این روزها نگاه همه دوستداران کشتی فرنگی به شهر شیراز است و در این شهر همه نگاهها به یک خانه؛ شیراز دو قهرمان جهان در مسابقات جهانی داشت و با ۴ نماینده ۳ مدال گرفت اما از آن مهمتر رشادتی بود که دلاوران شیرازی را به برند اتحادیه جهانی تبدیل کرد. در شیراز خانه گراییها این روزها زیر ذرهبین همه دنیاست. دو برادر به نامهای محمدعلی و محمدرضا ...
اگر میخواهید بدانید در منزل گراییها چه خبر است، حتماً مصاحبه با این خانواده قهرمان را از دست ندهید:
حمید گرایی: پدرم نگذاشت کشتیگیر شوم ولی ...
پدر برادران گرایی را حتماً در برنامههای مختلف این روزها دیدهاید. مردی که ۳ پسرش را به کشتی تشویق کرد و امروز همه زندگیاش وقف ۲ قهرمان جهان است.
ظاهراً به کشتی علاقه داشتی که فرزندان شما کشتیگیر شدند؟
من وقتی بچه بودم، به کشتی علاقه داشتم چون یک ورزش پهلوانی بود. یادم میآید سال ۱۳۴۶ بود که به مسابقات کشتی میرفتم تا از نزدیک تماشا کنم. البته پدرم مخالف بود و میگفت باید کاسبی یاد بگیری و بتوانی در آینده شغل خوبی داشته باشی! یک بار که مسابقات بود و من برای تماشا رفته بودم و ناراحت بودم که نمیتوانم کشتی را یاد بگیرم، از شدت ناراحتی خوابم برد و مسابقات تمام شد! زمانی که پدرم دید دیر کردم حدس زد برای دیدن مسابقات کشتی رفتهام، دنبالم آمد و مرا در سالن دید. به او گفتم میخواهم کشتیگیر بشوم ولی یکی محکم زد توی سرم و گفت باید کاسب شوی! به همین دلیل گرچه خیلی علاقه داشتم ولی نتوانستم کشتیگیر شوم و بهجایش به پسرها فرصت دادم تا کشتیگیر شوند.
از همان بچگی گذاشتید کشتیگیر شوند؟
نه؛ من اجبار نکردم که بچهها حتماً کشتیگیر شوند. به همین دلیل ابتدا از همان کوچکی گذاشتم در رشته ژیمناستیک کار کنند که بعداً هر رشته ورزشی که دوست دارند انتخاب کنند. حسین پسر بزرگم آن زمان ۶ سالش بود و علی هم از ۴، ۵ سالگی شروع کرد. جالب است بدانید هر ۳ پسرم در ژیمناستیک خیلی خوب کار کردند و حتی قهرمانی هم در سابقه خود دارند.
با این فنونی که محمدعلی و محمدرضا در کشتی میزنند به نظر میآید در بچگی شیطان هم بودهاند.
هر سه تا جنب و جوش داشتند و میز و صندلی سالم در خانه نگذاشته بودند، بهخصوص همین محمدعلی که از همه شیطانتر بود. آنقدر شیطان بودند که مادرشان میگفت نباید این سه تا بچه با هم باشند وگرنه هیچ چیز سالم در خانه نخواهیم داشت به همین دلیل من که راننده بودم، بعضی وقتها حسین یا محمدعلی را همراه خودم میبردم.
چه شد که حسین پسر بزرگ شما نتوانست کشتی را ادامه دهد؟
خیلی دوست داشتم حسین هم ملیپوش شود. بدون تعارف حسین کشتیگیر خوبی بود و از نظر بدنی هم از شرایط بسیار خوبی برخوردار بود. حقش بود دوبنده تیم ملی را بپوشد ولی خب در مسابقه انتخابی تیم ملی که کمی هم جنجال شد، با ناداوری حذف شد. بعد از این اتفاق، حسین ناراحت بود و البته به خاطر تأمین هزینههای خانواده و همچنین مخارج کشتی دو پسر دیگر فداکاری کرد و به من کمک کرد تا محمدعلی و رضا در مسیر پیشرفت قرار بگیرند. به نظر من حسین میتوانست کشتیگیر خوبی در جهان شود و مدالهای بیشتری هم کسب کند.
