فیلسوفان طراحان آینده هستند / اگر تفکر نباشد، آینده و گذشته هر دو نیستند

نشست بررسی وضعیت فلسفه معاصر ایران با حضور اساتید و علاقه مندان فلسفه در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب برگزار شد.

به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایبنا، نشست «بررسی وضعیت فلسفه معاصر ایران» امروز 11 اردیبهشت، با حضور رضا داوری‌ اردکانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، سید جواد اسماعیلی، سید عباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از استادان و علاقه‌مندان فلسفه در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.

در این مراسم همچنین از دو کتاب «فلسفه و آینده‌نگری» و «سیری در تاریخ روشنفکری در ایران و جهان» دکتر داوری اردکانی و کتاب «معمای زمان و حدوث جهان» دکتر ابراهیمی دینانی رونمایی شد. به گفته اسماعیلی، معاون پژوهشی موسسه حکمت و فلسفه ایران کتاب «معمای زمان و حدوث جهان» از یکشنبه وارد نمایشگاه کتاب شده و توسط این موسسه در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.

خلاصه سخنرانی های این نشست را در جدول زیر می خوانید.

نام سخنران

خلاصه اظهارات

رضا داوری اردکانی

استاد فلسفه و رئیس فرهنگستان علوم

* مساله من «فلسفه» است. به طور مثال در کتاب دوم خودم «سیری در تاریخ روشنفکری در ایران و جهان» مساله من این است که روشنفکری چیست؟ چگونه و چرا پدید آمده و در میان ما چه سرنوشتی داشته است. بنابراین من برای اثبات یا رد قلم نمی‌زنم و مساله من مساله فلسفه است.

* مساله برنامه‌ریزی نیز تخصصی است که کار اقتصاددانان و کارشناسان علوم اجتماعی است. برنامه‌ریزی و آینده‌نگری کار استراتژیک است و قدرت‌های بزرگ برنامه‌های خود را به صورت آینده‌نگری منتشر می‌کنند و اگر می‌بینید بیشترین کارهای علمی درباره آینده‌نگری را آمریکا تهیه کرده به دلیل قدرت آنها در اقتصاد است.

* در مسکو کنفرانسی برگزار شده بود و به من پیشنهاد شد که درباره فلسفه و آینده حرف بزنم. البته این کار بسیار مشکلی است چون به طور مثال اگر پست مدرن وجود دارد راجع به آینده چیزی نمی‌گوید، بلکه نقد گذشته است. پس من نیز به گذشته برگشتم تا آن چه را که در چهار قرن اخیر محقق شده بررسی کنم و آن را در آثار بیکن و دکارت مشاهده کردم.

* رنسانس آغازی برای ولادت بشر جدید بود. به همین دلیل است که می‌گویم فیلسوفان طراحان آینده هستند.

* بدون مدد فلسفه و بی‌فلسفه پیش‌بینی و آینده‌نگری ممکن نیست و آینده تفکر است و بشر چون تفکر دارد آینده دارد و چون آینده دارد تفکر دارد.

* من در کتاب «سیری در تاریخ روشنفکری در ایران و جهان» به مسایل مطرح در زمان خودمان می‌پردازم و به اصطلاح مطلب‌بافی نمی‌کنم. مساله روشنفکری یکی از مسایل روز ماست.

* مساله روشنفکری در دهه‌های اخیر صورت دیگری پیدا کرده است. اینکه روشنفکری چیست مطلب بسیار مهمی است. قرن هجدهم در اروپای غربی به تعبیر قدمای ما قرن منور الفکری است.

* منور الفکرهای فرانسوی قرن هیجدهم را قرن روشنایی می‌گفتند و ما تعالیم نویسندگان و فیلسوفان قرن هجده را به منورالفکری تقسیم کردیم. امثال میرزا فتحعلی خان آخوندزاده و میرزا ملکم خان در این مساله نقش داشتند.

* منورالفکری در دهه‌های اخیر به روشنفکری ترجمه شد و این یک سوءتفاهم بود. کسانی که این را به روشنفکری ترجمه کردند مرزها را نمی‌شناختند، بنابراین ما هم روشنفکر اعتراضی پیدا کردیم. من در این کتاب بیان کردم که منورالفکری ما کی شروع شد و کی تمام شد و آیا به جایی رسید یا خیر؟

* روشنفکری در کشور ما قدرت چندانی نداشت برعکس در اروپا بسیار تاثیرگذار بود. من کار روشنفکران ایرانی را تخطئه نکرده و آنها را متهم نیز نکردم فقط مسایل کلی آن را با نقد و تحلیل نوشتم.

غلامحسین ابراهیمی دینانی

استاد فلسفه

* اگر تفکر نباشد، آینده و گذشته هر دو نیستند. عقلا زمان را به سه قسمت گذشته، حال و آینده تقسیم می‌کنند و معما از همین تقسیم شروع می‌شود.

