امیر عابدینی متفاوت از همه مردان دیگر فوتبال ایران است. او اینقدر خوشنام است که سازمان ورزش برای وزن دادن به انتخاب هیات مدیره پرسپولیس از نام او خرج کند تا بگوید در رقابتی فشرده، فقط با یک رای کمتر، انصاریفرد از عابدینی پیشی گرفته و مدیر عامل پرسپولیس شده است. او در واکنش به این ادعا قبل از هر چیز با صدایی بلند میخندد و بعد میگوید: «مسخره است. آنها که اصلا قبل از انتخاب با من حرفی نزده بودند، اصلا وقتی من راضی نبودم چرا اسم مرا در لیست نامزدها گذاشتهاند؟»
درست است که شما هم کلی از آقای انصاریفرد طلب دارید؟
ول کنید این عباس بنده خدا را. حالا که جرات کرده پا پیش بگذارد راحتش بگذارید. اختلاف ما برای سالها قبل بوده و مدت زیادی از آن اتفاق گذشته است. حالا یا من حلالش کردهام یا بلدم چطور با او تسویه حساب کنم. او دل شیر داشته که حاضر شده با این شرایط به پرسپولیس بیاید.
ولی خود شما هم رقیب او برای مدیرعاملی بودید؟
(با صدایی بلند میخندد) من؟ من چطور در لیست بودم که تا بعد از جلسه از چنین چیزی خبر نداشتم؟ این خیلی خندهدار است. تازه من دو رای از سازمان ورزش گرفتم و دوستانم رای منفی دادهاند! این حرفها خندهدار است.
اتفاقا آقای هدایتی و فرخزادی به شما رای دادهاند...
(بار دیگر بلند میخندد) امکان ندارد. اتفاقا فقط همین دو نفر به من رای ندادهاند. من شک ندارم که نژادفلاح و آخوندی به من رای دادهاند.
متاسفانه دلیلی دارم که نشان میدهد، این دو به همراه داریوش مصطفوی به شما رای ندادهاند (ماجرایی را که بنا بر دلایلی از رسانهای کردنش در حال حاضر معذوریم، برای او شرح میدهیم) ...
رایگیری با اسم من وقتی من اصلا از این اتفاق اطلاعی نداشتهام چه معنایی دارد؟ اصلا با این کار میخواستند چه چیزی را ثابت کنند؟ میخواستند بگویند که امیر عابدینی برای مدیریت پرسپولیس رای نیاورد؟ من که از قبل هم گفتم زیر بلیت این افراد نمیروم. من که از قبل گفته بودم اصلا حاضر نیستم با این هیات مدیره کار کنم. پس چرا از اسم من مایه میگذارند؟ آن وقت اینها به من رای داده باشند؟ امکان ندارد. من که اصلا کل ماجرا را باور نمیکنم.
یعنی تمام این بحث، شایعهای است تا به انتخابشان مشروعیت بدهند؟
ببین، این آقای آخوندی به من زنگ زد و گفت که رایش به نفع من بوده است. او گلایه کرد که گفته ام «عددی نیست» و من به این دلیل که حرفم را دربارهاش بد نوشته بودند از او حلالیت خواستم. من دربارهاش گفتم که او و هدایتی در سطحی نیستند که بخواهند به من رای بدهند و باز هم این حرف را تکرار میکنم و پای حرفم هم هستم. اصلا این هیات مدیره در سطحی نیست که من بخواهم با آن کار کنم. من به بزرگتر از این آقایان هم تعظیم نمیکنم.
مثلا چه کسانی؟
مثلا رئیس سازمان ورزش. من میگویم و ترسی هم ندارم از حرف زدن. تا زمانی که محمد علیآبادی در ورزش باشد به پرسپولیس برنمیگردم. آنها میخواهند همه برابرشان تعظیم کنند اما من که امیر عابدینی هستم، کمرم درد میکند و نمیتوانم برای آدمهایی مثل آقای علیآبادی تعظیم کنم پس به ورزش هم نمیآیم چون نمیخواهم درد کمرم بیشتر شود (خندههای آقای عابدینی ادامه دارد. او استاد طعنههای اینچنینی است)
پس یعنی واقعا قرار نبوده که شما مدیر پرسپولیس شوید؟
مطمئن باش که اگر رای میآوردم هم حاضر نبودم با این گروه کار کنم. آنها اسم مرا مطرح کردهاند که به کارشان وزن بدهند. ولی فراموش کردهاند که ماشالله مردم ما فقط نان سنگک و تافتون میخورند و امکان ندارد که بتوان به این سادگیها سرشان کلاه گذاشت. شک نکن که طرفداران پرسپولیس قبل از اینکه من بخواهم فریاد بزنم، فهمیدهاند تمام این بحثها، سیاهبازی است.
