به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روزنامۀ وقایع اتفاقیه، مایک فلین 57 ساله که زمانی ریاست اداره اطلاعات و امنیت ارتش آمریکا موسوم به DIA را بر عهده داشت، از پاییز سال 2015 به عنوان مشاور دونالد ترامپ در امور سیاست خارجی فعالیت میکند. فلین در مصاحبه با اشپیگل، به چرایی مواضع عجیب و جنجالی کاندیدای جمهوریخواهان در عرصه سیاست خارجی میپردازد.
دونالد ترامپ اعلام کرده است که در صورت پیروزی در انتخابات، روابط فراآتلانتیکی به صورت فعلی ادامه پیدا نمیکند. او تهدید کرده است که آمریکا از ناتو خارج میشود.
من عقیده دارم که دنیا درباره دونالد ترامپ دچار سوءتفاهم شده است. او قصد ندارد به همین راحتی دست به این کار بزند. هدف او این است که درباره شکل نقشآفرینی ما در جهان و در مناطقی که ایالات متحده نقش رهبری جهانی دارد، تأمل شود. مسئله این است که این اتحادها نیز باید منطبق و مناسب با قرن 21 باشد؛ پس منظور این نیست که ترامپ بر سر کار بیاید و از ناتو خارج شود، اما ناتو بهعنوان یک اتحادیه سیاسی به یک بازنگری اساسی نیاز دارد.
پس شما به این صورت ناتو را زیر سؤال میبرید.
در حال حاضر بیش از نیم قرن از عمر ناتو میگذرد، آیا میخواهیم که این پیمان نیم قرن دیگر نیز به حیاتش ادامه دهد؟ اگر از من بپرسید، میگویم بله دلم میخواهد اما چندان مطمئن نیستم. پیمانهایی مانند ناتو باید به صورت مداوم تحول داشته باشند. باید این مسئله روشن شود که چه کسی برای این کار هزینه میپردازد.
آلمان در تدابیر ترامپ نقش زیادی دارد. او از آلمان خواسته است که در آینده برای یک امنیت پایدار هزینه کند و درغیراین صورت یگانهای آمریکایی مستقر در آلمان، این کشور را ترک خواهند کرد.
باید ببینیم که ارتش ما چه هزینههایی دارد و چه کسی آن را میپردازد. چینیها 40 درصد از نفت مصرفی خود را از طریق خلیجفارس تأمین میکنند اما آیا تا به امروز یک ناو هواپیمابر چینی در این منطقه دیده شده است؟ ما از 40 سال پیش امنیت خلیجفارس و بهتبع آن امنیت انرژی مورد نیاز چینیها را تضمین میکنیم. امروزه 99 درصد از کشورهای جهان از حمایتهای مالی ما برخوردارند. حتی به کره شمالی نیز کمکهای انساندوستانه ارائه میدهیم و مواد غذایی برای این کشور میفرستیم و فقط خدا میداند که چه اتفاقی میافتد. احتمالا این مواد توسط حقهبازهای کمیته مرکزی حزب مصرف میشود. مسئله بر سر مخالفت آمریکا با آلمان و ناتو نیست؛ بلکه بر سر این پرسش است که نقش ما در قرن 21 کدام است و چه کسی هزینه آن را میپردازد.
ترامپ در ماه دسامبر به آنگلا مرکل دشنام داد و گفت که او در رابطه با مسئله پناهجویان خیلی نرم عمل کرده است. آیا این اظهارات برای همکاری دو کشور غیرسازنده نیست؟
بله، من فکر میکنم که سراسر اروپا در رابطه با بحران پناهجویان، رفتار نرمی نشان داد. نکته بر سر تصمیمهای واقعا عجیبی بود که موجب بحران پناهجویان شد. چرا این پناهجویان به پایتختهای خود یا شهرهای اصلی جهان اسلام فرار نمیکنند و به جای آن به اروپای زیبا و ایالات متحده میآیند؟ ما باید این افراد را با همان قایقها به همان جاهایی بازگردانیم که از آنجا آمدهاند و به رهبران عرب بگوییم که مسئولیت آنها با شماست. اروپا آن واکنشی را که باید نشان نداد. این عقیده ترامپ است.
