به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، مرحوم آیت الله شیخ ابوالقاسم کبیر قمی (۱۲۸۰-۱۳۵۳ق)، فرزند ملا محمدتقی، یکی از معاصرین آیت اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم و از علمای بزرگ حوزه علمیه در قرن چهاردهم هجری قمری بود.
بنابر روایت حوزه، وی در قم، کاشان، اصفهان و نجف نزد بزرگانی چون آیات عظام و علمای اعلام حاج آقا رضا همدانی، محمد جواد قمی، میرزا محمدحسن آشتیانی، آخوند خراسانی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، محمدحسن نادی و دیگران بهره برده به درجه اجتهاد رسید.
وی را عالمترین و باتقواترین فقیه قم خواندهاند. علامه سید محسن امین گفته است وی عالمی فاضل، مدقق، فقیه و دانشمند علم اصول است و چون در قم عالم دیگری همنام وی وجود داشت، او را کبیر لقب دادند تا اشتباه نشود.
بازگشت به شهر مقدس قم
او پس از حدود ۳۰ سال مجاهدت علمی و تهذیب نفس به شهر قم بازگشت و پیشوای دینی مردم و خزانهداری نفائس و ضریح و حرم حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) بر عهده وی قرار گرفت تا بدانجا که یکی از القاب مشهورش «خازن الحرم» است، همچنین به تدریس و فعالیتهای علمی و فرهنگی پرداخت. او در تاسیس حوزه علمیه قم، آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی را همراهی کرد.
میرزا ابوالقاسم کبیر برای انتقال حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی به قم تلاش زیادی نمود. هنگامی که شیخ عبدالکریم در سال ۱۳۴۰ق به قصد زیارت به قم آمد، شیخ ابوالقاسم کبیر و شیخ محمد ارباب قمی به دیدن او رفتند و بحث فقهی بینشان مطرح شد. در راه بازگشت محمد ارباب به ابوالقاسم میگوید که شیخ عبدالکریم با ما فرق دارد و بهتر است از او درخواست کنیم که در قم بماند و حوزه علمیه تشکیل دهد. پس دوباره به منزل حاج شیخ برمیگردند و این تقاضا را مطرح میکنند. برخی شیخ ابوالقاسم را بر شیخ عبدالکریم برتری دادهاند با این حال او برای تثبیت و بزرگداشت جایگاه شیخ عبدالکریم بسیار متواضع بود و اجازه نداد تا رساله عملیهاش چاپ و منتشر شود.
شیخ عبدالکریم در کلاس درس خود نظرات او را نیز مطرح میکرد و اعلام کرد مردم همانند گذشته وجوهات شرعی خود را به او بپردازند. نقل شده است که وی میگفت نگاه کردن به در خانه شیخ عبادت است. وقتی مردم همانند سال های قبل در روز عید غدیر به دیدار وی آمدند، او همه را به دیدار شیخ عبدالکریم برده و بارها میگفت خدا طول عمر به آقای حاج شیخ بدهد، آمد و شهر ما را آباد کرد.
سبک تدریس ایشان مبتنی بر دقّت بسیار و ژرفنگری بود و لذا مسئلهای را که عنوان میکردند، دیر به پایان میرسید و شاگردانش با وی، بسیار به بحث میپرداختند و اکثر روزها، مباحثه بین الاثنینی میشد - و این سبک تدریس میرزای شیرازی نیز بوده است و در پرورش قوّه اجتهاد و ملکه استنباط در شاگردان، نقش مؤثری دارد - علم و فضل و دانش گسترده وی در قم تا بدانجا مشهور بود که حتی آیت الله حائری در درس اصول خویش به طرح برخی نظرات وی پرداخته و بعضی از آنها را قبول میکرد.
شیخ آقا بزرگ تهرانی هم مینویسد: «... طلاب، مجلس درس او را مغتنم و مقام استفاده میشمردند و این به خاطر وفور علم و کثرت دانش وی بود...» واعظ خیابانی هم مینویسد: «امام اورع ازهد و حیر فقیه اوحد آقا شیخ ابوالقاسم، شیخ علمای قم و مرجع تقلید ایشان، همین عالم مقدس ربانی است که در قم بر جنازه آیت الله میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی با قاطبه علماء و مجتهدین و اهالی قم از زوّار و مجاورین نماز خواند.
امامخمینی مدت کوتاهی در درس وی شرکت کرد، و برخی به نقل از امام مدت آن را ششماه شمردهاند و دلیل عمده آن بهرهگیری از نفسهای قدسی و مسائل اخلاقی و عرفانی مطرحشده در درس این عالم پارسا بود.ایشان در نماز جماعت این استاد بزرگ شرکت میکرد و به دیدار وی در منزلش میرفت؛ چنانکه سبک زندگی او را الگوی خوبی برای طلاب شمرده است.
