به گزارش خبرآنلاین، در ابتدای این نشست هادی شریعتی، حقوقدان و نایبرئیس هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به اینکه در مفاهیم و تعاریف حقوق کودکان، گروهی با عنوان کودکان نامرئی داریم گفت: «این کودکان نامرئی بخشی از کودکان جامعه هستند که به دلایل سیاسی یا امنیتی و اجتماعی در جوامع دیده نمیشوند و به حاشیه رانده و از جامعه طرد میشود. جامعه این کودکان را نمیبیند و آنها را در جمعیت آماری خود حساب نمیکند. ترنسها بخشی از کودکان نامرئی هستند.» او ادامه داد: «وقتی از حق و حقوق در یک جامعه حرف می زنیم، باید سراغ متون قانونی در آن جامعه برویم. در جامعه ما بخشی از افراد جامعه سانسور میشوند. درباره حقوقشان یا قانون سکوت کرده یا به طور غیرشفاف ورود نمیکند. همین باعث تبعیض میشود و از دل تبعیض نیز بزه و آسیبهای اجتماعی به وجود میآید. در قوانین کشورمان ترنسکشوال به رسمیت شناخته شده اما این کافی نیست. قوانین باید جنبه حمایتی داشته باشد نه فقط در چند ماده خلاصه شود.»
شرع درباره ترنسها چه میگوید؟
شریعتی با اشاره به اینکه پایههای حقوق در ایران برگرفته از فقه شیعه است گفت: «در فقه شیعه از ترنسها با عنوان خنثی روانی یا خنثی مشکل نامبرده شده و احکام مخصوصی هم در زمینه نماز، روزه، حج و حدود و قصاص درباره آنها وجود دارد. یکی از معتبرترین اسناد فقهی که دائم در این زمینه مورد استناد محاکم قضایی قرار میگیرد کتاب تحریرالوسیله آیت الله خمینی است. درباره خنثی روانی احکام را در این کتاب نوشته و تدوین شده است. در سال ۱۳۶۰ هم یک فتوایی از آیت الله خمینی صادر شد مبنی بر شرعی بودن تغییر جنسیت و این فتوا به عنوان یکی از مجوزهای معتبر عمل تغییر جنسیت در ایران استفاده می شود. در همین راستا احکام قضایی در این خصوص بیشتر بر اساس متون فقهی در نظر گرفته می شود چرا که قانون مشخصی درباره ترنسها نیست. در همین زمینه یکی از چالش های اساسی درباره ترنسکشوال ها، نبود قانون منسجم، شفاف و جامع در این خصوص است. در قوانین اصلی ما دو تا سه ماده به صورت پراکنده و محدود به بحث ترنس ها پرداخته است.»
اگر یک ترنسسکشوال توانایی جراحی نداشته باشد، بهرسمیت شناخته نمیشود
او در ادامه گفت: «ماده ۹۳۹ قانون مدنی که درباره وضع تعیین ارث است و از واژه خنثی هم درباره ترنسها استفاده کرده. همچنین بند ۱۸ ماده ۲۴ قانون حمایت از خانواده که دادگاه صالح برای رسیدگی به درخواست تغییر جنسیت را دادگاه خانواده اعلام کرده است. در نهایت ماده ۳۳ آیین نامه سازمان نظام وظیفه که مربوط به معافیتهای اعصاب و روان است. این قوانین بسیار محدود و تعیین تکلیفشان بیشتر بعد از انجام عمل تغییر جنسیت فرد است. حالا اگر یک ترنسکشوال توانایی عمل جراحی نداشته باشد به صورت خودکار از چرخه حمایت روانی خارج و هیچ حقوقی برای او در نظر گرفته نمی شود.» نایب رئیس هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان ادامه داد: «اما درباره کودکان برای اولین بار در ایران، بند دال از ماده ۳ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب سال ۹۷، کودکان ترنس را کودکان دارای اختلال هویت جنسی به رسمیت شناخته است. آنها را در دسته کودکان در وضع مخاطره آمیز قرار داده که در مواد بعدی این قانون ساز و کار حمایتی برای این کودکان در نظر گرفته اند.» او گفت: «طی این چند دهه فقط یک بند از یک ماده قانونی به بحث کودکان دارای مسئله اختلال هویت جنسی یا تراجنسی پرداخته است. از طرفی کنوانسیون حقوق کودک نیز به عنوان یک سند بین المللی که مورد پذیرش دولت ایران قرار گرفته و در حکم قانون داخلی است، اشاره مستقیمی به کودکان با هویت جنسی متفاوت نداشته است. اما در ماده ۲ پیمان نامه که درباره اصل عدم تبعیض است، با توجه به وضع کودکان ترنسکشوال آنها در معرض تبعیض هستند و از این قضیه آسیب می بینند.»