به چه دلیل ترامپ رهبرانی مانند پوتین را تحسین میکند و صدام حسین را به عنوان یک شکارچی تروریستها مورد تمجید قرار میدهد؟
او برای افرادی که به نحو خودخواهانهای به کشورهایشان خدمت میکنند، احترام قائل است. پوتین کسی است که خدمات زیادی به روسیه کرده و نمیتوانیم او را دوست نداشته باشیم. او یک رهبر جهانی است.
آیا پوتین متحدی قابلاعتماد برای آمریکاست؟
از برخی جهات بله؛ ما نیاز به روابطی داریم که سراسر آن کارآمدی داشته باشد. این مسئله درباره روابطمان با چین نیز صادق است.
ترامپ از عربستان سعودی و ژاپن خواسته است که برای خودشان سلاحهای اتمی تهیه کنند. آیا او به این صورت یک رقابت تسلیحاتی اتمی خطرناک را کلید نمیزند؟
خطر یک جنگ اتمی بسیار بسیار اندک است. ترامپ اصلا سادهلوح نیست و نگاهی جهانی به دنیا دارد. ما در گفتوگوهایمان درباره تاریخ تکتک مناطق جهان حرف میزنیم. درباره تحولات 10 تا 50 سال بعدی صحبت میکنیم و میپرسیم که آیا جنگ جدیدی وجود خواهد داشت؟ آیا میان آمریکا و چین جنگی در خواهد گرفت؟ پرسش این است که در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری باید درباره چه چیزهایی آمادگی داشته باشیم.
کیم جونگاون، دیکتاتور کره شمالی ضمن تحسین ترامپ میگوید دلش میخواهد از او در انتخابات حمایت کند.
احتمال میدهم که ترامپ هم مانند من از ته دل به این حرفها میخندد. رئیس دولت کرهشمالی در دفترش مینشیند و سیگار برگ میکشد و پرتاب موشکها را نگاه میکند.
سیاست خارجی برای ترامپ چه اهمیتی دارد؟
اولویت با اقتصاد آمریکاست، اما امنیت ملی و سیاست خارجی در درجه دوم و شاید در درجه سوم اهمیت قرار دارند.
سخنان ترامپ درباره سیاست خارجی مبهم و در بسیاری موارد متناقض است. این امکان وجود دارد که اصولا وی برنامهای در این رابطه نداشته باشد؟
نه، برای ترامپ بازگشت به یک اندیشه ساده اهمیت دارد یعنی سیاست خارجی باید در راستای امنیت ملی ایالات متحده و نه هیچ کشور دیگری باشد. این اصلا به معنی انزوا نیست و او قصد ندارد که آمریکا را از دنیا جدا کند. حرفهای وی غالبا غلط فهمیده میشوند.
با این حال در سخنرانیهایش میگوید که دیگر کشورها باید خودشان به فکر مشکلاتشان باشند.
بله همینطور است. این درست نیست که آمریکا برای هر مشکلی در جهان مداخله کند. رأیدهندگانی که اکنون به ترامپ رأی میدهند، دیگر چنین چیزی نمیخواهند. آنها از تصمیمهای ناگواری که طی سالهای اخیر توسط جورج دبلیو بوش و باراک اوباما گرفته شده است، ناامید شدهاند. خودتان ببینید که گرفتار چه وضعیت ناگواری شدهایم.
منظورتان جنگ عراق است؟
من از سه تصمیم بینهایت احمقانه میگویم؛ اولی حمله به عراق بود. آنها میخواستند به ما نشان دهند که مسئله بر سر سلاحهای کشتار جمعی صدام حسین است، اما درواقع حمله به عراق واکنشی به حملات تروریستی 11 سپتامبر بود.
مسئولیت این تصمیم که بر عهده بوش است؛ و اوباما؟
اوباما عجولانه از عراق خارج شد. پس از هشت سال جنگ سخت و پرتلفات بالاخره در سال 2011 پیروز شدیم اما به جای محافظت از این پیروزی یگانهای خودمان را بیرون کشیدیم. این تصمیم بینهایت احمقانهای بود که اوباما فقط به خاطر وعده انتخاباتیاش مبنی بر پایاندادن به جنگ تصمیم به انجام آن گرفت. این برای امنیت ملی یک کابوس است، درست مانند مورد لیبی که سومین تصمیم فاجعهبار بود.
