حمید بهبهانی وزیر راه دیروز در جمع خبرنگاران گفته است: «رسانهها موظف هستند مردم را آرام کنند تا ما در جهت افزایش ایمنی و نوسازی ناوگان حرکت کنیم.»
موقعیت اول: هواپیما
خلبان: «مسافرین محترم خسته نباشید. خلبان با شما صحبت میکنه. لطفاً آرام و راحت باشید. از مهمانداران محترم و محترمه هم خواهش میکنم که به ترتیب آقایان و خانمها را به آرامش دعوت کنند که خدای ناکرده محرم و نامحرمی نشه. ما الان در ارتفاع 2000 پایی از سطح دریا، داریم برای سقوط آماده میشیم. لطفاً آرام باشید. ناوگان هواپیمایی داره در جهت افزایش ایمنی و نوسازی حرکت میکنه. البته به عمر شماها قد نمیده، ولی به هر حال آیندگان در امان خواهند بود. لطفاً اشتباه من رو ببخشید. هواپیمای ما همانطور که آقای بهبهانی گفتند سالم بوده ولی انفارکتوس کرده. البته طبق معمول اشتباه اصلی از منه، هیچ کس دیگهای مقصر نیست. خدا همه مونو بیامرزه. سرپل صراط همدیگه رو میبینیم. قرارمون یادتون نره!»
موقعیت دوم: اسباببازیفروشی
بچه: بابا من از اینا میخوام.
پدربچه: نمیشه. اسباببازی جنگی نمیخرم.
بچه: پس چی میخری؟
پدربچه: من نمیدونم شما بچههای این دوره زمونه چرا این قدر اسباببازی میخواین. ما که بچه بودیم، با کاغذ برش و حصیر و سریش یه بادبادک میساختیم و یه ماه باهاش بازی میکردیم.
بچه: نه! بادبادک نمیخوام. الان یه اوضاع و احوالی شده که بادبادک هم نمیشه هوا کرد. تا بره هوا میافته.
پدربچه: چرا؟
بچه: از بس که رسانهها بیاعتمادسازی کردن وگرنه کسی مقصر نیست. هر چه که بره هوا لاجرم باید پایین بیاد دیگه. حالا یا آروم آروم یا یهو و یه دفهای ولی این رسانهها هی شلوغش میکنن.
حمید بهبهانی وزیر راه: «هشدار میدهم روی سوانح مانور دادن کافی نیست و باید برای اعتمادسازی مردم کار کنید. رسانهها وظیفه سنگینتری از ما دارند و باید مردم را آرام کنید.»
1- ببخشید این هشدار به که و برای چیست؟ به آنها که سوار میشوند؟ به آنها که میافتند؟ به آنها که میاندازند؟ یا به آنها که میگویند ای وای چرا افتاد؟
2- اساساً وقتی سانحه رخ میدهد، باید روی چه مانور داد؟ شما جای ما باشید روی چی مانور میدهید؟
3- البته که رسانهها وظیفه سنگینتری دارند. شما میاندازید گردن خلبان بنده خدا و تمام میشود، او هم که به رحمت خدا رفته و حرفی ندارد. ما که میخواهیم بیندازیم گردن اصل کاری که از قضا گردن هم نمیگیرد کارمان والذاریات است.
نظر شما