ساختار آموزشی برای اخراج کودکان ترنس کاملا مهیا است
شریعتی ادامه داد: «نبود یک قانون جامع باعث میشود که کودکان ترنس قربانی همیشگی کودکآزاری باشند. مثل آسیبهای در محیطهای روانی، جسمی و حتی جنسی در محیطهای آموزشی است. کودکی که خلاف جنسیت خود در مدرسه لباس بپوشد یا رفتار کند با توهین و تحقیر و آزار یا توبیخ و اخراج میشود.» به گفته او، مواد ۶۴، ۶۵ و ۶۶ آیین نامه اجرایی مدارس مصوب سال ۷۹ با چشم پوشی نسبت به وضع دانش آموزان خاص امکانی را فراهم کرده که فضا را برای توبیخ و اخراج دانشآموزان ترنس باز گذاشته است. او ادامه داد: «موضوع دیگر عدم شناخت از موضوع و مسئله ترنسکشوال است. اغلب مدارس هیچ شناختی از این موضوع نداشته و رفتار دانش آموز را حمل بر انحراف اخلاقی او می پندارند. به همین دلیل خیلی از این کودکان در مدارس آسیب دیده و افسرده می شوند و متاسفانه مددکاری هم در مدارس برای کمک به آنها وجود ندارد. گاهی ما قانون را داریم اما انشای قانون به گونه ای است که باعث می شود صاحب آن حق از حقوق خود بگذرد.»
به گفته شریعتی، مثل یکی از بندهای ماده ۳۳ آییننامه نظام وظیفه است. در یکی از این بندها ترنسکشوال ها از خدمت سربازی معاف شده اند اما در مورد آنها به عنوان یکی از مصادیق انحرافات اخلاقی عنوان شده است. این موضوع برای نوجوان ۱۸ ساله ای که تصمیم به استفاده حق خود برای معافیت دارد یک سد محسوب می شود. آیا باید این برچسب را بپذیرد یا به خدمت سربازی تن دهد که آنجا با آسیب های بیشتری روبرو می شود. او ادامه داد: «تغییر انشایی این ماده باید تبدیل به یکی از مطالبات جدی نهادهای اجتماعی دربیاید.
بعضی ها ایران را به بهشت ترنسکشوال ها می شناسند. شاید به خاطر پایین بودن هزینه عمل تغییر جنسیت به نسبت کشورهای دیگر باشد یا صدور مجوز تغییر جنسیت در یک کشور اسلامی بوده اما این موضوع قابل درک نیست و امیدواریم یک روز فارغ از جنسیت، نژاد و طبقه درباره همه انسان ها از روی حقیقت و عدالت قضاوت شود.»
بودجه بهزیستی برای ترنسها، فقط ۲۰ میلیون تومان!
در ادامه این نشست، حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با پرداختن به بحث کودکان ترنس گفت: «من یک مددکار اجتماعی هستم و می خواهم از زمان شروع حمایتها از این گروه در ایران صحبت کنم. در گذشته اطلاعاتی درباره ترنسها در دسترس نبود و نمیدانستیم آنها چه کسانی هستند. سال ۸۳ من کارمند برنامه و بودجه کشور بودم. نگاه این بود که باید با ترنسها برخورد شود. همان دوره وزیر وقت بهداشت و درمان اعلام کرد که هیچ مسئولیتی در قبال درمان این افراد ندارند. آن زمان نگاههای اشتباهی درباره این افراد وجود داشت چون استدلال بر این بود که تعدادشان کم است و هزینههای درمانشان بالا پس توجه زیادی به آنها نمیشد. در نهایت اما به این نتیجه رسیدند که این افراد با بهزیستی بیشتر در ارتباط باشند. چرا که بهزیستی خودش نیز علاقه مند بود در این حوزه وارد شود. خیلی بد است شما شهروند باشید اما به رسمیت شناخته نشوید. تغییر نگاه به موضوع ترنسها کار راحتی نبود تا اینکه با پیگیریهای پی در پی سال ۸۵، حدود ۲۰ میلیون تومان کل اعتباری بود که بهزیستی برای حمایت از ترنسها و جراحی آنها قرار داد.»
