واقعیت آنست که حکومت های خاورمیانه عربی،به رغم آنکه نام جمهوری را با خود به یدک می کشند اما حکومتهای استبدادی و یا به عبارتی مادام العمری هستند که ساختاری خانوادگی و طایفه ای دارند همانند عربستان سعودی،بحرین،کویت و سوریه.
وجه اشتراک و غالب حکومت های خاورمیانه مجموع همین مسائل است و در واقع ریشه انقلابات و اعتراضات را نیز باید در همین مسئله جستجو کرد. سوریه نیز از این قاعده مستثنی نیست.این کشور نیز ساختار سیاسی خود را جمهوری می داند اما مدت مدیدی است که خاندان اسد بر حکومت تکیه زده اند و هیچ چرخش قدرتی در ساختار حکومتی صورت نمی گیرد.دولت در مقابل مردم پاسخگو نیست و حکومت نیز با استفاده از نیروی نظامی، مخالفان را سرکوب می کند.لذا خیزش کنونی سوری ها نیز پایان دادن به همین وضعیت و ساختار و استقرار حکومتی دمکراتیک با احترام به مبانی حقوق بشری است.
انقلابات خاورمیانه در برخی از کشورها با هزینه کمتری به ثمر رسید اما در سایر مناطق با توجه به ویژگی های خاص کشورها با دشواری هایی همراه است.اما در خصوص سوریه مسئله مهم اینست که بخش مهمی از اراضی این کشور در اشغال اسراییل قرار دارد و به نوعی حالت شبه جنگ در این کشور برقرار است.لذا دولت باید سیاست منطقی تر را در پیش بگیرد.
در صورتی که حکومت همین شیوه سرکوب را ادامه دهد و راه حلی مسالمت آمیز را در پیش نگیرد و همچنان به قدرت نظامی برای سرکوب متوسل شود،این احتمال وجود دارد که پرونده سوریه نیز به شورای امنیت کشیده شود و همان تصمیمی که در خصوص لیبی گرفته شد، در مورد سوریه نیز تکرار شود.
آینده این کشور بدون شک به رفتار و رویکرد بشار اسد در برخورد با مخالفین بستگی دارد که آیا رفتار منصفانه ای را در پیش می گیرد یا خیر. 16146
نظر شما