قبل از اینکه در سال 62 وزیر سپاه شوم، به سه کشور زیاد سفر میکردم؛ سوریه، لیبی و کرهشمالی. آنها با ما همکاری میکردند و سوریه و لیبی همکاری بیشتری نسبت به کره با ما داشتند. اما بعد از وزارتم در سپاه قرار شد اولین سفر رسمیام به سوریه و لیبی برای بدست آوردن موشک باشد.
بعد از پیگیریهایی که شرح مفصل دارد، لیبی حاضر به تحویل ده موشک اسکاد به ایران به همراه کادر مربوطه شد و سوریه هم قبول کرد که نیروهای ما را آموزش دهد که شهید مقدم با 34 نفر این آموزش را در سوریه دیدند وقتی موشکها را همین شهید و معاونش آوردند، حسن تهرانیمقدم پیش من آمد و گفت «حاج محسن، یکی از این موشکها را به ما بدهید تا باز کنیم و برآن مهندسی معکوس انجام دهیم». به او گفتم مرد حسابی، این موشکها الان ارزشش خیلی زیاد است. ما میخواهیم با آن کلی عرضاندام کنیم. پنج یا شش موشک اول که شلیک شد. به ناگاه سرگرد سلیمان فرمانده نیروهای اعزامی لیبی گفت که قذافی دستور داده دیگر موشکی شلیک نشود.
بعد از خودداری نیروهای لیبی از پرتاب موشک، به دلیل اصرار فراوان شهید مقدم برای مهندسی معکوس موشک، او را فراخواندم و به او گفتم اگر به تو موشک بدهم تو چه چیزی به من میدهی، که گفت «اگر شهید شدم، شفاعت تو را میکنم». گفتم باشد چیز خوبی است و یکی از موشکها را به حسن آقا تحویل دادم.
فرماندهان آن زمان جنگ هم دستور شلیک هر چه سریعتر موشکها را دادند و لیبیاییها زیر بار نمیرفتند؛ لذا با شهید حسن تهرانیمقدم و تیم مربوطه به باختران (کرمانشاه فعلی) رفتیم و در نقشه، باشگاه افسران را پیدا کردیم. موشکها را آوردند و گرا تنظیم و موشک آماده شلیک شد. حسن گفت که قبل از شلیک باید دعای توسل بخوانیم. نشستیم و در آن بیابان دعای توسل خواندیم.
بعد از دعا با خدا صحبت کرد و گفت «خدایا ما نمیخواهیم مردم عراق را بکشیم؛ ما میخواهیم نظامیان را از بین ببریم که هم ما و هم عراقیها را میکشند. خدایا این موشک را به باشگاه افسران ببر». سپس کلید موشک را فشار دادم و موشک پرتاب شد. نشستیم و رادیو «بیبیسی» را گرفتیم. پس از چند دقیقه اعلام کرد که یک موشک باشگاه افسران بغداد را منهدم کرده و تعداد زیادی از افراد حاضر در آن کشته شدهاند. پیشانی شهید تهرانیمقدم را بوسیدم و گفتم این به هدف خوردن موشک، نتیجه اخلاص و پاکی تو بود.
این در واقع اولین موشکی بود که توسط نیروهای ایرانی شلیک شد. بعد از این شلیک بود که شهید تهرانیمقدم با همکاری دیگر افرادی که در سپاه بودند روی موشک کار کردند و به تدریج موشکهای «اسکاد بی»، «اسکاد سی» و شهاب را ساختند؛ لذا اگر امروز شهابی وجود دارد، مدیون پدری حسن است.
/2929
نظر شما