او ادامه داد: «این در حالی بود که مجاب کردن سیستم با ذهنیت غلطی که سیاستگذاران نسبت به این موضوع داشتند و همچنین فقر دانش و نبود ظرفیتهای علمی و کافی درباره ترنسها کار را سخت تر کرده بود. سال ۸۵ من بار دیگر به بهزیستی برگشتم و همان دوره سعی کردیم کارهایی را برای ترنسکشوالها انجام بدهیم. آن هم در شرایطی که ما مخالفان زیادی از درون سازمان داشتیم. از نگهبانی و حراست گرفته تا دیگر افرادی که مخالف رسیدگی به وضع ترنسها بودند و اولویت برنامههایشان روی کودکان کار یا زنان آسیب دیده متمرکز بود. به همین دلیل برای تغییر این رویکرد به زمان نیاز داشتیم. جالب است بدانید ۱۵ سال طول کشید تا لایحه اطفال و نوجوانان ترنس از مجلس بیرون آمد. در اولین قدم پرونده در استانها تشکیل میشد و دیگر نیاز نبود ترنسها به تهران بیایند. از طرفی میزان حمایت از ترنسها به ۵ میلیون تومان افزایش پیدا کرد که آن موقع این رقم برای ما در بهزیستی خیلی بود. در همین راستا هزینه حمایتی را طی دستور العملی به مدیر بهزیستی استان می دادیم تا این افراد مجبور به آمدن به تهران نشوند. این در حالی بود که پس از آن ترنسها هم در گروههای هدف و حمایت سازمان بهزیستی جای گرفتند و در صورت لزوم از سایر خدمات نیز در صورت وجود منابع می توانستند بهره بگیرند.»
نظام وظیفه ترنسها را مفسد اخلاقی میدانست!
موسوی چلک در ادامه گفت: «سازمان بهزیستی تا سال ۹۲ هیچ مسئولیت قانونی در قبال ترنسها نداشت. از طرفی جلسات مختلفی را با دوستان ترنس و مسئولان برگزار میکردیم تا آنها را با ترنسها روبهرو و حساسیت در این باره ایجاد کنیم؛ چرا که برای حمایت از آنها به مشارکت اجتماعی نیاز داشتیم. این کار به تنهایی غیرممکن بود. باید سراغ خیلی از ارگانها مثل پزشکی قانونی، نیروی انتظامی، پلیس امنیت اخلاقی، دادگستری، ثبت احوال، وزارت کشور و ... جاهایی بود که باید با آنها ارتباط میگرفتیم. در همین زمینه انجمنی غیردولتی برای حمایت از ترنسکشوالها مجوز گرفت و تشکیل شد. بعد از این ما مشکل معافیت از خدمت بچههای ترنس را در دستور کار قرار دادیم. آن زمان در ماده ۳۳ نظام وظیفه از ترنسکشوالها به عنوان مفسد اخلاقی یاد کرده بودند اما در هیچ کدام از کارتهای معافیت تا جایی که من دیده بودم این عنوان را نمینوشتند. منتهی بند مربوط به اختلال روانی را میزدند. در همین راستا موردی داشتیم که دختر بود و بعدها پسر شد اما با این معافیت و عنوان نمیتوانست جایی استخدام شود. به همین دلیل در ادامه با مسئولان نظام وظیفه در آن زمان مکاتبه کردیم و جلسهای را با حضور ترنسها تشکیل دادیم.»
