اسعدی می نویسد: "ترجمه آثار ایرانی به دیگر زبانهای خارجی ضرورتی انکارناپذیر در عرصه بینالمللی است. خصوصاً در موقعیت فعلی که جهان تشنه اطلاعات و آگاهی از وجوه مختلف علمی، فرهنگی و هنری ایران است. همواره این سؤال پرسیدنی است که چرا دیگر محققان و مترجمان و شارحان بزرگ ادبیات فارسی در غرب و دیگر کشورها ظهور نمیکنند؟ شخصیتهایی مثل نیکلسون و هلموت ریتر؟ آیا دوران بزرگان ادب و فرهنگ نه فقط در ایران، بلکه در سراسر جهان به سر آمده است؟ "
وی در ادامه می گوید: "به عنوان نمونه آشنایی «گوته»؛ ادیب نامدار آلمانی با حافظ به جهانی شدن گوته کمک شایانی کرد و از قِبَل آن مضامین بلند انسانی به ذهن و ضمیر انسانها رهنمون شد. از طرفی آثار تطبیقی انجام شده توسط برخی شخصیتهای معاصر نیز به دامنه گسترش زبان و ادب فارسی افزوده است. مثل کتاب «حافظ و گوته» کریستف بورگل سوئیسی و «سعدی و اراگون» مرحوم جواد حدیدی. از جانب دیگر فرهنگ و ادب فارسی به دلیل رازمداری عارفانهاش، شایسته توجه ویژه و سعی مداوم مترجمان است تا به خوبی «فهم» شوند و این کار مترجمان را دشوار میسازد."
متن کامل یادداشت وی را اینجا بخوانید.
نظر شما