و اما انتخاب عباس انصاریفرد به عنوان مدیرعامل...
عباس خوش آمده. باز خدا پدرشان را بیامرزد که یک پرسپولیسی کاربلد را برای تیم آوردهاند ولی من نگران عباس هستم. میدانم که او هم زیر بلیت این افراد نمیرود. عباس اهل باج دادن نیست پس شک نکن که مدت زیادی نمیتواند با این گروه کار کند.
من دیگر برای مجید فرخزادی احترامی قائل نیستم. او دیگر برایم عزیز نیست. میدانی چرا؟ چون به من دروغ گفت. من هم با کسی که دروغ میگوید رفاقتی ندارم. او حرفی زد که با صدای بلند به ادعایش خندیدم.
ولی شما که خیلی دوستان نزدیکی هستید؟
دوستها به هم دروغ نمیگویند. فرخزادی یادش رفته من عابدینی هستم. زنگ زده و میگوید من در جلسه چهار رای آوردم. او، هدایتی، نژادفلاح و داریوش (مصطفوی) به من رای دادهاند و آن وقت من تک رای مخالف آخوندی رای نیاوردم.
من هم در جوابش گفتم اصلا میدانی این حرف مضحک را داری به امیر عابدینی میزنی که خودش ختم این کارهاست؟ من اگر چهار رای داشتم چطور از 5 رای، انتخاب نشدهام؟ او دروغ میگوید. هدایتی هم دروغ میگوید. اتفاقا من با هدایتی مشکلی ندارم ولی او دروغ میگوید ، یا اصلا اسم من مطرح نبوده یا او به من رای نداده است. اصلا در این ماجرا شک نکنید. به دلیل گفته فرخزادی فکر میکنم اگر کسی به من رای داده باشد، آخوندی است چون این دو نفر دروغگو هستند.
بالاخره شما میخواستید مدیر پرسپولیس بشوید یا نه؟
ببین حکایت من این وسط مثل کسی است که در خانهاش نشسته و گروهی برایش زن میگیرند. تازه مدیریت پرسپولیس از زنداری هم سختتر است! مطمن باش که هیچ وقت زیر بلیت آدمی مثل حسین هدایتی نمیروم. او نمیتواند مرا با پول بخرد. او فکر میکند میتواند همه را با پول بخرد ولی من آدمی نیستم که خودم را بفروشم. آدمها هرکدام ارزشی دارند و این ارزش مادی نیست. اگر خدا 5 بار مرا بکشد و باز هم زنده کند حتی یک روز هم با هدایتی کار نمیکنم و زیر دست او نمیروم. نه با هدایتی، نه با این هیات مدیره و نه با محمد علیآبادی.
ولی تقریبا همه میدانند که شما عاشق کار در پرسپولیس هستید؟
فعلا که خوشحالم از اینکه دارم در داماش و در یک شرکت موفق سودده کار میکنم. چرا باید به پرسپولیس با 14 میلیارد تومن بدهی بیایم که سیستم مدیریتش مشکل دارد. این شرکت الان یک میلیون برابر سرمایه اولیهاش بدهی دارد. یعنی اگر قانون تجارت اعمال شود، پرسپولیس یک موسسه ورشکسته است. بله من پرسپولیس را دوست دارم. اصلا من، محلوجی و انصاریفرد در این تیم سهم داریم.
همان پرونده قدیمیتان در دادگاه را میگویید؟
بله ما مالکان این باشگاه هستیم و از این تیم سهم داریم. البته تا زمانی که تیم دولتی باشد دربارهاش حرفی نمیزنیم ولی اگر بخواهند واگذارش کنند حتما دوباره مدعی میشویم تا حقمان را بگیریم. البته عباس که حالا خودش را دوباره وارد بازی کرده است. نمیدانم او چه دل نترسی دارد که به تیمی که این همه بدهی دارد وارد شده.
اما خود او آغازگر این بدهیها بوده. میگویند چکهای بسیاری دارد، مثلا 400 میلیون دست خود شما چک دارد؟
ببین بحث اختلافات مالی من و عباس شخصی است. حالا یا او را بخشیدهام یا خودم کوتاهی کردهام که یک مقدار طلبی را که از او دارم نگرفتهام؛ ولی در بحث مدیریت، یک کارتن چک را ریختهاند جلو و میگویند این برای عباس است. اصلا میپرسم او بیشتر بدهکار شده یا اکبر غمخوار؟ بدهیهای خطیب و محمدحسن چقدر بوده؟ چرا هیچ کس به آنها گیر نمیدهد؟ مشکل اصلی پرسپولیس، محسن مهرعلیزاده است که برداشت تیم را دولتی کرد. اوست که باید تا ابد پاسخگو باشد.
نظر شما