به گفته او، آنها پس از این جلسات و شنیدن مطالبات ترنسها در چند زمینه تغییر رویکرد دادند و پس از آن بیماری هورمونی یا غدد را ابلاغ کردند و به این ترتیب ترنسها دیگر مشمول عدم استخدام نمیشدند. نکته بعدی درباره افرادی بود که به سن سربازی میرسیدند. در این رابطه نظام وظیفه قبول کرد افرادی که وضعیتشان مشخص نیست با نظر بهزیستی بتوانند معافیت موقت داشته باشند. این امر به همه استانها ابلاغ شد اما قانونی نبود. این مددکار اجتماعی ادامه داد: «موضوع بعدی رسیدگی به مسئله شناسنامه ترنسها بود. مثلا میگفتند فهمیه کوروش و کوروش فهمیه شده است. در حالی که در خود قانون ثبت احوال این امکان وجود داشت که این موضوع بیان نشود. آنجا هم مکاتبه کردیم و به این ترتیب نوشته میشد با استناد به کد فلان آقا یا خانم ایکس تغییر نام داده است.»
اعتبار را از ۲۰ میلیون به ۲ میلیارد رساندیم
او ادامه داد: «دغدغه بعدی ما پزشکان بودند. با پزشکان مختلفی صحبت کردیم و پزشکان را به افراد با ویژگیهایی که داشتند معرفی میکردیم. مثلا دکتر کهنزاد یکی از دکترهای شریفی بود که جراحی ترنسها را با دقت و ظرافت انجام میداد. از طرفی اگر کسی ترنس نبود فقط برای دریافت هزینه، جراحی او را انجام نمیداد. در این مسیر خیلیها برای حمایت از ترنسها قدم برداشتند. ما جزو معدود کشورهایی هستیم که مدارک فرد پس از تغییر جنسیت نیز تغییر میکند. مثلا در انگلستان این اتفاق رخ نمیدهد. در زمان مسئولیت کلیپی از ترنسها تهیه و در هیئت دولت پخش شد. ما گارد شدیدی را در دولت برای حمایت از این گروه داشتیم. در همین راستا دکتر کریمی در قم نیز از منظر فقهی روی این بخش که رساله دکترایش بود کار کرد و خیلی رسالهاش برای تغییر دیدگاه مراجع برای صدور فتوا به این موضوع کمک کرد. در همین دوره اولین گروه همیار را ترنسها در تهران تشکیل دادند. رستورانی را با حمایت سازمان بهزیستی راه انداختند و همه این برنامهها و تلاشها باعث شد ما در سال اول تقریبا منابع اعتباریمان را در بهزیستی از ۲۰ میلیون تومان به دو میلیارد تومان برسانیم.»
ترنسها مشمول خدمات بیمهای شدند
چلک با بیان اینکه سال ۹۲ نیز اتفاقهای مثبتی در این خصوص رخ داد اضافه کرد: «آن زمان من مدیرکل دفتر آسیب های اجتماعی وزارت رفاه بودم. اولین کاری که انجام دادیم، جلب رضایت وزارت بهداشت و سازمان بیمه برای پذیرش بخشی از هزینه های درمان آنها بود که در نهایت این قضیه مشمول خدمات بیمه ای شد و بیمارستان امام خمینی دفترچه های این افراد را می پذیرفت. سال ۹۲ ما آیین نامه اورژانس اجتماعی را نیز در هیئت دولت مصوب کردیم. ماده یک آیین نامه بهزیستی راجع به این گروه ها مسئولیت دارد. یعنی ترنسکشوال ها افراد مشمول اورژانس اجتماعی هستند. حتی قرار بود از تایلند جراح بیاوریم. چرا که کار جراحی آنها در مورد ترنس ها بی نقص بود اما وزارت بهداشت اجازه نداد. قرار بود آنها یک ماه در ایران حضور پیدا کرده و هم جراحی کنند و هم پزشکانی را در این حوزه آموزش بدهند. چرا که در ایران عموما پزشکان زیبایی این کار را انجام می دهند. ما هنوز روانشناس، پزشک، پرستار، مددکار خوبی را تربیت نمی کنیم که ترنس را خوب بشناسد و حمایت بدهد. اما در عرصه سیاستگذاری محدودتی برای حمایت از ترنس ها نیست. گاهی مواقع من به عنوان مجری قانون شاید در اجرا مشکل ایجاد کنم اما نظام حقوقی ما این موضوع را پذیرفته است. با وجود همه سختی ها و مشکلاتی که هنوز ترنس ها با آنها درگیر هستند امروز خوشحالم که به نقطه ای رسیده ایم که امروز دور هم جمع شده و راجع به ترنس ها حرف می زنیم.»