از شیخ ابوالقاسم کبیر قمی به دلیل کثرت مشاغل اجتماعی و مراجعات مردمی، تالیف بسیار بر جای نماند. امّا برخی از آثارش در فقه و اصول و تفسیر عبارتند از:
۱. حاشیه بر کفایة الاصول استادش محقق خراسانی.
۲. حاشیه بر تفسیر صافی ملا محسن فیض کاشانی.
۳. رساله عملیه. وی رساله خود را برای چاپ به چاپخانه داده بود اما با ورود آیت الله حایری به قم و برای پرهیز از تعدّد مرجع تقلید، رسالهاش را از چاپخانه باز پس گرفت.
۴. تصحیح و مقدمه بر جمال الاسبوع سید بن طاوس (چاپ ۱۳۳۰ق)
آیت الله شبیری زنجانی از امام خمینی نقل میکند که میفرمود: علّت موفقیت، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم این بود که علمای قم، افرادی متقی و پرهیزکار بودند و الا اگر ایشان جای دیگر میرفت ممکن بود از معظم له استقبالی که در خور شخصیتشان باشد به عمل نمیآمد و قهراً ایشان در کار خود موفق نمیشد از همینرو آن فقیه بزرگ، به هنگام ورود مرحوم آیتالله حایری، رساله خود را از چاپخانه پس گرفت و از چاپ آن منصرف شد.
نیز آیت الله شبیری زنجانی میفرمودند: از یکی از آقایان شنیدم که میگفت: روز عیدی برای دیدن آقای حاج شیخ ابوالقاسم به منزل ایشان رفتم و تشریف نداشت. پس از مدّتی که آقا تشریف آوردند معلوم شد که برای تبریک عید به خانه حاج شیخ عبدالکریم تشریف برده بود و اینکه معظم له، در روز عید غدیری، پس از آنکه به بیرونی تشریف آوردند و کثرت جمعیت را مشاهده نمود، فرمود: مردم! بیائید جایی که من میروم برویم و عصایش را بلند کرد و فرمود: ما یک عَلم و پرچم داریم و همگی باید دور او بچرخیم (که آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری مقصودش بود).
ویژگی های بارز اخلاقی
از ویژگیهای آیت الله قمی دوری از ارباب قدرت و پرهیز از مراوده با آنان بوده است. شبی صمصام - رئیس شهربانی وقت قم - برای وی کیسهای پول میفرستد و معظم له آن پول را به وسیله فرزندش باز میگرداند و به فرزندش - که میگفت: پدر! با اینکه ما در فشاریم چرا این پول را پس میفرستید؟ - فرمود: بابا خدا یک عقلی به من بدهد یک دینی به شما، اینها پول میآورند و بعد از ما انتظاراتی دارند ما نمیتوانیم از آنها پول بگیریم.
آیت الله بهاءالدینی هم فرموده است: تنها با سادات و اهل علم خوب بود، با متنفذین هیچ خوب نبود به گونهای که هیچیک از آنان جرات نداشتند برای او هدیهای بفرستند، میرزا اجازه نمیداد متنفذین در کارهای او دخالت کنند.
حجت الاسلام حاج شیخ مرتضی انصاری قمی فرموده بود: روزی حاج شیخ ابوالقاسم برای اقامه جماعت به مسجد امام (علیهالسّلام) آمد و قبل از خواندن نماز به خانهاش بازگشت. وقتی از ایشان علّت را جویا شدند، فرمود: کثرت نمازگزاران مرا خوشحال کرد و دیدم امروز قصد قربت در این نماز ندارم. در جلسهای پیرامون حدیثی بحث در میگیرد و حاج شیخ ابوالقاسم از اظهارنظر خودداری میورزد، و در جلسه دیگر، دفتری را به حاضران ارائه میدهد تا مطالعه کنند و معلوم میشود حاج شیخ در مورد آن حدیث، بحثهای ژرف نموده و با این همه از سر تواضع و فروتنی در بحث شرکت نکرده بود.
آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم کبیر قمی در ۳۰ شهریور ۱۳۱۳ بدرود حیات گفت و پس از تغسیل و تکفین، توسط آیت الله حاج شیخ محمد کبیر و تشییعی باشکوه، در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به خاک سپرده شد.
منابع:
ویکی امام خمینی
اعیان الشیعه علامه سید محسن امین عاملی
ویکی فقه
جرعه ای از دریا خاطرات آیت الله شبیری زنجانی
مفاخر اسلام، مرحوم استاد علی دوانی ج ۱۱
ویکی شیعه
نظر شما