الان حسین به چه کاری مشغول است؟
حسین یک مغازه دارد که کارشناسی رنگ خودرو را انجام میدهد.
از بین محمدعلی و محمدرضا کدام قویتر هستند؟
هر دو کشتیگیر خوبی هستند. سؤال سختی است ولی به نظرم محمدعلی قویتر است و در مسابقه با محمدرضا پیروز خواهد شد. البته محمدعلی از نظر اخلاقی بینظیر است و محمدرضا هم زیر نظر محمدعلی به اوج رسید. در کل هر ۳ پسرم مکمل یکدیگر و همیشه یار و یاور هم هستند.
بعد از قهرمانی و مدالآوری ۲ پسر شما در المپیک و مسابقات جهانی، رفتار مردم با شما تغییر کرد؟
مردم شیراز خیلی لطف دارند و از اول هم رفتارشان عالی بود. بعد از مسابقات آسیایی ۲۰۱۵ هنگام مسابقات کشتی محمدعلی یا محمدرضا همیشه مقابل منزل میآمدند و ما را دلگرم میکردند. برای مسابقات جهانی نروژ که اصلاً جا نداشتیم و کل خانه و کوچه پر از مردم علاقهمند بود به همین دلیل یک پرده بزرگ در کوچه نصب کردند تا مردم مسابقات محمدعلی و محمدرضا را مستقیم تماشا کنند.
به خاطر قهرمانیهای ۲ پسرتان امتیازی از نهاد یا ارگانی دریافت کردید؟ مثلاً از اداره کل ورزش استان یا شهرداری امتیازی یا مجوزی نگرفتید؟
اصلاً، مسئولان استان و شهر شیراز فقط وعده دادند. مدیر کل آن موقع ورزش و جوانان فارس بعد از قهرمانی آسیایی وعده داد اگر طلا گرفتند، آپارتمان اهدا میکند و جالب اینکه هر دو طلا گرفتند ولی بدون تعارف بگویم بعد از آن قهرمانی هیچکدام از مسئولان هیچ کاری نکردند؛ حتی تجلیل.
مثل اینکه دل پری هم دارید؟
صادقانه از مسئولان تقاضا دارم بیشتر به این ورزش پهلوانی توجه کنند، هزینههای لباس و کفش و مکملهای غذایی این دو قهرمان سنگین است. گرچه شکر خدا تا حالا از پس هزینهها برآمدیم ولی کشتیگیری که از نظر مالی در تنگنا است، باید چهکار کند؟ با قهرمانیهای پسرهایم نوجوانان خیلی زیادی به رشته فرنگی علاقهمند شدند و برای یادگیری این ورزش پهلوانی اقدام کردند. این بهترین لذت برای من بود و دوست دارم مسئولان هم مثل مردم انگیزه داشته باشند.
سختترین کشتی پسرهای شما کدام بود؟
سال ۲۰۱۹ بود که محمدعلی با یک کشتیگیر کرهای فکر کنم به نام «کیم» مسابقه داشت و قبلاً هم دو بار از این کشتیگیر شکست خورده بود. حالم گرفته بود و شب تا صبح خوابم نبرد و با واتساپ با محمدعلی صحبت کردم که دیدم برخلاف من هیچ استرسی ندارد و روحیهاش بالاست. به من گفت «چرا نگرانی؟ من امروز کلک کیم را میکنم» با اینکه کمی آرام شدم ولی استرس زیادی داشتم و هنگام مسابقه دیدم محمدعلی زیر ۲ دقیقه حریف سرشناس خود را ضربه فنی کرد.