* انحراف جنسی در کارت پایان خدمت، چرا؟
در ادامه اما شریعتی در پاسخ به چلک درباره وضع نظام وظیفه ترنسها گفت: «متاسفانه هنوز در مورد ماده ۳۳ نظام وظیفه بند ۸ مشکل وجود دارد. در کارت پایان خدمت ترنسها در حال حاضر انحراف جنسی قلمداد می شود و معافیت ترنس ها بر همین اساس صادر می شود.» پس از آن چلک گفت: «این بخشنامه توسط خود نظام وظیفه ابلاغ شده است. من بخشنامه را از بهزیستی گرفته و این مطلب را پیگیری میکنم. چون آن بخشنامه در راستای همان ماده ۳۳ بود و می دانم لغو نشده اما یک نمونه از کارت جدید را به من بدهید تا پیگیر این موضوع شوم.» در این میان یکی از ترنس های حاضر در نشست گفت: «من معافیتم را گرفتهام و دعوای شدیدی در کمیسیون نظام پزشکی شهرمان داشتم. آنها میگفتند بندی که به ما اختصاص دادهاند برای روان درمانی است.» چلک ادامه داد: «بله در قانون چند ماده برای معافیت آمده و بستگی به آن کمیسیون بررسی می کند که کدام بند را در نظر بگیرند. در واقع از آنجایی که این افراد سالم هستند و می توانند اشتغال داشته باشند. بحث اختلال روانی مانع اشتغالشان می شود، آن بخش نامه در نظر گرفته شد. اما در نهایت مطالبه گری میکنیم تا مشکل این بند حل شود.»
مدارکم کامل بود ولی به]اطر کنجکاوی میخواهند معاینهام کنند
در همین رابطه یکی دیگر از ترنسهای حاضر در جمع با اشاره به موضوعاتی که باعث خدشهدار شدن عزت نفس بچههای ترنس میشود، به رفتارهای غیرعادی برخی از مسئولان انتقاد داشت و گفت: «من مدارک پزشکی ام را که برای معافیت میبرم کامل است. هر وقت راجع به این موضوعات حرف میزنم حالم بد میشود. من بارها برای پیگیری معافیت اقدام کرده و بارها مورد معاینه پزشکان قرار گرفتهام. آن هم در شهر کوچکی مثل نورآباد لرستان. با اینکه همه مدارکم کامل است اما همچنان میخواهند به خاطر کنجکاوی خودشان مرا معاینه کنند. چه لزومی به این کار است؟ این موضوع در شهرمان پخش شده و از لحاظ روحی به شدت ضربه خوردهام.» او گفت: «به خاطر همین مسائل مجبور شدم شهرمان را ترک کرده و به تهران بیایم. چون در آنجا مدام تحقیر و مسخره میشدم. حالا کارت معافیتم آماده و مراحل اداریاش طی شده. با وجود اینکه کارتم آمده به من زنگ زده و گفتهاند یا میآیی معاینهات کنیم یا کارتت را میشکنیم و از بین میبریم. اما من میدانم به خاطر کنجکاوی شخصی خودشان اصرار به معاینهام دارند. وقتی کارتم آمده دیگر نیازی به این رفتار نیست و من نمیدانم چه برخوردی کنم.» در ادامه سامان ارسطو بازیگر، کارگردان و ترنسکشوال و یکی دیگر از سخنرانان این نشست در اعتراض به بدرفتار با ترنسها اعلام کرد: «مورد مشابه این آقا را یکی دیگر از بچههای ترنس نیز تجربه کرده بود. فردی که این درخواست را دارد خودش یک بیمار جنسی است. من در تماسی به ایشان گفتم که خودش را به یک روانشناس معرفی و با تهدید قانونی او را مجبور کردم که کارت سربازی فرد مورد نظر را به پست داده و برای او ارسال کند. چون دو نفر از بچههای خرمآباد مشکل این آقا را داشتند و باید این موضوع حل شود.»
