به گزارش خبرآنلاین، کتاب «برگهایی از تاریخ تهران» نوشته داریوش شهبازی در 398 صفحه با قیمت 10 هزار تومان از سوی نشر ثالث منتشر شد. کتاب «برگهایی از تاریخ تهران» نخستین جلد از مجموعه مقالاتی است که نویسنده طی چند سال گذشته در نشریات مختلف به چاپ رسانده و اکنون همگی را در قالب کتاب به علاقمندان تاریخ و فرهنگ عرضه کرده است.
برگهایی از تاریخ تهران دربردارنده 33 مقاله مستقل درباره تاریخ و فرهنگ مردم تهران قدیم است. «تهران چگونه پایتخت شد؟، از پکن تا تهران، پس قلعه یا دربند علیا، زعفرانیه، کفش آهنی برای شتران، تهران و چنارهایش، تهران یا شهر غیبی، تاجبخش های پایتخت، قنات حاج علیرضا، سبزیکاری در تهران، توپ مروارید، هفت حوض، باغی گمشده در دل تهران، بخت گشایی دختران در تهران قدیم، القاب اشخاص، حکایت احداث صابونپزخانه، دارالشفا، نخستین بیمارستان تهران، دباغخانه، دروازه های تهران، زورخانه های تهران، پهلوانان پایتخت، ماشین دودی، نخستین خانه تهران کجاست؟، شکار در تهران قدیم، شکارگاه های سلطنتی تهران، از پیچ شمیران تا تجریش، دریای نور، دماوند در گذر تاریخ، تاریخچه مختصری از تریاک، تریاک چگونه وارد تهران شد، انگوری های تهران قدیم، پل امیر بهادر، حاکم تهران، ابن سینا عرب است؟، تهران و باغ های گمشده اش و سقوط قاجاریه را کلاغ ها با حمله به پرچم دولتی خبر دادند» از عناوین برخی مقالات این کتاب است.
در مقدمه کتاب و به قلم محقق این اثر آمده است: «در اواخر سال 1368 خورشیدی که تالیف تاریخ سکه در دوران قاجاریه را به پایان رساندم، اقدام به تالیف تاریخ تهران نمودم. در همان اوان، مطالعه اسناد و کتب مربوط به موضوع را آغاز کردم. با گذشت زمان و گردآوری مدارک و اسناد آرشیوی، که خردک خردک بر حجم مطالب افزوده میگشت، اهمیت این پژوهش بیشتر آشکار شد و لحظه به لحظه مرا از هدف اولیه که تالیف کتابی متعارف، از تاریخ یک شهر در یکی دو جلد بود دور کرد. تا آنجا که پس از گذشت سالیانی چند و گردآمدن انبوهی از فیشهای تحقیقی، متوجه تغییر شدید مسیر کار شدم. بنابراین تصمیم گرفتم مطالب گردآمده را با عنایت به حجم بسیار و اهمیت تاریخ پایتخت و نیاز عموم اقشار جامعه به منبعی که بتواند پاسخگوی این نیاز باشد بر مبنای ترتیب الفبایی مرتب سازم و به صورت فرهنگ تاریخی درآورم. گمان میکنم، محصول بیش از ششصد هفتصد هزار فیش تهیه شده حدود بیست جلد کتاب باشد... این کتاب مجموعه مقالاتی است از تاریخ تهران قدیم برگرفته از همین فرهنگ که در یکی دو سال گذشته در نشریات به چاپ رسیده یا گفتارهایی که در صدا و سیما و ... انجام شده است.»
بنابراین گزارش، در مقاله «انگوریهای تهران قدیم» می خوانیم: «انگوری، آی انگوری، مثل چراغ زنبوری، بیا که باغت آباد شه، چه انگوری آوردهام ...» این عبارات آهنگین که با صدایی رسا و آوازگونه، صبحهای کوچه پسکوچههای تهران دستکم 60-50 سال پیش را پر میکرد، از حنجره مردان زحمتکشی خارج میشد که انگورفروشی دورهگردی را برای کسب درآمد برگزیده و رزق و روزی حلال را برای زن و بچه خود انتخاب کرده بودند. این شیرمردان برای انجام حرفه و کار خود یک الاغ داشتند و دو جعبه چوبی و یک خروار غیرت. در تهران قدیم مردم مانند دیگر شهرها دارای اندیشههای پاک و رفتار و گفتاری برگرفته از فرهنگ اصیل ایرانیان پاکنژاد بودند. هرکس در حد توان خود از راهی که برمیگزید، سعی در کسب و کار حلال داشت و از همه مهمتر در کارش صبور بود و چون جوانان امروز عجول نبود و یک شبه نمیخواست، صاحب هر آنچه که نداشت شود.
