علی پاکزاد: نگاهی به وضعیت بودجه خانوارهای روستایی در کشور نشان می دهد پرداخت یارانه نقدی می تواند به سادگی تراز بودجه این خانوارها را مثبت کند و این مسئله با توجه به ترکیب مصرف حاکم بر خانوارهای روستایی می تاند به افزایش توان مالی و امکان ایجاد انباشت سرمایه در این خانوارها منجر شود.
براساس آخرین اطلاعات منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در سال 88 میزان درآمد هر خانوار روستاری به رقمی معادل 5 میلیون 243 هزار تومان رسیده است ورد مقابل هزینه هر خانوار روستایی در یان سال رقمی معادل 5 میلیون و926 هزار تومان هزینه داشته اند و این نشان می دهرد میزان کسری بودجه هر خانوار روستایی کشور به طور متوسط در سال 88 معادل رقم 683 هزار تومان بوده است .
این رقم نشان دهنده متوسط کسری بودجه ای حدود 57 هزار تومان در ماه است که با احتساب سرانه 4.4 نفر خانوراهای روستایی می توان گفت سرانه کسری بودجه خانوار برای هر فرد روستایی در سال 88 به رقمی معادل 13 هزار تومان در ماه است در حالی که بر اساس برنامه ریزی های انجام شده دولت برای هر نفر از افراد ثبت نام شده معادل 40 هزار و 500 تومان یارانه نقدی در نظر گرفته است و به این ترتیب بر اساس میزان هزینه های سال 88 می توان گفت میزان یارانه نقدی سه برابر کسر بودجه خانوارهای روستایی است و حتی در صورتی که میزان نرخ رشده هزینه های خانوار در سال 89 دو برابر نرخ تورم براورد شود در ابتدای سال 90 میزان یارانه نقدی که قرار است بین خانواهای کشور توزیع شود بیش از کسر بودجه معمول خانوارهای روستایی خواهد بود.
ترکیب سبد هزینه خانوارهای روستایی
نگاهی به سبد هزینه خانوارهای روستایی نشان می دهد که ترکیب هزینه این خانوارها نسبت به خانوراهای شهری تقسیمی مناسب تردارد اگرچه سطح درآمدی این خانوارها پایین تر از خانوارهای شهری است ولی به دلیل انکه بر خلاف خانوارهای شهری سهم هزینه مسکن در روستا بسیار پایین تر است بر خلاف شهرها سهم بالایی از درآمد خانوارها به هزینه های خوراکی اختصاص پیدا می کند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در سال 88 معادل 37 درصد از هزینه خانوارهای روستایی کشور به خوراک و دخانبات اختصاص پیدا کرده است این در حالی است که در شهرها هزینه های خوراکی 22 درصد از سبد هزینه خانوار را اشغال می کند و در حالی که در روستاها معادل 17 درصد از هزینه های خانوار به مسکن اختصاص یافته است خانوارهای شهری هزینه مسکنی معادل 31 درصد را تحمل می کنند.
البته یکی از دلایل پایین تر بودن هزینه مسکن روستایی نسبت به شهری به غیر از مسائل مربوط به قیمت مام شده مسکن روستایی به سهم بالای مسکن ملکی در روستاها باز می گردد که به روایت امارهای ارایه شده در سال 88 معادل 86 درصد از خانوارهای روستایی را ساکن مسکن ملکی دانسته است.
نکته قابل توجه در سبد هزینه خانوارهای روستایی در بخش خوراکی تفاوت فاحس بین سهم مصرف آرد در سبد مصرف روستایی نسبت به شهر نشینان است که میزان حساسیت این خانوارها را به حذف یارانه گندم افزایش می دهد ولی با توجه به انکه روستا نشینان خود تولید کننده گندم هستند این معادله می تواند بسیار سریع تر از شهرها به تعادل برسد و هزینه افزایش یافته از محل یارنه نان از محل افزایش درامدها این خانوارها افزایش پیدا کند.
