محمد عارف معزی - پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ: ازدواج همیشه یکی از قدیمیترین و درعینحال عمیقترین نیازهای انسانی بوده؛ نیازی که فقط به تشکیل یک زندگی مشترک خلاصه نمیشود، بلکه آرامش، هویت، رشد شخصی و حتی تکامل روحی را با خودش همراه دارد. در فرهنگ دینی ما، ازدواج جایگاهی ویژه دارد و در روایات بارها به آن توصیه شده است. وقتی متون دینی را نگاه میکنیم، متوجه میشویم که اسلام نهتنها ازدواج را امری مقدس میداند، بلکه جوانی را بهترین زمان برای این تصمیم مهم معرفی کرده است. دلیلش هم فقط مذهبی نیست؛ بلکه مجموعهای از واقعیتهای روانی، جسمی، احساسی و اجتماعی در این توصیهها نهفته است.
در سنین جوانی، انسان از انعطاف ذهنی و عاطفی بیشتری برخوردار است. جوان هنوز در مرحلهٔ شکلگیری شخصیت است و همین باعث میشود زندگی مشترک برایش نه بار سنگین، بلکه تجربهای همراه با هیجان و رشد باشد. سازگاری، گذشت، انعطافپذیری و اشتیاق به ساختن آینده، در این دوره بسیار پررنگتر است و همین ویژگیهاست که به زندگی مشترک قوت میدهد. وقتی دو نفر در جوانی کنار هم قرار میگیرند، فرصت بیشتری برای ساختن یک مسیر مشترک دارند؛ مسیری که قدمبهقدم با یکدیگر طی میشود و همین همراهی، پیوند عمیقتری میسازد. اسلام نیز دقیقاً همین روحیهٔ شکلپذیری و پاکی دوران جوانی را دلیل مهم توصیه به ازدواج زودهنگام میداند.
از سوی دیگر، ازدواج در سنین بالاتر الزاماً بد نیست، اما واقعیت این است که چالشهای خودش را دارد. با بالا رفتن سن، انسان معمولاً شخصیت تثبیتشدهتری پیدا میکند؛ باورها، عادتها، استانداردها و حتی سبک زندگیاش به مرحلهای میرسد که تغییر در آن کار آسانی نیست. توقعات افزایش پیدا میکند و تحمل اشتباهات یا تفاوتهای طرف مقابل کمتر میشود. بسیاری از کسانی که در سنین بالا تصمیم به ازدواج میگیرند، در ظاهر شخصیتی قویتر و تجربههای بیشتری دارند، اما در باطن، کمتر حاضر به انعطاف هستند و همین موضوع گاهی باعث سختتر شدن شروع یک زندگی مشترک میشود.
از لحاظ عاطفی هم ازدواج در سالهای بالاتر ممکن است با محدودیتهایی همراه شود. نیازهای احساسی آدمها در جوانی لطافت بیشتری دارد و ایجاد پیوند عاشقانه آسانتر است. درحالیکه در سالهای بعد، رابطهها گاهی بیشتر از جنس همکاری و همراهی میشود تا عشق و شور اولیه. این تفاوت لزوماً بد نیست، اما واقعیت دارد و اسلام نیز دقیقاً به همین دلیل بر استفاده از شور و نشاط جوانی تأکید کرده است.
مسئلهٔ دیگری که کمتر دربارهاش صحبت میشود، بحث سلامت جسمی و باروری است. طبیعت انسان بهگونهای طراحی شده که دوران طلایی سلامت باروری و انرژی جسمی، در سالهای جوانی قرار دارد. زوجهایی که در سنین پایینتر ازدواج میکنند، معمولاً با چالشهای کمتری برای فرزندآوری روبهرو میشوند و فرصت دارند که با آرامش بیشتری روند تربیت و رشد خانوادهٔ خود را مدیریت کنند. در سنین بالا، نگرانیهای پزشکی بیشتر میشود و احتمال فشارهای روانی نیز افزایش پیدا میکند. همین مسائل باعث میشود برخی زوجها دیرتر به ثبات برسند یا کیفیت زندگی مشترکشان تحت تأثیر قرار گیرد.
اما نکتهٔ مهم اینجاست: اسلام در توصیههایش هرگز نگاه سختگیرانه ندارد. هدف دین این نیست که افراد را به ازدواج در سن خاصی مجبور کند، بلکه میخواهد انسانها با شناخت بهتر خودشان، و با توجه به شرایط روحی و اجتماعیشان، بهترین انتخاب را انجام دهند. بنابراین اگرچه دین ازدواج در جوانی را پرخیروبرکت و مناسبتر میداند، اما کسانی را که در سنین بالاتر تصمیم به ازدواج میگیرند نیز سرزنش نمیکند؛ فقط تأکید میکند که این مسیر ممکن است نیازمند صبر بیشتر، انعطاف بیشتر و پذیرش تفاوتها باشد.
در نهایت، ازدواج نه مسابقه است، نه وظیفهای که با فشار جامعه باید انجام شود. ازدواج یک تصمیم عمیق شخصی است؛ اما توصیههای دینی همیشه بر این نکته اشاره دارند که جوانی بهترین زمان برای ساختن یک زندگی مشترک آرام و سالم است. هرچه این تصمیم به آینده موکول شود، چالشهای زندگی بیشتر خودشان را نشان میدهند و مسیر آغاز یک رابطهٔ پایدار دشوارتر میشود. جوانهایی که در سن مناسب ازدواج میکنند، معمولاً فرصت بیشتری برای رشد مشترک دارند و زندگیشان با صمیمیت، انرژی و امید بیشتری همراه میشود؛ چیزی که اساس یک خانوادهٔ موفق است.
اگر بخواهیم این موضوع را در قالب تجربهٔ جامعهٔ امروز ایران نگاه کنیم، باز هم میبینیم که بخش بزرگی از مشکلات ازدواج دیرهنگام، به دلایل اقتصادی، اجتماعی و فشارهای بیرونی برمیگردد؛ دلایلی که گاهی جوانها را از تصمیمی که دین توصیه کرده، دور میکند. اما هر زمان که شرایط فراهم شود، ازدواج در سالهای اولیهٔ جوانی همچنان یکی از بهترین و کمچالشترین انتخابها برای ساختن یک زندگی مشترک سالم است.







نظر شما