اول: روز جمعه برای مراسم سال یکی از خویشان عازم بهشت زهرا شدم. ساعت 10.5 راه افتادم و حدود 12 و ربع رسیدم. مراسم رسمی ساعت 11 شروع شده بود و وقتی رسیدم عملا تمام شده بود. ترافیک وحشتناک بود. هزاران هزار ماشین عازم گورستان بودند، حتی یک اتوبوس در راه ندیدم. گورستانی که همه از ساکن شدن در آن می هراسند ولی مشتاقانه بر مرکب مرگ سوار و به آرامی به سوی آن حرکت می کردند تا از تزریق کامل گازهای سمی به ریه همدیگر اطمینان حاصل کنند. فکر نمی کنم اگر روزی دشمنان ما سلاحهای شیمیایی به رویمان می ریختند تا این اندازه می توانستند راهمان را به گورستان کوتاه کنند. راستش دو ساعت رسیدن به گورستان خیلی هم دیر نیست، بسیاری از مردمان دنیا چندین دهه عمر صرف می کنند تا به گورستان برسند.
دیدن صدها هزار انسانی که به بهشت زهرا می آیند و می خواهند یاد و خاطره رفتگانشان را پاس دارند و برایشان فاتحه بخوانند از سنتهای دیرینه ایرانی است و حفظ آن واجب. ولی این صحنه ها که این سفر روحانی را تبدیل به یکی از کانونهای آلودگی و به هم خوردن آرامش مردگان و صاحبان عذا کنیم زیبنده نیست. هم خانه قدیمی ما در سنجان اراک مجاور گورستان بود و هم من مدتی در برلین و لندن در مجاور گورستان زندگی کرده ام. بخصوص دیدن گورستانی در برلین مرا بد جوری تحت تاثیر قرار داد. چون در آنجا آرامش را به معنای واقعی کلمه می فهمیدی، بخصوص گلکاری های روی قبرها برای من گیاهشناس آنجا را به یک باغ گیاهشناسی تبدیل کرده بود.
بعد: خواستم به مسئولین شهر پیشنهادی بدهم تا هم از حجم آلودگی کاسته شود و هم ترافیک آن منطقه بخصوص در روزهای آخر هفته کاهش پیدا کند. حالا که ایستگاه مترو در نزدیکی بهشت زهرا است، دیگر ضرورتی به آوردن اینهمه وسیله نقلیه به داخل محوطه بهشت زهرا نیست. البته چون دسترسی به مترو در تمام نقاط تهران وجود ندارد سرویسهای اتوبوس واحد به مقصد بهشت زهرا را می توان در روزهای پنجشنبه و جمعه در مراکز اصلی شهر مستقر کرد. با اعمال ترفندهای مدیریتی می توان آوردن وسیله نقلیه را به محوطه بهشت زهرا محدود کنند و بجای آن از محل ایستگاه مترو دوچرخه مجانی (و یا با اخذ کرایه کم مثلا 1000 تومان) در اختیار مردم قرار دهند. برای افراد مسن و یا خانمهایی که نمی توانند و شاید اجازه ندارند دوچرخه سوار شوند هم می توانند ون و یا مینی بوس اختصاص دهند. در مورد آنهاهایی که خویشان خود را به تازگی از دست داده اند هم می توان سرویسهای ایاب و ذهاب اختصاص داد. آنهایی هم که اصرار دارند ماشین خود را بیاورند پول پارکینگ حسابی بدهند و آن را خرج خرید دوچرخه های جدید کنید و یا خرج ساخت تراموا کنند که مردم را به قطعات مختلف بهشت زهرا برساند. اینگونه می توانید بهشت زهرا را محیطی آرام برای مردم و داغ دیدگان و اهالی قبور کنید.
آخر: آقای قالیباف بازهم تاکیدات خود در نوشته های قبلی - اگر خوانده باشید- را تکرار می کنم: ساخت پل و اتوبان و زیر گذر چاره تهران نیست، خواهش می کنم این را درک کنید. اگر هزینه پُلی که دارید در همان ورودی بهشت زهرا می سازید بدهید دوچرخه، نمی دانم چند تا دوچرخه می شود و یا چقدر از هزینه ساخت سیستم تراموا در درون بهشت زهرا را پوشش می دهد، ولی این را می دانم در کاهش آلودگی تاثیر دارد و ثواب زنده ماندن مردم برای آخرت شما توشه کوچکی نیست. به عکس اگر در کاهش آلودگی شهر کوتاهی کنید و یا با ساخت و ساز بستر افزایش آلودگی را فراهم کنید، حمل این گناه در آخرت شما بار سنگینی است.
توضیح: روز گذشته که این مقاله بارگذاری شد، روند مثبت و منفی کمنتها کاملا منطقی و با محتوای آنها تناسب داشت. ولی حدود ساعت 11-12 به یک باره همه چیز عوض شد. مثلا کمنتی که از نظر محتوایی و نوشتاری بسیار سخیف بود و رای منفی بالایی داشت و خوانندگان متعددی به آن اعتراض داشتند رای بالایی گرفت. همانطوریکه که در کمنتهای متعدد آمده است این روند ناشی از یک افدام هماهنگ و شاید یک ترفند کامپیوتری است که انشالله متخصصان خبرآنلاین آن را برطرف می کنند تا خدشه ای به اعتماد خوانندگان وارد نشود.
نظر شما