اگر الگوی انتخابی برای فرزندانتان داشتید، بین کریستیانو رونالدو و یکی از شرکتکنندههای برنامه «جزیره عشق» چه کسی را انتخاب میکردید؟ یکی بزرگترین فوتبالیست تاریخ و یک ورزشکار فوقالعاده فداکار با اخلاق کاری و پایبند به رژیم سلامتی فوقالعاده فشرده است. دیگری به طور کلی یک آدم تنبل و لوس و متوهم است که فکر میکند با رفتار کردن مثل یک آدم بیمغز شهوتپرست در تلویزیون میتوان به شهرت رسید.
با این حال، به طرز وحشتناکی، بسیاری از جوانان به سمت انتخاب سبک زندگی «جزیره عشق» گرایش دارند و احساس میکنند که رسیدن به این چشمانداز آسانتر از کار کردن برای امرار معاش یا توسعه و پرورش یک استعداد واقعی است. برای آنها، جمعآوری «لایک» در رسانههای اجتماعی به خاطر شیطنتهای بیمعنایشان تنها اعتباری است که به دست میآورند.
وقتی خبر تمایل رونالدو برای ترک یونایتد را شنیدم، به این واقعیت ناامیدکننده فکر کردم. رونالدو در قلب نارضایتیهایش معتقد است که نه تنها باشگاه در مقایسه با اولین دوران حضورش در اولدترافورد بسیار ضعیف اداره میشود، بلکه بسیاری از بازیکنان جوانتر نگرشی که او به قهرمانی داشت و دارد را ندارند.
هیچ کس در تاریخ ورزش جهان بیشتر از رونالدو از باخت متنفر نیست. رونالدو هنوز هم عطش، اشتیاق، جاهطلبی و اراده باورنکردنی برای پیروزی دارد که مانند آتشفشانی در حال انفجار در درون روحش موج میزند، و این موضوع برای کسی که اکنون ۳۷ سال دارد و تا به الان دستاوردهای زیادی در فوتبال داشته، حیرتانگیز است.
اما در حال حاضر ستارههای زیادی در باشگاه حضور دارند که این پیراهن را بر تن دارند و هر هفته چکهای هنگفتی برای عملکردهای متوسطشان میگیرند، که به نظر میرسد تنها اشتیاق، عطش و میل واقعی آنها فعالیتهای شخصی تبلیغاتی در خارج از زمین باشد، و تعداد بالای دنبالکنندههایشان در توییتر/اینستاگرام و مهمانی. نه تلاش و سختکوشی در زمین بازی. آنها معادل فوتبال جزیره عشقیها هستند، برنامهای که میتوانید مطمئن باشید که با اشتیاق دنبالش میکنند. و برای فردی مانند رونالدو، عدم تمرکز کامل بر آنچه واقعاً مهم است (یعنی فوتبال) چیزی است که در قلب تصمیم او برای رفتن قرار دارد. بله، او میخواهد در لیگ قهرمانان اروپا بازی کند. چرا این را نخواهد؟ او بزرگترین قهرمان در تاریخ فوتبال است.
و بگذارید برای آن دسته از نویسندگان مزخرف فوتبال که سعی داشتند القا کنند که او مشکل اصلی فصل گذشته یونایتد است، یادآوری کنم که رونالدو ۲۴ گل از جمله ۶ گل در لیگ قهرمانان اروپا و ۱۸ گل در لیگ برتر به ثمر رساند و در رقابت کفش طلا سوم شد و برترین گلزن انگلیس «هری کین» را با یک گل بیشتر در لیگ شکست داد، با وجود اینکه ۹ سال از او بزرگتر است.
دلقکهای لوس
او «مشکل» نبود. او تنها چیزی بود که یونایتد را از سقوط باز داشت. مشکل واقعی، مجموعه بیانگیزه آدمهای بیخاصیت و ضعیف از نظر ذهنی در اطرافش بودند. چرا رونالدو باید ثانیهای دیگر از زمان و استعداد فوقالعاده ارزشمند خود را برای بالا بردن سطح تعداد زیادی از نازپروردههای پر دستمزد و لوس و بداخلاق هدر دهد در حالی که خودشان علاقهای به بالا رفتن ندارند؟ آنها به تک تک حرفهای رونالدو که از روی تجربه و موفقیت است دل نمیدهند. آنها بیش از حد ثروتمند، بیش از حد مغرور، بیش از حد احمق، بیش از حد فاقد فروتنی و خودآگاهی هستند، با وجود اینکه کابینتهای جامهای آنها آنقدر خالی است که حتی عنکبوت هم از ترس تنها ماندن داخل نمیشود.