این ۲ کشتیگیر در کار هم به شما کمک میکنند؟
این ۲ قهرمان بیشتر وقتها در اردو هستند و فقط در تمرین و مسابقه حضور دارند. هیچ انتظاری از آنها ندارم و همین که با مدالهایشان دل مردم عزیز ایران را شاد و پرچم کشورمان را بالا ببرند، بهترین پاداش برای من است.
و حرف آخر؟
همانطور که گفتم از مسئولان میخواهم به این ورزش پهلوانی توجه کنند، خیلی از مسئولان آمدند و عکس یادگاری گرفتند و رفتند. به آنها گفتم اگر حرفی میزنید، حتماً عمل کنید تا شاهد پیشرفت بیشتر کشتی فرنگی باشیم ولی متأسفانه فقط عکس یادگاری میگیرند و میروند. البته از حق نگذریم شهرداری تهران از بچههای من تجلیل کرد ولی از مسئولان استانی حرکتی ندیدیم.
حسین گرایی: داستان من در کشتی تمام شد!
حسین گرایی که پدر اینقدر از او تعریف میکند، کیست؟ برادر بزرگتر گراییها که برای کمک خرج منزل، کشتی را رها کرد اما دو برادرش را نه ...
خیلیها دوست دارند بدانند چرا حسین گرایی که خیلی هم میگفتند استعداد خوبی در کشتی دارد، این رشته ورزشی را کنار گذاشت؟
بیشتر به خاطر شرایط اقتصادی بود و مجبور بودم به پدرم کمک کنم چراکه واقعاً دست تنها بود و برای پیشرفت محمدعلی و محمدرضا لازم بود.
شنیدیم رقابتهای انتخابی تیم در وزن ۵۹ کیلوگرم آخرین کشتی شما بود و ظاهراً در کشتی با حریفت مسائلی رخ داد؟
خب آن مسابقه را دیگر فراموش کردم و خیلی هم آن زمان نارحت شدم. مسابقه انتخابی تیم ملی بود و با ناداوری حق من خورده شد؛ حتی داورها با هم اختلاف نظر داشتند و... به هر حال حذف شدم و به تیم ملی نرسیدم. زیاد دوست ندارم این مسئله را بازگو کنم، هر چه بود داستان من تمام شد و پروندهاش را چند سال است که بسته ام. به همین دلیل کشتی را رها کردم تا در کار به پدر کمک کنم.
الان که دو برادر شما به چنین جایگاهی رسیدند و مدالآور کشورمان هستند، حسرت نمیخوری یا قصد نداری ادامه دهی؟
نه (با خنده)، محمدعلی یا محمدرضا مدال طلا کسب کنند، انگار خودم طلا گرفتم. به هر حال من انتخابم را کرده بودم و باید برای کمک به خانواده، کشتی را رها میکردم. قصد هم نداشتم ادامه دهم.
فکر میکردی دو برادرت به چنین جایگاهی برسند؟
صد درصد. هر دو انگیزه بالایی داشتند و با توجه به اخلاق و رفتاری که داشتند و هیچ وقت مغرور نمیشدند، طلای جهانی و المپیک را پیشبینی کرده بودم.
بدون تعارف با محمدعلی بیشتر رفیق هستی یا محمدرضا؟
خب با محمدعلی راحتترم، بیشتر با هم دعوا میکردیم (با خنده).البته هر دو عالی هستند و دو برادر فوقالعاده صمیمی دارم که بهترین هستند.
قاعدتاً دعوا هم داشتی، درست است؟
بله، وقتی بچه هستی یا نوجوان، دعوا عادی است. گرچه بیشتر دعوای من با محمدعلی و محمدرضا بود که خیلی زود هم تمام میشد.
