خاطرات علما/ نه پول می‌خواهم و نه اجازه اجتهاد!

وقتی درس آخوند خراسانی می‌رفتم، رفقا اصرار داشتند که نوشته‌هایت را به آخوند نشان بده. من می‌گفتم: «کسی نوشته‌هایش را نشان می هد که یا پول بخواهد و یا اجازه و من طالب هیچ یک نیستم». چرا که اگر روزیِ من به دست آخوند باشد، او بر خودش لازم می‌داند که به دستم برساند.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، آیت الله آقانجفی قوچانی در یکی از خاطرات خود اینچنین نقل می کند:

بنابر روایت حوزه، وقتی درس آخوند خراسانی می‌رفتم، رفقا اصرار داشتند که نوشته‌هایت را به آخوند نشان بده.

من می‌گفتم: «کسی نوشته‌هایش را نشان می هد که یا پول بخواهد و یا اجازه و من طالب هیچ یک نیستم».

چرا که اگر روزیِ من به دست آخوند باشد، او بر خودش لازم می‌داند که به دستم برساند.

چنانچه در یک موقعیت بی‌پولی خادم آخوند به حجره آمد و به بهانه برداشتن بادبزن از روی طاقچه پولی آنجا گذاشت.

من گفتم: «این چیست؟».

گفت: «من نمی دانم. آخوند گفته بدون اینکه کسی بفهمد به تو برسانم».

وقتی هم که آخوند گواهی اجتهاد به من داد که نخواسته بودم.

روزی مقداری از جزوات کفایه را که بر ایشان اشکال کرده بودم به کسی دادم که ناشناس نزد آخوند ببرد که اگر درست است تأیید کند و اگر اشکال دارد تذکر دهد.

وقتی دوست ما جزوات را برده بود اطرافیان شناخته بودند و ایشان اجازه فرمودند.

منبع: کتاب سیاحت شرق، صفحه ۳۷۲.

کد خبر 2056131

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =