روحانی به معنای راستین کلمه، آراسته به سادهزیستی، مردمداری و تواضع. بزرگواری که دو ماه است در بستر بیماری آرمیدهاند، اما همچنان سیمای نورانی و روح ملکوتیشان، فضای مجلس را صفا و معنویت میبخشد. ساعتی در محضرشان نشستم و از زلال وجودشان جرعهای نوشیدم.
خاندان روحانی قم، یکی از خاندانهای کهن و نامدار جهان تشیع است؛ خاندانی که شجرهی مبارکشان به سادات حسینی و به امام زینالعابدین علیهالسلام میرسد.
از دیرباز در شهر قم سکونت گزیدند و با خدمات علمی و تأسیس مدارس دینی، تدریس و پرورش شاگردان، درخششی ماندگار در تاریخ حوزههای قم و نجف به یادگار گذاشتند.
در قرون اخیر، ستارگانی از این خاندان به مرجعیت رسیدند و نفوذی گسترده در ایران و عراق یافتند. آنان نه تنها پرچمداران علم، بلکه در صحنههای اجتماعی و سیاسی نیز نقشآفرین بودند و پیوندی میان دو حوزه بزرگ قم و نجف برقرار ساختند.
در سده اخیر، چهار چهره درخشان از این دودمان ـ آیات عظام سید محمد، سید مهدی، سید احمد و سید صادق روحانی ـ همزمان طلوع کردند و هر یک مشعلدار علم و فقاهت گردیدند. این همزمانی و اجتماع چند برادر و عموزاده در جایگاههای رفیع علمی، خاندان روحانی را در ردیف خاندانهای بزرگ شیعه چون بحرالعلوم، صدر و بروجردی جای داده است.
در سلسله این خاندان، نام آیتالله حاج آقا احمد روحانی قمی همچون نگینی میدرخشد؛ فقیهی برجسته و عالمی ژرفاندیش. او فرزند آیتالله سید صادق حسینی روحانی قمی و داماد شیخ فضلعلی قزوینی بود و در سال ۱۳۲۲ قمری در قم دیده به جهان گشود.
از محضر بزرگانی چون شیخ عبدالکریم حائری، سید علی یثربی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و در نجف اشرف، از میرزای نائینی، شیخ ضیاءالدین عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی بهره برد. مدتی نیز در کربلا شاگردی آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی قمی را کرد.
از سال ۱۳۷۴ قمری به تهران آمد و امامت مسجد بنیهاشم (خیابان گرگان) را بر عهده گرفت. آثار مکتوبش چون تسلیة المریض، سرّ السعادة، کتاب خاطرات و کفایة النحو از یادگارهای ارزشمند اوست. او در کنار علم و وعظ، به تعبیر خواب شهرت یافت و حتی آیتالله العظمی بروجردی در مواردی برای تعبیر خواب به وی رجوع میکردند.
مرحوم آیة الله سید احمد روحانی قمی در روز دوشنبه دوم صفر ١٣٨٤ ق (مطابق با ٢٣ خرداد ١٣٤٣ ش) در تهران در ٦٢ سالگی درگذشت. پیکر او به قم حمل و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.
پس از رحلت او، مسند امامت و تدریس در مسجد بنیهاشم به فرزند برومندش، آیتالله سید مهدی روحانی سپرده شد. و چون او نیز رخ در نقاب خاک کشید، فرزند صالحش، حجّةالإسلام و المسلمین حاج سید احمد روحانی ـ که اکنون در بستر بیماریاند ـ ادامهدهنده راه پرخیر نیاکان شد و همچنان در محلهٔ گرگان تهران، چراغ هدایت و معنویت را فروزان نگاه داشت.
در این دیدار صمیمانه، در برابر روحانی سادهزیست و متواضع، لحظاتی ناب گذشت. سخن از نجف اشرف و آستان مولیالموالی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به میان آمد؛ از خاطرات آن دیار قدسی و از صفای سرزمین ولایت.
توفیق یافتم تا اثر دو جلدی تازهام، نجف از آغاز تا کنون، را تقدیم محضرشان کنم؛ به امید آنکه این کتاب، یار و همدم روزهای نقاهت ایشان باشد و دلشان را بیش از پیش به آستان علوی پیوند دهد.
خدای سبحان را میخوانم که این سید بزرگوار و پاکنهاد را به لباس عافیت و سلامت بیاراید، ایام بیماری و بستری را بر او آسان و کوتاه سازد، و همانگونه که به افتخار انتساب به سلاله پاک علوی میبالد، همواره در سایهی عنایات مولیالموالی امیرالمؤمنین علیهالسلام از برکات دنیوی و اخروی بهرهمند باشد. انشاءالله.
* خادم افتخاری اعتاب مقدسه عراق و عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران
نظر شما