امروزه هیچ کس نمی تواند نقش رسانه ها و از جمله تلویزیون را در انتقال مفاهیم نادیده بگیرد.

یکی از مشکلات جامعه امروزی ما، همچون بسیاری از جوامع «آسیب های اجتماعی» هستند که از تنوع نیز برخوردارند. در حوزه آسیب شناسی اجتماعی برخی از موضوعات از این بابت مورد مطالعه قرار می گیرند که در گسترش آسیب اجتماعی می توانند موثر باشند گر چه به خودی خود آسیب اجتماعی نیستند از جمله آنها می توان به «طلاق» اشاره کرد. برای ارائه اطلاعات یا هشدار در باره آسیب های اجتماعی می توان از ظرفیت های مختلفی استفاده کرد که از جمله آنها« رسانه» ها هستند.در میان رسانه ها هم تلویزیون بیشترین نفوذ را در جامعه دارد.هراز چندگاهی فیلم ها یا سریال هایی ساخته و پخش می شوند که به اصطلاح رنگ و بوی آنها پرداختن به آسیب های اجتماعی است.یکی از این سریال ها که تقریبا مورد توجه مردم قرار گرفت سریال« آوای باران» بود که چندشب قبل به اتمام رسید.دراین یاداشت ها قصد پرداختن به مسایل فنی فیلم را ندارم چون اطلاعاتی ندارم. ولی قصد دارم به به بهانه این سریال به نکاتی در چند یاداشت کوتاه اشاره کنم.گرچه شاید بیشتری هدف این سریال نشان دادن عواقب مال حرام باشد ولی بهانه های زیادی هم برای پرداختن به آسیب اجتماعی می دهد.
کودکان خیابانی یا کودکان کار خیابانی یکی از موضوعات اصلی این سریال بود. کودکانی که بنا به دلایل مختلف از جمله: بی سرپرستی، بد سرپرستی، طلاق والدین، فرار از منزل، خشونت های خانگی، گرایش به مصرف مواد مخدر، ارتکاب بزه های متعدد و ...مجبور می شوند کارکردن در خیابان را بر ماندن درخانه ترجیح دهند.
«کیانوش»، « جاوید»، «حامد»، «گل پری»،« شهناز» و ...نمونه ای از این گروه از کودکان هستند.حتی« شکیب»که کودکان را استثمار می کرد، خود نمونه ایی از این گروه بود.
کودکانی که کار در خیابان و کسب در آمد به هر قیمتی حتی سرقت را بر مدرسه، بازی، تفریح و ... ترجیح می دهند تا زنده بمانند.در بدترین شرایط زندگی می کنند، تحقیر می شوند، فشارهای جسمی و روحی مختلفی را تحمل می کنند، بدترین لباس ها را می پوشند، غذای خوب نمی خورند تا بتوانند برای ارباب یا مالک خود که همان شکیب است کسب درآمد کنند.
با فرهنگ خیابان بزرگ می شوند لذا تلاش می کنند بیشتر خلاف کنند تا زودتر قدرت بگیرند.البته نباید به همه کودکان خیابانی یا کار به چشم بزه کار نگاه کرد.
در حالی که کودک هستند ولی هیچگاه کودکی را تجربه نمی کنند. در بچه گی بزرگسال می شوند.لذا لذت کودکی را نمی چشند.لذتی که لازمه تکامل شخصیت شان است.«کیانونش» این سریال نمونه این گروه است.(ادامه دارد)

www.mousavichalak.ir

 

کد خبر 335914

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مظفر کریمی A1 ۱۱:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۶
    9 0
    باسلام به شما استاد ارجمند. کودکان خیابانی در نقاط مختلف شهر دیده می شوند اما از فرط تکرار گویا به چشم نمی آیند. رسانه ملی هم مردم را سردرگم می کند. نمی دانیم واقعاً باید به آنها کمک کرد یا خیر. نمی دانیم آنها بی پناهند یا اجیر شده دیگری. نمی دانیم متکدی اند یا نیازمند. واقعاً آیا نمی شود به سازمان بهزیستی امکانات اعتباری بیشتری داد تا فکری این معضل اجتماعی را چاره جویی کند؟ به نظر من، برخلاف بسیاری ازسازمان ها که پول دارند ولی فکر و برنامه ندارند، سازمان بهزیستی به مدد پشتوانه علمی کارشناسان و مدیرانش در طول سال های گذشته، برای حل معضلات اجتماعی راه حل و برنامه دارد اما مشکل جدی آن کمبود اعتبار است.