۵ میلیون حمایت میکنند اما هزینه ۱۷ میلیون است
ارسطو ادامه داد: «مشکل ما این است که بدون کسب آگاهی درست از جنسیت به دنبال دریافت یکسری از موافقتها هستیم. نباید به غلط درباره ترنسکشوالها گفته شود، این افراد بیمار و گناه دارند تا به آنها توجه شود. دوست داشتم هیچ وقت کسی با این قضیه موافقت نکند تا وقتی که خود این مسئله به درستی معرفی و مطرح شود. امروز یک فرد ترنس چون به او گفتهاند باید زن یا مرد شوی، ترنس بودنش را نمیپذیرد و خودش را مخفی میکند. حتی انجمنی که در این زمینه با عنوان بیماران مبتلا به هویت جنسی تشکیل شده، غلط است. نمیتوانیم چنین عنوانی را به کار ببریم. سال ۸۷ بودجه هر نفر ترنس ۱۷ میلیون تومان بود. بهزیستی پول خوبی در اختیار داشت اما ترنسها آن طور که باید مورد حمایت قرار نگرفتند.
موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی در پاسخ گفت: «کل مبلغ حمایتی ترنسها از سال ۸۶ ، پنج میلیون تومان شد. جراحی این افراد ممکن است ۱۷ میلیون تومان بوده اما کمکی که دولت انجام می داد ۵ میلیون تومان بود.»
جراحان نابلد به ترنسها آسیب میزنند
ارسطو در ادامه گفت: «من سالها است میجنگم و یک مبارز به دنیا آمدهام. همیشه یک ترنس هستم. چه با جراحی و چه بدون جراحی. ما اقلیت جنسی فقط ترنسکشوالیم. هیچ پیلهای ندارم و نداشتم که امروز پروانه شوم. پیله، مغز بیمار من است. لطفا ترنس هایی که از این عناوین استفاده می کنند این موضوع را در ذهنشان خط بزنند.» بازیگر ترنس با بیان اینکه ترنسها باید خودشان ذهنیتشان را عوض کرده و ترنس بودنشان را به عنوان بخشی از طیف جنسها بپذیرند ادامه داد: «من هیچ وقت به دنبال هویتم نبودم. کارت شناسایی، معافیت، شناسنامه هیچ وقت هویت درونی من را شامل نمی شود. من فقط اندام جنسی که به اصطلاح به آن زنانه می گویند را جراحی و به جسم مردانه نزدیک کردم. مهم نیست جراحی انجام بدهید یا خیر. لطفا زیر تیغ جراحان به اصطلاح جراح نروید. با ۵ میلیون نمی شود جراحی انجام داد. یکسری جراحیهای اشتباه انجام داده و تمام عصبهای حسی بچهها را از بین میبرند. اتفاقی که به شدت باعث آسیب به آنها میشود.»
او با انتقاد به نادیده گرفتن شدن ترنسها از سوی جامعه گفت: «حق و حقوق ترنس ها هنوز به درستی به رسمیت شناخته نمی شوند. ترنس بیمار نیست. عنوان بیماری برای آنها اشتباه است. ترنس، فقط ترنس است. اشتباه ما این است که در این باره به دیگران توضیح می دهیم. مگر دیگران زن یا مرد بودنشان را توضیح می دهند؟ همان طور که من مرد بودن یا زن بودن کسی را پذیرفته ام او نیز باید ترنس بودن مرا بپذیرد. یکی از مشکلاتی که ما با بچه های ترنس داریم این است که خودشان، خودشان را باور ندارند. عدهای از ترنسها به خاطر ذهنیتهای اشتباه جامعه و اینکه مردم آنها را بپذیرند به عمل جراحی اقدام میکنند. این عمل بدون شناخت کافی از بدنشان بوده و پس از آن پشیمان و آسیبهای زیادی را متحمل میشوند. هزینه جراحی در ایران بیش از ۸۰ میلیون تومان است و خیلی از ترنسها قادر به پرداخت آن نیستند. پس چه سرنوشتی در انتظار آنها است؟ آیا تا زن یا مرد نشوند نباید کار کنند؟ نباید به فعالیتهایشان ادامه بدهند؟ گاهی در بعضی از مکانها مرا به عنوان یک ترنس موفق معرفی میکنند. چرا؟ من هم یک انسان موفق هستم از زمانی که متولد شدهام و فرهنگ جامعه با اطلاعرسانیهای دقیق باید به سمتی برود که مردم ترنس را باور کنند.»
۴۷۴۷
نظر شما