منظورتان سرنگونی دیکتاتور سابق لیبی در پاییز 2011 به کمک نیروهای ناتو است؟
باید از خودمان بپرسیم که به چه دلیلی در جهنم لیبی دخالت کردیم. این اقدامی بسیار احمقانه و کاملا غیرمسئولانه و خطرناک برای امنیت ما و اروپا بود. امروز پیامدهای آن را میبینیم. لیبی دچار هرج و مرج شده و پناهجویان بدون هرگونه مانعی در مصراته و طرابلس سوار قایقها میشوند.
از قرار معلوم ترامپ نمیخواهد چنین خطاهایی را تکرار کند؟
نه او مرتکب این اشتباه نمیشود. تاریخ قضاوت سختی درباره 16سال اخیر ایالات متحده خواهد داشت.
محافظهکاران آمریکا همواره از صدور دموکراسی و حقوق بشر حمایت کردهاند. آیا این رویکرد در دوران ترامپ به پایان میرسد؟
به هر ترتیب به پایان میرسد زیرا کار اشتباهی است. آمریکا برای مدتها به برقراری دموکراسی در دیگر کشورها بهعنوان یک وظیفه نگاه میکرد.
ترامپ پس از اظهارات خشن درباره مسلمانان به چهرهای نژادپرست و دشمن آزادی مذهب شهرت یافته است.
ترامپ خودش میگوید که هرگز به این صورت نگفته است. به گفته وی باید مانعی در برابر کسانی که تئوریهای رادیکال را نشر میدهند وجود داشته باشد.
به چه دلیل ترامپ اینگونه صحبت میکند؟
ترامپ یک جنگجو و مبارز است. این هم مانند یک مسابقه مشت زنی است که بزرگتر از آن چیزی که هست نشان داده میشود. ترامپ متوجه شده اظهاراتی که شما از وی نقل میکنید مربوط به ماهها پیش است. بهعنوان یک مشتزن وقتی با دست اشتباه بازی را آغاز میکنید باید بلافاصله استیل خودتان را اصلاح کرده و درست مشت بزنید.
ترامپ چه واکنشی به انتقادها نشان میدهد؟
او شنونده بسیار خوبی است و اصلا آن گونه نیست که فکر کند همه چیز را میداند. خودش به من گفت که هنوز چیزهای زیادی باید بیاموزد.
ترامپ میگوید: «من مغز خوبی دارم». یا ادعا میکند که در دوران کارهای تجاری و بازرگانی با سیاست خارجی آشنا شده است. چگونه میتوان به او مشاوره داد؟
من او را آدمی بسیار منعطف میدانم. ای کاش زمانی که نظامی بودم فردی مانند ترامپ را در نیروهایم برای جنگ داشتم. او با غرایز و آن هوشمندی خیابانی خود مناسب بحرانهای بزرگ است.
آیا چنین ویژگیهایی میتواند یک رئیس جمهوری خوب بسازد؟
به هر حال بهتر از فرمانداران سابقی است که همیشه تنها به سیاست فکر میکنند. ترامپ فهمیده است که چون خنجری در قلب تشکیلات فرو رفته و افراد این قبیله در واشنگتن نمیتوانند نماینده میلیونها آمریکایی باشند.
آیا بهزودی ترامپ را فردی لایق ریاستجمهوری خواهیم یافت؟
سبک ترامپ در حمله علیه دشمنان سیاسی، او را حفظ خواهد کرد. اکثر آمریکاییها دیگر مزخرفات را نمیخواهند و خواهان صداقت و شرافت هستند. آنها میخواهند دوباره به حرفهای سیاستمداران باور داشته باشند. ترامپ یک غیرخودی است که علیه نظم موجود بر میخیزد و از هر مانعی میگذرد وآمریکاییها هم عاشق همین هستند.
5252
نظر شما