عصبی،اخمو و غیر قابل کنترل؛این ویژگی هایی است که از فرشید اسماعیلی سال هاست در ذهن خودم دارم.مدتها بود اصلا به او فکر نمیکردم تا اینکه خبر رسید لگدی به بطری زده و صورت هم تیمی اش را زخمی کرده؛طوری که راهی بیمارستان شده است.
فیلمش را ببینید؛حتی در ثانیههای اول اصلا توجهی به عیسی مرادی نمیکند و آنقدر از تعویض عصبانی که شاید عصبانیترین فرشیدی است که در عمر دیده ام.
همیشه گفته بودم پسری با استعداد است و توانایی های زیادی دارد؛آنقدر که به حق اصلی اش در این فوتبال نرسید که شاید مهمترینش همین اخلاق نداشته اش باشد! دوستان نزدیکش می گویند باید با او رفاقت کنی تا اخلاقش دستت بیاید،آخر چه رفاقتی؟! شما به عنوان یک چهره سرشناس، یک برند و یک الگو برای خیلی از جوانها اتفاقا باید در همین بزنگاهها خودت را کنترل کنی و خشمی که به خاطر تعویض است،به خاطر بدبازیکردن است یا به هر دلیلی را فرو ببری.
لگدی زدی و صورت هم تیمیات پر از خون شد،به یک ساعت نرسید در اختیار باشگاهت قرار گرفتی و این مسیر ظاهرا ادامه خواهد داشت.داشتم تاریخ را ورق می زدم و سابقه ات را مرور می کردم که دیدم در هر تیمی غیر از استقلال بیشتر از یک فصل دوم نیاوردهای. شاید ایراد از آن تیمها بوده است که نتواسته اند فرشید اسماعیلی را تحمل کنند! اما نظر شخصیام را می گویم؛شاید اگر کمی آرامتر و مسلط تر بودی، شاید اگر ریل این مسیر را به سمت استعدادهای سوخته دیگری چون پیام صادقیان و ...سوق نمیدادی حالا مقابل آمار و ارقام فوتبالی، عدد صفر بازیهای ملیات دو رقمی شده بود و فرشید اسماعیلی که خیلیها میگفتند استعداد این فوتبال است، الگویی به شمار میرفت که با لگد و پرتاب بطری،بینی هم تیمیاش را نمی شکست.
251 251
نظر شما