریم و چه این روایت را در اصل ماجرا فرق چندانی نمی کند. مهم بهانه ای است برای یادکرد از نویسنده ای مهم و تاثیرگذار که متاسفانه سایه سیاست چندان بر سرش سنگینی می کند که حتی لذت بردن از نثر ممتازش برای ما ایرانی ها ناممکن شده. و این البته تنها آل احمد نیست که قربانی سیاست شده است. به اطراف خودمان نگاه کنیم و ببینیم کدام واقعه و یا شخصیت را توانسته ایم با عینکی غیر از سیاست بنگریم؟ تقصیر جمهوری اسلامی است؟ بی شک حکمرانی در چنین نگاهی بی تاثیر نبوده اما ما خودمان هم به تعبیر ایرج میرزا کِرمِ سیاست داریم و به همین دلیل است که از غزه تا شجریان و از لیلی گلستان تا شهناز تهرانی را در پرتو سیاست زدگی قضاوت می کنیم.

بزرگراهی را به نام یک نویسنده کردن و یا گران ترین جایزه ادبی مملکت را به نام نویسنده ای که سخت از این عوالم گریزان بود ثبت کردن، حجابی عظیم خواهد شد برای ارتباط بی واسطه با او. اما از آن طرف هم همه فجایع وضع موجود را به او نسبت دادن و حتی آخوند بودن پدرش را به جرائم او افزودن به همین نسبت می تواند ماجرا را حال بهم زن و سیاسی کند. البته این را هم اضافه کنم که عامه مردم کمتر از این بیماری سیاست زدگی رنج می برند. هرچند تعداد کثیری از آن ها هم در این سال ها تحت تاثیر رسانه های مبتذلی مثل من و تو به صف سیاست زدگان و روشنفکران زرد پیوسته اند اما وضعشان از مدعیان فضل و فرهنگ بهتر است. گواه این ادعا هم تیراژ بالای کتاب های آل احمد است. کتاب هایی که نه ناشران قدرتمند دولتی پشت آن هاست و نه ناشران اسم و رسم دار بخش خصوصی. هر کسی هم از راه می رسد با طرح و شکلی متفاوت آن ها را منتشر می کند و در این چهل پنجاه سال اخیر خیلی ها از همین راه به نان و نوایی رسیده اند. همین ماجرا نشان می دهد که مخاطب عام آثار او بی اعتنا به قضاوت های سیاست زده فرهیختگان، کتاب های او را می خوانند. نگوییم چون حکومت او را تبلیغ می کند پس چنین است و چنان. کم نیستند شاعران و نویسندگانی که نهادهای رسمی با تمام توان از آن ها حمایت می کنند اما حتی در میان خانواده خود هم مقبولیت پیدا نکرده اند. این ها حرف های مفت سیاسی است.

اوایل انقلاب خیلی از شبه منتقدان از همین حرف ها درباره اقبال مردم به شعر شهریار می گفتند. می گفتند چون حکومت شعر شهریار را تبلیغ می کند شعر او در گرفته است اما زمان گذشت و غربال به دستان از عقب کاروان آمدند و ثابت شد هیچ حکومتی نمی تواند باعث نفی و اثبات شاعر و نویسنده شود. یک نکته جالب: این شب ها شبکه افق در برنامه به افق فلسطین بارها و بارها از اشعار شاملو بر روی تصاویر حمله صهیونیست ها به غزه استفاده کرد. توجه بفرمایید: شبکه افق. در برنامه ای برای فلسطین. اشعار شاملو. بنده خدا شاملو در همه عمرش حتی تصور چنین چیزی را هم نمی توانست بکند. اما جدای از همه مسائل فرامتنی، چنین اتفاقی قدرت شعر و ادبیات و فرهنگ و هنر را نشان می دهد و بار دیگر به همگان اثبات می کند:

غیر از هنر که تاج سر آفرینش است

دوران هیچ منزلتی پایدار نیست

خب، برگردیم به جلال آل احمد. نویسنده ای که سهم بزرگی در تحول نثر فارسی داشت. نویسنده ای که زیباترین جستارهای فرهنگی و اجتماعی معاصر ما متعلق به اوست. نویسنده ای که حتی یادداشت ها و نامه های خصوصی اش را می توان به عنوان یک اثر درخشان ادبی خواند و لذت برد. نویسنده ای که هنوز کلی ریزه کاری های هنری و ادبی کشف نشده دارد و حالاها حالاها می توان آثارش را بالا و پایین کرد و از آن ها چیزی یاد گرفت. اما همین نویسنده خلاصه شده است در فلان جمله ای که در غربزدگی درباره شیخ فضل الله نوری نوشته است. و به استناد همان یک جمله یا شده است مظهر شریعت و دفاع از اسلام ناب و یا شده است نماد دفاع از استبداد و ارتجاع. و کافی است کسی حوصله کند و همان غربزدگی را بخواند تا بفهمد اصلا از این خبرها نیست و حتی اگر حوصله خواندن غربزدگی را ندارد نگاهی به همان خسی در میقات بیندازد تا بفهمد نویسنده پُر شَر و شور زمانه ما نه عابد و زاهد است و نه فاسق و فاجر. نه پایبند زمین است و نه سودای آسمانی شدن دارد. عاشقی است سرگردان و معلق میان زمین و آسمان. شبیه ترین روشنفکر به انسان ایرانی. پُر از تناقض.اصلا بد یا خوب همین است که می نماید. در مقام آینگی:

صافی دل چیست از تمیز گذشتن

آینه با خوب و زشت کار ندارد

و من و تو اگر خود را از نگریستن در چنین آینه ای محروم کرده ایم سخت ضرر کرده ایم. آن هم به دلیل قضاوت های مشتی بی هنر که عالم و آدم را از پشت شیشه کبود سیاست زدگی می نگرند و چه دنیای حقیری دارند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1839729

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ناشناس IR ۲۱:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۱
    0 0
    البته این انسان ایرانی توده ای بود و احتمالا غرب زدگی او هم تحت گرایش سیاسی کمونیستی اش قرار داشت،با این حال جلال آل احمد نویسنده و مترجم درجه یکی است،لیسانسش به اندازه فوق دکترا دانشگاه تهران می ارزید،ولی خوب باید قبول کرد که قرن ۲۰ در تاریخ معرفت بشر تا به ابد خواهد درخشید می خواهد،جلال یک قرن بیستی بود.روحش شاد.
  • جواد IR ۲۲:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۱
    0 0
    جناب موسوی بلاغت وفصاحت برای یک نویسنده شرط لازم ولی کافی نیست مغز وعصاره کلام است که درذهن ودل خواننده ماندگار می ماند جلال را چه بخواهیم چه نخواهیم یک نویسنده سیاسی مثل شریعتی ومخالف رژیم میدانند.به هرحال این مردم هستند که چگونه انها راقضاوت میکنند.بنابراین داور اصلی مردم هستند ونمیشود به انها گفت بگونه ای دیگر قضاوت کنید
  • IR ۱۲:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
    0 0
    این حرفها دیگه خریدار نداره عزیز