در گذشته وسعت تهران همان محدوده مرکزی تهران امروز بود و بسیاری از آبادیهای اطراف نظیر طرشت، پونک، فرحزاد، کن، آبادیهای شمیران و شهر ری و ... به تهران نپیوسته بود و در بیشتر این آبادیها و البته دهکدههای کرج و شهریار و ورامین انواع انگور مانند عسگری، ریشبابا، صحابی، مهدیخانی، شاهانی، یاقوتی و ... کشت میشد و «انگوری»های زحمتکش در نخستین ساعات بامداد با الاغ خود به باغهای دهات اطراف میرفتند و انگور روزانه خود را از باغداران میخریدند و پیاده به دنبال الاغشان به سمت تهران حرکت میکردند تا بتوانند در ساعات اولیه روز انگور تازه را به مردم عرضه کنند.
اگر به نقشههای تهران قدیم و اسناد تاریخی آن زمان نظر افکنیم، چندین باغ و خیابان را با نام «انگوری» درمییابیم که اینک به شرح آنها میپردازیم:
1) باغ انگوری: در جنوب شرقی میدان کنونی محمدیه، زمانی که هنوز میدان ساخته نشده بود و تنها محوطهای برای انجام اعدامهای دولتی بود و خیابان مولوی هم احداث نشده بود و قسمت غربیاش بهنام خیابان معیرالممالک و قسمت شرقیاش به صورت نامنظم به نام خیابان جلو قبرستان شهرت داشت، خیابانی از محوطه اعدام به جنوب کشیده شده بود با نام قاپوق. در این خیابان قواره اول ضلع شرقیاش عمارت بزرگ و مفصل قوامالدوله در میان باغ طراحی شده وسیعش واقع بود و در جنوب و مجاور آن باغ، باغ دیگری قرار داشت که ضلع شمالیاش باغ قوامالدوله، ضلع غربیاش خیابان قاپوق و قسمتی از ضلع جنوبیاش عمارت اسکندرخان و بخشی از ضلع شرقیاش اراضی یخچال حاج باقر بود. این باغ را بدان سبب که در آن انگور فروخته میشد و پاتوق انگورفروشها بود، «انگوری» و یا «انگورفروشی» میگفتند.
2) باغ انگوری دیگری که در گستره تهران بدان برمیخوریم، در اراضی احتسابیه است. احتسابیه از آبادیهای کوچک حومه شمیران و نزدیک سوهانک بوده است و به استناد گفته اعتمادالسلطنه آن را اقبال السلطنه وزیر قورخانه آباد کرده است اما بعدها به مالکیت احتساب الملک درآمد و بدان سبب «احتسابیه» نام گرفت.
3) باغ انگوری دیگری هم در محل باغ فرمانفرما (کاخ مرمر سابق) در فاصله خیابان امامخمینی (ره)(سپه) تا جامی بوده است .سند ما، نقشه نجمالدوله به سال 1309 قمری است که نام قسمت شمالی خیابان ولیعصر کنونی فاصله بین تقاطع ولیعصر و امامخمینی(ره) تا خیابان وزیری فعلی حدود اراضی وزیر میرسید، بهنام «خیابان باغ انگوری» درج شده است نام این خیابان از وجود همین باغ حکایت میکند.
این باغ بزرگ مستطیل شکل همان اراضی باغ فرمانفرما است که بعدها رضاخان آن را به خانه خود اختصاص داد و در دوران پهلوی به کاخ مرمر شهرت یافت. در دوران ناصری باغ مزبور به برادر وزیر تهران تعلق داشت و در نقشه آن عصر «رزستان» ثبت شده است یعنی باغ انگور بوده است.»
ساکنان پایتخت برای تهیه این کتاب کافیست با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. سایر هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند تلفنی این کتاب را سفارش دهند.
291/60
نظر شما