بیشتر کتک میزدی یا کتک میخوردی؟
به نظرت من که انعطاف بدنی خوبی داشتم و کشتی هم بلد بودم، کتک میخوردم؟ (با خنده) موقع دعوا از همان بچگی آنقدر سرعت عمل داشتم که همسن و سالهای من تعجب میکردند. البته گفتم این دعواها مال بچگی و دوران نوجوانی بود و بزرگ که شدم، به خاطر کشتی که یک ورزش پهلوانی و اخلاقی است، اصلاً دعوا نکردم.
محمدعلی گرایی: از استرس شدید موقع رقابت داداشم ۳ تا کاپشن پوشیدم!
در غیاب محمدرضا که هنوز بعد از مسابقات جهانی فرصت نکرده به منزل برگردد، محمدعلی باید جور او را در مصاحبه میکشید! و البته فرصتی که برابر حرفهای محمدرضا از خودش دفاع کند!
در المپیک ۲۰۲۴ پاریس، احتمال میرود محمدرضا در وزن ۷۷ کیلو شرکت کند، آنوقت شما چه تصمیمی خواهید گرفت؛ در همین وزن با محمدرضا مبارزه میکنی یا به وزن بالاتر میروی؟
مطمئن هستم محمدرضا به وزن ۷۷ نمیآید تا من و او در یک وزن باشیم. اگر هر دو یک وزن باشیم، شانس مدالآوری کم میشود. وقتی میتوانیم در دو وزن کشتی مدالآوری کنیم، نباید این شانس را به حداقل برسانیم.
ولی ۷۲ کیلو وزن المپیکی نیست.
با اینکه بستگی به شرایط وزنی آن زمان دارد ولی خب مبارزه میکنیم تا یکی برنده شود (با خنده).
در مسابقه قبلی شما، محمدرضا را فریب دادی و کولانداز زدی؟
محمدرضا تازه از جوانان آمده بود و به ناچار به هم خوردیم. البته او نمیخواست کشتی بگیرد و مقابل من زورآزمایی کند اما گفتم کشتی بگیر و مبارزه کن. داور وسط هم کشتی را نگه داشت و به ما گفت اگر کشتی نگیرید، هر دو را دیسکالیفه میکنم. بعد به محمدرضا با چشمغره گفتم کشتی بگیر که تا گفت باشد، یک کولانداز به او زدم و بردمش بالا و زدمش زمین! خدایی کولانداز خوشگلی هم خورد و بدجوری هوا رفت که ظاهراً خودش هم کمک کرد تا این فن به زیبایی اجرا شود!
سختترین کشتی خودت کدام بود؟
تا حالا دو کشتی سخت داشتم؛ اولی سال ۲۰۱۵ بود که قبل از فینال به یک قزاق خوردم، ثانیههای پایانی بود که ۱۲-۱۰ عقب بودم. آن موقع هم مثل الان حرفهای نبودم و تجربه بالایی نداشتم. باور کنید خیلی سخت بود و باید متکی به فن میشدم. فکر کنم در ۴ یا ۵ ثانیه پایانی بارانداز زدم و پیروز شدم. در سال ۲۰۱۷ هم برای سومی مبارزه داشتم که کشتیگیر حریفم از مولداوی بود و وقت اول هم ۷- صفر عقب افتادم اما در وقت دوم با تمرکز بالا توانستم عقبماندگی را جبران و ۱۰-۸ پیروز شوم. این دو کشتی واقعاً برای من سخت بود.
مثل اینکه روی کشتیهای محمدرضا بیشتر استرس داری؟
واقعاً، برای کشتیهای محمدرضا بدجوری دچار استرس میشوم. در سال ۲۰۱۹ در چین بودیم و محمدرضا با حریفی قدر روبهرو بود. با اینکه هوا گرم بود، دو تا کاپشن در سالن پوشیده بودم و همیشه ایستاده با فریادهایم روحیه میدادم. استرس بالا باعث شد دندانهایم به هم بخورد و سردم شده بود. به همین خاطر کاپشن یکی از بچهها را پوشیدم تا ۳ تا کاپشن کمی استرسم را کمتر کند ولی تا محمدرضا پیروز نشد، این استرس هم برطرف نشد.