* از دیدگاه فلسفه «حال» وجود ندارد و زمان را نمی‌توان به چیزی تقسیم کرد. گذشته قابل تغییر نیست و کسی نمی‌تواند گذشته را تغییر دهد، آینده هم هنوز نیامده است و هم حال را نمی‌توان تعریف کرد و این در صورتی است که اگر حال نباشد گذشته و آینده‌ای وجود ندارد.

* معمای زمان بسیار پیچیده است. در حدود 400 سال پیش دکارت سعی کرد با تقسیم عالم به اندیشه و امتداد حال را تعریف کند. امتداد با ریاضیات تعیین می‌شود و اگر ریاضیات را از همه علوم بگیریم دیگر چیزی باقی نمی‌ماند.

* نمی‌توان تعریفی از زمان به دست داد. حدود 2000 سال پیش آگوستین قدیس و متفکر مسیحی می‌گوید «اگر از من درباره زمان چیزی نپرسند، درباره آن بسیار می‌دانم اما به محض اینکه از من درباره زمان بپرسند هیچ چیز درباره آن نمی‌دانم.»

*در قرآن کلمه عقل نیامده است اما 49 بار به صورت‌های فعلی تفکر کردن آمده است. تفسیر همه بر این است که عقل ابزار است و آن را به کار می‌بریم. سوالی دارم اگر عقل ابزار است آن را چه کسی به کار می‌برد؟

* عقل، عقل است و عقل ابزار نیست. چه کسی توانایی به کار بردن عقل را دارد؟ تنها عقل می‌تواند عقل را به کار ببرد.

* تفسیر شخصی من از این‌که عقل به صورت اسم در قرآن نیامده این است که خداوند می‌خواهد بگوید عقل فعل است و عقلیدن درست است. عقل بدون عقلیدن نداریم، همان طور که فهم بدون فهمیدن نداریم.

محمدجواد اسماعیلی

معاون پژوهشی موسسه حکمت و فلسفه ایران

* چندین ویژگی مشترک در تمامی آثار دکتر دینانی از جمله کتاب «معمای زمان و حدوث جهان» مشاهده می‌شود که می‌توان از آن جمله به «بازخوانی اندیشه‌های متفکران اسلامی» اشاره کرد.

* دکتر دینانی در آثار خود تلاش کرده تا با کنار زدن گرد و غبار زمانه از آثار، متون و نصوصی که کمتر محققان معاصر به آن توجه کرده‌اند به بازخوانی اندیشه‌های متفکران اسلامی بپردازد.

* عده‌ای تصور می‌کنند ما وقتی سراغ متفکران گذشته می‌رویم مانند این است که آرایی را از صندوقچه گذشته خارج می‌کنیم که گرد و غبار زمانه بر آن نشسته است. در حالی که دکتر دینانی وقتی سراغ فارابی، ملاهادی سبزواری و ملاصدرا می‌رود نکات بدیعی را از آثار آنها انتخاب می‌کند و ملاحظاتی که در آثار ایشان وجود دارد متفاوت است.

* دینانی سعی می‌کند اندیشه را در بستر زمانی همان دوره بررسی کند، به طور مثال ایشان در کتاب «معمای زمان و حدوث جهان» بحث زمان را از ابن‌سینا و بهمنیار آغاز کرده و فصل پایانی کتابش را به ملاحظاتی درباره آرای هایدگر اختصاص داده است.

* با مطالعه این کتاب متوجه می‌شویم که چگونه برخی از آرای اندیشمندان غربی مانند هایدگر با افکار متفکران مسلمان درباره مساله زمان پیوند دارد.

* متفکران اسلامی در رونق دادن به آراء و گسترش افکار نقش مهمی داشته‌اند. دکتر دینانی در کتاب خود به دیدگاه معتزله و اشاعره درباره زمان و در قالب دو فصل مستقل اشاره کرده است.

* دکتر دینانی به بازسازی میراث حکمای خسروانی و حکمای ایران باستان توجه ویژه دارد. ایشان از زاویه امروزی شیخ اشراق را بررسی کردند و در یکی از آثار خود مطرح می‌کند که چگونه شیخ اشراق از میراث گذشته بهره‌مند شده است.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 352612

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۹:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۱
    4 0
    نمی‌توان تعریفی از زمان به دست داد. حدود 2000 سال پیش آگوستین قدیس و متفکر مسیحی می‌گوید «اگر از من درباره زمان چیزی نپرسند، درباره آن بسیار می‌دانم اما به محض اینکه از من درباره زمان بپرسند هیچ چیز درباره آن نمی‌دانم.» عجب حرف قشنگی زده.