برای بدست آوردن سرنخی از این نگرش ناامید کننده، به مصاحبهای که رونالدو در ابتدای سال جاری با تولید لیگ برتر انجام داد، نگاه کنید که گفت: «بازیکنان مسنتر همیشه میتوانند به بازیکنان جوانتر کمک کنند، اما اگر من به شما توصیهای کنم، و از آن در زندگی روزمره استفاده نکنید، آنوقت اوضاع سخت میشود. به یاد میآورم زمانی که ۱۸، ۱۹، ۲۰ ساله بودم، برخی از بازیکنان قدیمی با من صحبت میکردند و من به خودم میگفتم کریستیانو، میدانی که باید پیشرفت کنی. آنها بیشتر از تو میدانند، آنها از تو باتجربهتر هستند. اما اگر از بازیکنان حرفهای جوان فعلی انتقاد کنید، این را نمیپذیرند.»
رونالدو اضافه کرد: «منظور اصلی من این است که اعتقاد باید از درون شما باشد، باید به خود افتخار کنید، در آینه نگاه کنید و بگویید: من همه چیز را وقف کردم. ما اینجا هستیم تا کمک کنیم، زمانی که آنها به کمک من، حمایت من، مشاوره من نیاز دارند من اولین نفری هستم که کمک خواهم کرد، اما اگر کمک من را نمیخواهید، کار خود را انجام دهید، راه خود را بروید و تمام تلاش خود را برای کمک به تیم انجام دهید.»
او گفت که به طور کلی در مورد بازیکنان جوان امروزی صحبت میکند، نه فقط در یونایتد. و هواداران یونایتد خواهند فهمید که او واقعاً در مورد چه کسی صحبت میکرد.
به همین دلیل میرود
آیا واقعاً افرادی مانند سانچو، لینگارد، مارسیال و مکتامینی میتوانند در آینه نگاه کنند و بگویند که همه چیز را وقف فوتبال کردهاند؟ آیا حتی مارکوس راشفورد که در خارج از زمین با کمپین غذا برای بچههای فقیر بسیار تاثیرگذار است، میتواند از کمکهای ضعیف خود در زمین که باعث شده از رادار گرت ساوتگیت دور بماند، خوشحال باشد؟
اگر کسی به درستی در دایره انتقادات رونالدو قرار داشته باشد، میسون گرینوود است. قبل از اینکه در ژانویه به اتهام تجاوز جنسی دستگیر شود، یک آدم از خود راضی، خودسر و خیرهسر بود که هیچ جام بزرگی بدست نیاورده اما خودش را مهم تلقی میکرد، و زبان بدن ناپسند او نسبت به رونالدو، که مجموعه جایزههایش به سختی در پارک ملی گرند کانیون جا میشود، نشان میدهد که او شایسته بودن در کنار رونالدو در زمین بازی نیست. گرینوود یک شرکتکننده عالی در جزیره عشق خواهد بود؛ کودن.
مانند جک گریلیش از منچسترسیتی، کسی که مقدر شده تواناییهای عالی طبیعی خود را هدر بدهد زیرا هرگز شادتر از زمانی که تلو تلو خوران از یک کلوپ شبانه بیرون میرود، به نظر نمیرسد.
کریستیانو رونالدو که هرگز شادتر از زمانی نیست که در حال تمرین برای پیشرفت خود است، این نگرش جزیره عشقی را در فوتبالیستهای حرفهای غیرقابل قبول میداند.
به همین دلیل میرود. و در حالی که برخی از آن بازیکنان جوان یونایتد جدایی او را بیاهمیت میدانند، باید این نکته را هم در نظر بگیرند که منچستریونایتد در فصل گذشته حتی یک بازی را بدون او نبرد!
برندگان با ذهنیت برنده، تمایل به برنده شدن دارند.
258 258
نظر شما