با حسین؛ برادر بزرگت کشتی گرفتی؟
بله ولی دیگر با من کشتی نمیگیرد!
چرا ؟
در شیراز حریف تمرینی نداشتم و مجبور بودم حتماً تمرین کنم، به حسین پیشنهاد دادم و رفتیم سالن. در وقت اول حسین خیلی خوب کشتی گرفت ولی در وقت دوم یک فن زدم و به پایش فشار آمد و رباط صلیبیاش پاره شد! وقتی صدای پایش را شنیدم، توی سرم زدم و بعد از این حادثه، دیگر با حسین کشتی نگرفتم. باور کنید سختترین کشتیهای من با حسین بود، برای مسابقه یا تمرین با حسین واقعاً اذیت میشدم. او به خوبی بدن میگذاشت و خیلی چالاک بود که نمیتوانستم فن بزنم.
با محمدرضا چی؟ تمرین میکنی؟
فکر کنم ۲ سالی میشود که با محمدرضا هم تمرینی مسابقه ندادم، چراکه یک بار با او که تمرین میکردم، دندهاش شکست. به همین دلیل محمدرضا گفت دیگر با تو تمرین نمیکنم تا بلایی سرم نیاید! (با خنده)
به نظرت سختترین حریفی که محمدرضا با او کشتی گرفت، کی بود؟
فرانک استابلر آلمانی واقعاً محمدرضا را در المپیک توکیو اذیت کرد. البته محمدرضا با درایت این کشتی را برد و به نیمهنهایی المپیک صعود کرد و در ادامه طلای خوشرنگ را صاحب شد. جالب است بدانید همین استابلر آلمانی در کوران کشتیهای قهرمانی جهان ۲۰۲۱ نروژ از محمدرضا در فضای مجازی حمایت کرد و بعد از کسب مدال طلای اسلو هم، کشتیگیر آلمانی پستی را منتشر کرده و برای گرایی نوشت: «تبریک به قهرمان جدید! تو یک مبارز بزرگ هستی دوست من...» این کارش بسیار ارزشمند بود.
سختترین حریف خود شما کدام کشتیگیر است؟
فکر میکنم سختترین حریفم، خودم هستم. من متأسفانه عجول هستم و باید بیشتر روی این مسئله کار کنم؛ وگرنه کسی حریف من نمیشود. مثلاً با همین ولاسوف روس اگر رفته بودم به دنبال اخطار و کشتی را در خاک دنبال میکردم، قطعاً بهتر نتیجه میگرفتم.
بعضیها اعتقاد دارند شما و محمدرضا کار خودتان را خیلی سخت میکنید ...
کشتی ورزش ثانیههاست و همه بزرگان کشتی نیز در همین ثانیهها توانستند نتیجه را عوض کنند. ما هم دلمان میخواهد سریع پیروز شویم ولی کشتی بسیار سخت و نفسگیر است و هر مسابقه شرایط خاص خود را دارد.
به همین دلیل فنونی را اجرا میکنید که جذاب و ماندگار باشد؟
ما روی این فنون خیلی کار کردیم و از بچگی با دقت مسابقات کشتی و جودو را نگاه میکردیم تا فنون جدید را در کشتیهایمان بهکار گیریم. برای فن سنجابپرنده با حسین برادرم خیلی کار کردم تا توانستم این فن را اجرا کنم. خب زمانی که عقب هستیم، فقط با چنین فنونی که امتیاز بالایی دارد، میتوان نتیجه کشتی را عوض کرد به همین دلیل با ریسک بالا این فنون را اجرا میکنیم.
و حرف پایانی شما؟
حرف پایانی را پدرم گفت؛ از مسئولان محترم انتظار توجه بیشتری برای کشتی فرنگی داریم. ما فقط وعده شنیدیم و از عمل خبری نیست. اگر نمیخواهید عمل کنید، لطفاً وعده هم ندهید!
257 251
نظر شما