۲ نفر
۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۵
 دکتر یا دروازه‌بان؟ نگاه سیستمی به پدیده‌ی بیرانوند

تفکر سیستمی، ذهن ما را به سمت ایجاد یک کلان‌تصویر (Big Picture) هدایت می‌کند و در این کلان‌تصویر، ممکن است در زیرسیستمی، پای خود ما هم در مشکل به‌وجودآمده در میان باشد. دشمن همواره آن بیرون نیست؛ گاهی دشمن خود ماییم. در این نوع نگاه، علی بیرانوند قربانی طراحی سیستم‌های معیوب است. دانشگاه‌های معتبر ایران، پر از دانشجویان دکتری بااستعداد و علاقه‌مند به آموزش و پژوهش هستند. با یک مصاحبه‌ی کم‌ارزش، ارزش و انگیزه‌ی این دانشجویان را از بین نبریم.

 اخیراً علی بیرانوند، دروازه‌بان تیم ملی ایران، در مصاحبه‌ای تلویزیونی با اظهاراتی غیردقیق و نامنسجم، خود را دانشجوی دکتری معرفی کرد؛ موضوعی که البته توسط مسئولان دانشگاه مربوطه تکذیب شد. ویدیوی این مصاحبه در فضای مجازی، از جمله در لینکدین، مورد بحث قرار گرفته است. هدف از این یادداشت، بیان تفاوت تفکر تحلیلی (Analytical Thinking) با تفکر سیستمی (Systems Thinking) با استفاده از بررسی واکنش‌ها به ویدیوی بیرانوند است.

عمده‌ی واکنش‌ها به این مصاحبه، نقد عملکرد دانشگاه در جذب بی‌ضابطه و بیش‌ازحد دانشجوی دکتری و ارائه‌ی مدرک دکتری بدون رعایت کیفیت آموزشی و پژوهشی دانشجو بوده‌اند. این نوع نقدها ـ که نقدهای درستی هستند ـ در واقع ناشی از نوعی تفکر تحلیلی‌اند. در این تفکر، شما یک تک‌مسئله را در نظر می‌گیرید و سعی می‌کنید با تجزیه‌ی آن مسئله به اجزا، به دنبال عیب‌یابی و رفع آن باشید. به‌طور خاص، مسئله را در دانشگاه می‌بینیم و فرایندهای جذب و دانش‌آموختگی دانشجوی دکتری را کنکاش می‌کنیم.

اما در تفکر سیستمی، دانشگاه به‌عنوان جزئی از یک سیستم کلان اقتصادی ـ اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. در این نوع تفکر، اولین سؤالی که مطرح می‌شود این است که چه انگیزه‌ای دروازه‌بان تیم ملی را به سمت اخذ مدرک دانشگاهی سوق داده است. در پاسخ به این سؤال، شما به زیرسیستم مهم دیگری به نام «سربازی اجباری» می‌رسید. یک ورزشکار، در اوج دوران جوانی و شکوفایی ورزشی خود، مجبور است حدود دو سال از وقت خود را خارج از اختیار و انتخاب خویش بگذراند. این دو سال می‌تواند از نظر مالی و پیشرفت ورزشی، تأثیر مهمی در زندگی او داشته باشد. بنابراین، دو گزینه پیش روی او قرار می‌گیرد: گرفتن معافیت تحصیلی با ادامه تحصیل در دانشگاه، یا جعل مدرک پایان خدمت. جنجال کارت معافیت بازیکنان فوتبال، یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های فساد در فوتبال ایران است که یک صفحه‌ی ویکی‌پدیا برای آن ساخته شده است.

زیرسیستم فرهنگی، بخش دیگری از انگیزه را شرح می‌دهد. در ایران، مدرک بخشی از هویت اجتماعی است. در فرهنگ ایرانی، مدرک و عنوان دانشگاهی نوعی اعتبار و منزلت اجتماعی محسوب می‌شود. ما عادت کرده‌ایم که در محیط کاری و غیرکاری، یکدیگر را با عناوین «دکتر» و «مهندس» خطاب کنیم و این خود حس طبقاتی و سلسله‌مراتبی را در مکالمات ایجاد می‌کند. بنابراین، مدرک‌گرایی راهی برای پیشروی در این بازی طبقاتی است. برای مقایسه، آیا تاکنون شنیده‌اید که آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان، را در فضای رسانه‌ای «دکتر آنگلا مرکل» خطاب کنند؟ جهت اطلاع، آنگلا مرکل دارای مدرک دکترا در رشته‌ی شیمی کوانتومی است.

تأثیر مدرک تحصیلی در کسب جایگاه شغلی و حقوق و مزایای کارکنان دولت نیز از عوامل انگیزشی دیگر برای مدرک‌گرایی است. وقتی بخش مهمی از فرآیند انتخاب، استخدام و ارتقای شغلی در نهادهای دولتی یا شبه‌دولتی بر مبنای مدرک‌گرایی صوری انجام می‌شود، افراد به‌جای تمرکز بر کسب مهارت و تجربه، ترجیح می‌دهند وارد مسیر «دریافت مدرک» شوند. در نتیجه، تقاضا برای مدارک تحصیلی بی‌پشتوانه رشد می‌کند و دانشگاه از نهادی برای تولید علم، به کارگاه صدور گواهینامه بدل می‌شود.

نکته‌ی مهم این است که تفکر سیستمی، ذهن ما را به سمت ایجاد یک کلان‌تصویر (Big Picture) هدایت می‌کند و در این کلان‌تصویر، ممکن است در زیرسیستمی، پای خود ما هم در مشکل به‌وجودآمده در میان باشد. دشمن همواره آن بیرون نیست؛ گاهی دشمن خود ماییم. در این نوع نگاه، علی بیرانوند قربانی طراحی سیستم‌های معیوب است. دانشگاه‌های معتبر ایران، پر از دانشجویان دکتری بااستعداد و علاقه‌مند به آموزش و پژوهش هستند. با یک مصاحبه‌ی کم‌ارزش، ارزش و انگیزه‌ی این دانشجویان را از بین نبریم.

216216

کد خبر 2071253

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار