به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایرنا، در روزهایی که پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران با شجاعت مثالزدنی، آسمان کشور را از تجاوز رژیم سفاک صهیونیستی تطهیر کرد، میدان دیگری از نبرد، در لایهای کمتر دیدهشده اما بسیار سرنوشتساز، در حال وقوع بود؛ جنگ معنا. جنگی که در آن موشکها جای خود را به واژگان دادهاند و پیروزی یا شکست، نه در خطوط مقدم، که در میدان ادراک عمومی رقم میخورد.
بر اساس گزارشی که در زیر از نظرتان می گذرد مجتبی انصاری مقدم پژوهشگر علوم قرآن و حدیث در گزارش خود تلاش می کند به تبیین جنگ شناختی با تکیه به مضامین مذهبی بپردازد. او می نویسد: این سطح از تهاجم، آن چیزی است که در ادبیات نوین امنیت ملی با عنوان «جنگ شناختی»(Cognitive Warfare) یا «نبرد معنایی» (Semantic Conflict) شناخته میشود. در این یادداشت، با رویکردی تحلیلی و استنادی، به بازخوانی این نوع نبرد از منظر قرآن کریم میپردازیم؛ کتابی که نهتنها یک متن دینی، بلکه یک سامانه پیچیده راهبردی برای مواجهه با تمامی شکلهای سلطه، از جمله جنگ ادراک است.
معنا، سلاح قرن بیستویکم: جنگ شناختی
جنگ شناختی، گونهای از مبارزه است که بهجای تصرف فیزیکی خاک، به دنبال تسخیر ادراک، باور و رفتار جمعی است. در این نوع نبرد، کنترل بر جریان اطلاعات، روایتها و نظامهای معنایی، بهعنوان سلاح اصلی به کار گرفته میشود تا حقیقت تحریف و واقعیت به نفع جبههای خاص بازسازی شود. برخلاف نبردهای سنتی که خاک و سرزمین، هدف هستند؛ جنگ شناختی فتح ذهنها و تعیین چارچوبهای فکری را دنبال میکند.
قرآن کریم با بصیرتی عمیق و دقیق، این نوع تهاجم معنوی را بهوضوح تبیین کرده و به مصداق بارز آن، یعنی «کید یهود» اشاره کرده است. در آیه ۴۶ سوره نساء میخوانیم:
«یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِه؛ آنها سخنان را از جای خود تحریف میکنند و بخشی از آنچه به آنها یادآوری شده است را فراموش میکنند».
این آیه شریفه، صریحاً به مصداقی از «کید یهود» پرداخته که در واقع همان جنگ شناختی مدرن است؛ جایی که تحریف آگاهانه معانی، اختلال در انتقال پیام حق و حذف عمدی حقایق، ابزارهای کلیدی دشمن برای از میان بردن بصیرت و فروپاشی نظام معنایی اصیلاند. بر این اساس، کید یهود، فراتر از یک دسیسه ساده، نمادِ رذالت نظاممند و برنامهریزی شدهای است که در آن با بهرهگیری از تحریف، خُداع و سانسور، تلاش میشود حقیقت به نفع جبهه باطل وارونه شود و باورهای عمومی دچار انحراف گردد. این مصداق تاریخی، پیشنمایشی آشکار از چالشهای پیچیده و عمیق جنگ شناختی است که در دنیای معاصر با شدت و گستردگی بیشتر تجربه میشود.
کید یهود؛ مهندسی تحریف و عملیات روانی
قرآن، تحلیل خود را از عملیات شناختی دشمن نه در قالبی صرفاً اخلاقی، بلکه با دقتی راهبردی ارائه میکند. مهمترین روشهایی که در آیات ناظر به قوم یهود آمدهاند، عبارتاند از:
کتمان و تحریف
«یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَوَاضِعِهِ»(نساء: ۴۶) و «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ…» (بقره: ۱۵۹) این آیات از دو تکنیک محوری پرده برمیدارد. یکی حذف آگاهانه اطلاعات (کتمان) و دیگری بازآرایی معنایی با هدف تحریف ادراک (تحریف) که امروز هر دو روش در دستور کار رسانههای وابسته به صهیونیسم بینالملل قرار دارند؛ حذف تصاویر پیروزی ایران، تحریف دلایل حمله، و جا زدن «واکنش بازدارنده» بهعنوان «تهاجم بیمبنا».
رسوخ روانی و شبهدوستی
در جنگ شناختی، رژیم صهیونیستی با چهرهای موجه و زبانی بهظاهر بیطرف، تلاش میکند از درون جوامع نفوذ کند و با فعالسازی عوامل بومینما، امید و اراده ملتها را هدف بگیرد. این شیوه دقیقاً همان نفاق ساختاریای است که قرآن در توصیف یهودیان اولیه بیان میکند. «وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَی شَیَاطِینِهِمْ...» (بقره: ۱۴). ظاهری همدل اما باطنی خبیث دارند؛ راهبردی دیرینه برای تخریب از درون.
القای ترس جمعی
آیه ۱۷۳ سوره آلعمران، توصیفی دقیق و روانشناختی از عملیات شناختی دشمن ارائه میدهد؛ جایی که با انتشار گسترده پیامهای تهدیدآمیز و القای ترس، تلاش میشود اراده ملتها فلج و میدان مقاومت از درون متزلزل شود:
«الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ» (آلعمران: ۱۷۳)
این همان الگویی است که امروز در جنگ رسانهای رژیم صهیونیستی دیده میشود؛ تهدیدهای پیدرپی، بزرگنمایی قدرت دشمن و تضعیف روانی جبهه حق، برای در هم شکستن ایستادگی پیش از آغاز میدان.
وارونهسازی روایت:
«خُداع» در منطق قرآنی، صرف دروغگویی نیست، بلکه نوعی فریب سازمانیافته و طراحیشده است که ظاهر آن آراسته و باطن آن گمراهکننده است. آیه «یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا...»(بقره: ۹) دقیقاً به این الگوی رفتاری اشاره دارد؛ جایی که دشمن با برچسبهایی چون «دفاع مشروع» برای کشتار غیرنظامیان، یا «اشتباه محاسباتی» برای پوشاندن شکستهای میدانی، حقیقت را بهطور سیستماتیک پنهان میکند. این نوع خداع، ابزار کلیدی رژیم صهیونیستی در مهندسی افکار عمومی و معکوسسازی معنا در میدان جنگ روایتهاست.
تلاقی تاکتیکهای نوین جنگ ادراک با نقشههای کهن یهودی
نقطه درخشان تحلیل قرآنی، همپوشانی بینظیر آن با تکنیکهای روز جنگ روانی است. در اینجا، تطبیق فنی میان روشهای جنگ شناختی مدرن و استنادات قرآنی آن را ارائه میکنیم:
۱. در آیه ۹ سوره بقره به آمده که کارکرد عملیاتی دشمن، القای پیروزی در شکست است و تکنیک شناختی دشمن، وارونهسازی شکست است.
۲. در آیه ۴۶ سوره نساء جعل مفاهیمی چون«بازدارندگی» توسط دشمن مطرح شده و تکنیک شناختی مدرن آن تحریف واژگان است.
۳. اشاعه تهدید امنیت ملی در آیه ۱۷۳ سوره آلعمران به عنوان کارکرد عملیاتی دشمن مطرح شده که با القای وحشت صورت می گیرد.
۴. سانسور روایت مقاومت به عنوان تکنیک شناختی مدرن در آیه ۱۵۹ سوره بقره آمده و دشمن به سانسور روایت مقاومت می پردازد.
۵. تردیدافکنی از زبان خودی در آیه ۱۴ سوره بقره به مسأله نفوذ فکری از درون اشاره می کند.
نکته کلیدی آنجاست که این ابزارها، در عین معاصر بودن، در قرآن به عنوان تکنیکهای کهنه اما مؤثر جبهه باطل معرفی شدهاند.
