همانگونه که فردوسی نیز گفته است که شاهنامهاش از باد و باران نیابد گزند. این حرفها اعتماد به نفس کاذب نیست. واقعاً گلستان همیشه خوش خواهد بود. سعدی استاد فصاحت است. او واقعاً افصحالمتکلمین است. هرچند لفظ و معنی از هم جدا نشدنیاند اما کاری که سعدی کرده بدون اغراق هیچ کس در 14 قرن تاریخ مشعشع اسلام نکرده است. این شاعر بزرگ، ادبیات فارسی و عربی را با هم فرا گرفته و در دانستن این دو زبان بینظیر است و هیچ شاعر عربی در نعت حضرت رسول اکرم به پای سعدی نمیرسد.
سعدی حکیم است. او فیلسوف نیست و حتی تا حدی هم ضد فلسفه است. چون در جایی درس خوانده که فقه شافعی و کلام اشعری و ادبیات محور بوده است، یعنی در نظامیه. بنابراین سعدی حکیم است و معلم اخلاق. اما اخلاق اسلامی چیست؟
اسلام که بزرگترین ادیان الهی و دین آسمانی است اخلاق اسلامی را چگونه مطرح کرده و تئوری در اخلاق اسلامی چیست؟ ما مگر چند کتاب درباره این موضوع در طول 14 قرن داریم: «تهذیبالاخلاق ابنمسکویه»، «اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین توسی»، «اخلاق جلالی محقق دوانی» و... که البته تعداد آنها زیاد نیست. اینها هم البته یک حرف بیشتر نگفتهاند. همگی آنها برای اخلاق 4 فضیلت اصلی و عمده قائلند که همان شجاعت، عفت، عدالت و حکمت است. برای شجاعت، حکمت، عفت که خلق و خوی آدمی است میتوان حد وسط در نظر گرفت اما حد وسط عدالت نامعلوم است. عدالت افراط و تفریط ندارد. عدالت عدالت است. عدالت یا هست یا نیست. اگر حد وسطی در کار باشد عدالت هم هست و اگر این حد وسط نبود عدالت هم نیست. عدالت در ردیف آن سه تای دیگر نیست. عدالت اعتدال در همه چیز است. عدالت یک حالت است.
از طرف دیگر این حدوسط حرف ارسطو است که وقتی آمده در اسلام برای آن روایات و احادیث آوردهاند. غزالی هزار سال پیش متوجه این مسأله شد و چون ارسطوستیز بود این اخلاق را نپذیرفت و به همین دلیل او روایات و احادیث را آورده و سعی کرده از آنها اخلاق اسلامی بیرون بکشد.
باید بگویم که سعدی، عالم اسلامی بوده و درباره اخلاق هم سخن گفته است. به نظر من آنچه سعدی در کتاب گلستان و بوستان گفته جنبه اخلاقی دارد و این نمونهای از اخلاق اسلامی بهشمار میآید. سعدی هیچ جا از جاده شریعت و اسلام خارج نشده است. سخنانش مستند در آیات و روایات است و شیرین و پر جاذبه.
سعدی در بوستان ده باب عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، ذکر، تربیت، شکر، توبه و مناجات را آورده است. این استاد سخن و عالم اسلامی، در هشت باب گلستان خود یعنی در سیرت پادشاهان، در اخلاق درویشان، در فضیلت قناعت، در فواید خاموشی، در عشق و جوانی، در ضعف و پیری، در تأثیر تربیت و در آداب صحبت میتواند آموزههای بسیاری برای انسانهای امروز داشته باشد.
نظر شما