چند وقتیه صحبت ازاختلاس هایی است که به جرات می تونم بگم هیچکس نمی دونه چند تا صفر باید جلوی اعدادش بذاره تا حق مطلب ادا بشه و آدم، شرمنده زحمات این کارمندان محترم دولت خدمتگزار نشه! اونهم درکجا؟ جایی که تونسته ریشه «ربا» رو با تمعهیداتی مثل دادن جایزه اسکناس به اندازه قله دماوند، یک ماشین مرسدس بنز پر از پول، یه گونی شمش طلا و خیلی چیزهای دیگه حتی قبل از فلج اطفال بخشکونه!
البته ما که بخیل نیستیم گوشت بشه و بچسبه به تن شون! اگر نظر حقیر براتون اهمیت داره، باید بگم: تازه اگه یه چیزی هم دستی دستی بعنوان جایزه بهشون بدن راه دوری نمی ره اگه هم بره حداکثرتا جیب کارمندای بانک سر کوچه شون می ره! می پرسید چرا؟
باشه ؛ اصلاً من اینجام که سوال های شما را رفع و رجوع کنم.
آیا تا حالا شده که بخواین از یه بانک بدون ربای کشورمون دومیلیون ناقابل که صفرهاش هم بیشتر از 6 تا نیست وام بگیرین؟ خدا وکیلی چی به روزتون آوردن؟ چقدر سفته و چک و گواهی کسر از حقوق و فیش آب و برق و موبایل ازتون خواستن؟ چند تا ضامن رو کتف بسته بردین بانک و تحویل شون دادین؟ و بالاخره بعد از چند وقت موفق شدین دستتون به این تحفه یمانی برسه؟ و با خودتون بگین که :
"یا علی گفتیم و «قسط» آغار شد!"
خب، با این اوصاف و در این حکومت نظامی نظام بانکداری کشورمون، حالا اگه کسی بتونه از حلقوم یه همچین جایی اینهمه پول بیرون بکشه فکر نمی کنید لایق تشویق و تکریم و یه سری چیزای دیگه باشه!
تازه وقتی هم که دارن بالا می کشن جوری بالا می کشن که روشون بشه اونو جلوی مهمون گذاشت و کسی هم بهشون نگه آفتابه دزد! به همین چیزهاست که می گن طبع بلند دیگه
مادربزرگ مرحومم یه چیز دیگه هم می گفت ، اون می گفت :
"تو دخل و خرج خونه درآمد آدم مهم نیست بلکه گرفتن سوراخ ها مهمه یعنی باید مواظب برج بود نه خرج"
آی مادر بزرگ کجایی که ببینی حرفت رو با آب طلا نوشتم و قاب کردم و گذاشتم لب طاقچه...چون از وقتی که ریق رحمت رو سر کشیدی هی داره در آمد نفتی مون می ره بالا اما دریغ از یه تکون اساسی تو حال و روزمون ....بسلامتی هر چی سوراخه
نظر شما