راهبردهای قرآنی برای پیروزی در نبرد معنا
اگر دشمن در ذهنها میجنگد، ما نیز باید در همان میدان، با سلاحی بالاتر وارد شویم. قرآن کریم، برای مقابله با جنگ معنا، راهبردهایی طراحی کرده که امروزه بهشدت کارآمد و قابل پیادهسازیاند:
تبیین فعال، نه واکنش منفعل:
آیه «لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» (نحل: ۴۴) بر مسئولیت تبیین فعالانه و روشنگرانه تأکید دارد؛ بیانگری که نه واکنشی و منفعل، بلکه پیشدستانه، روشن، و اقناعمحور است.
در برابر جریان تحریف و قلب حقیقت، تنها با روایتسازی دقیق، منسجم و پیشبینانه میتوان حقیقت را از محاصره معنایی دشمن خارج کرد و میدان ذهنها را از آنِ حق ساخت.
استحکام ادراکی و بصیرت:
آیه شریفه «فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا» (انفال: ۱۲) ناظر به ضرورت تقویت روانی و تثبیت درونی مؤمنان در لحظههای بحران است؛ زیرا در جنگ معنا، تهدید اصلی نه گلوله، که فروپاشی باور و تزلزل ادراک است. استقامت روانشناختی، آگاهی روایتمحور و ثبات معرفتی، بنیان این جهاد پیچیدهاست؛ جهادی که پیروزی در آن، به میزان پایداری ذهنها و دلها گره خورده است، نه صرفاً تسلط بر زمین.
تمایز حق از باطل:
آیه «لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ» (آلعمران: ۱۷۹) به یک اصل کلیدی در مواجهه با جنگ شناختی اشاره دارد؛ شفافسازی مرز حق و باطل. تحریف، زمانی مؤثر واقع میشود که خطوط تمایز مخدوش گردد و مفاهیم درهمآمیخته شوند. قرآن با ارائه دستگاه مفهومی دقیق، ابزار تشخیص و تمایزبخشی میان پاک و ناپاک را در اختیار امت قرار میدهد؛ وظیفهای که رسانههای جبهه مقاومت باید با وفاداری کامل، دقت مفهومی و وضوح معنایی، آن را بر دوش کشند.
جهاد معنایی: سطح عالی نبرد
آیه «وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا» (فرقان: ۵۲) از جهادی سخن میگوید که ابزار آن نه سلاح، بلکه قدرت کلمه، روشنگری و تبیین حقیقت است. «جهاد کبیر» در منطق قرآن، نبردی فراگیر در عرصه معناست؛ جهادی که با حکمت، استدلال و روایت صادقانه، به مقابله با باطل و تحریف میرود. در عصر حاضر، این جهاد بیواسطه با مقاومت فرهنگی و رسانهای گره خورده است؛ مقاومتی که رسالتش نهتنها دفاع از حقیقت، بلکه افشای ساختارهای دروغ و شکست محاصره ذهنی جوامع است.
نتیجهگیری: معنای پیروزی، بزرگتر از میدان جنگ
رژیم کودککش صهیونیسم، امروز بیش از هر زمان، از معنای مقاومت میهراسد؛ از نیرویی که در واژگان رزمندگان ایرانی نهفته است و در روایت مستقل و الهامبخشی که ملت ایران از هر فاجعه میسازد. این ترس، ترس از حقیقتی زنده است؛ و قرآن، فرجام این نبرد را چنین ترسیم میکند «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»(صف: ۸)
دشمن، با همه توان رسانهای خود، میکوشد نور معنا را خاموش کند؛ اما آنکس که پرچم تبیین را بر دوش دارد، بر وعدهای الهی ایستاده است. پیروزی در این نبرد ذهنها، نه صرفاً یک پیروزی راهبردی، بلکه وظیفهای معرفتی و قرآنی است؛ مصداق همان «جهاد کبیر» که تنها با بصیرت، صبر و تبیین محقق میشود.
نظر شما