بر اساس گزارش مرکز امار ایران سهم آرد در مصارف خوراکی خانوارهای شهری معادل 18 درصد است در حالی که این کالا در سبد مصارف خوراکی خانوارهای روستایی معادل 22 درصد از هزینه ها را به خود اختصاص داده است.
ثروتمند ترین و فقیر ترین روستاییان کشور
بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران از بعد درآمد سالانه ثروتمندترین روستاییان کشور ساکن استان مازندران هستند و فقیرترین خانوارهای روستایی کشور ساکن استان خراسان جنوبی هستند. امارها نشان می دهد هر خانوار مازندرانی در سال 88 معادل 8 میلیون و 400 هزار تومان درامد داشته اند و در مقابل هر خانوار خراسان جنوبی در سال مورد اشاهر درامدی معادل 2 میلیون و 760 هزار تومان در امد داشته اند یعنی درامد ثروتمند ترین روستاییان کشور معادل 3 برابر فقیرترین خانوارهای روستایی کشور است.
در فهرست ثروتمند ترین خانوارهای روستایی کشور بعد از استان مازندران به ترتیب استان تهران با درامدی معادل 7 میلیون تومان درآمد سرانه و استان بوشهر با درامد سالانه 6 میلیون و230 هزار تومان قرار گرفته اند و در فهرست فقر ترین خانوراهای روستایی کشور بعد از استان خراسان جنوبی به ترتیب استانهای سیستان وبلوچستان با درامد سالانه ای معادل 3 میلیون و696 هزار تومان و هرمزگان با درامدی معادل 4 میلیون تومان قرار گرفته اند.
نتایجی که دولت باید نگران ان باشد
در زمانی که طرح هدفمندسازی یارانه ها و توزیع یارانه نقدی مطرح شد کارشناسان اقتصادی در ارزیابی نتایج این اقدام دولت ابراز نگرانی کردند که توزیع یارانه نقدی می تواند به تشدید مهاجرت روستاییان منجر شود ولی چون درآن زمان هنوز آخرین برآوردها از میزان هزینه و درامد خانوارهای روستایی کشور اعلام نشده بود و به دلیل نامشخص بودن میزان یارنه نقدی هیچ براورد دقیقی نمی توانست از میزان جدی بودن این پیش بینی داشت این هشدار در کنار ارزیابی های دیگر جدی گرفته نشد ولی امروز می توان با قاطعیت گفت آن پیش بینی های اولیه می تواند بسیار خطرناک تر از برآوردهای اولیه باشد.
ترکیب هزینه خانوارهای روستایی و میزان یارانه نقدی که دولت پرداخت آنرا آغاز کرده است همانطور که اشاره شده میزان یارنه نقدی پرداخت شده توسط دولت در روستاها معادل 31 درصد هزینه ها در سال 88 است در حالی که همین یارانه بر مبنای هزینه های سال 88تنها می تواند 17 درصد از هزینه ها را پوشش دهد. در نگاه نخست این پوشش بالاتر بسیار خوب است و می تواند به کاهش تفاوت طبقاتی بین خانوارهای شهری و روستایی منجر شود.
اما همین مسئله در صورتی که دولت برنامه های دقیقی برای جذب مازاد نقدینگی توزیع شده در همان جوامع روستایی فراهم نکند این نقدینگی به سمت شهرها سرازیر شده و به غیر از آنکه تورم نقدینگی در شهرها را افزایش خواهد داد می تواند منجر به تسریع فرایند مهاجرت روستاییان به شهر ها شود در حالی که اگر دولت بتواند با توزیع امکانات در روستاها و افزایش امکانات رفاهی ، بهداشتی و از همه محمتر اشتغال در روستاها زمینه جذب این نقدینگی را به سمت فعالیت های مولد فراهم کند دوباره شاهد سونامی مهاجرت از روستا به شهرها (مانند انچه در زمان اصلاحات ارضی در کشور اتفاق افتاد) نخواهیم بود و به طور حتم در این شرایط اجرای طرحهایی مانند کاهش جمعیت پایتخت نیز نتایج بهتری را به دنبال خواهند داشت.
نظر شما