پس از حمله هوایی آمریکا و متحدانش به سوریه این سوال در اذهان شکل گرفت که چرا آمریکا با وجود توانایی برای نابودی بشار اسد اقدامی برای نابودی او صورت نداد. در پاسخ به این سوال میتوان اذعان کرد که آمریکا قابلیت یک اقدام نظامی راهبردی تاثیرگذار در سوریه را ندارد و نمیتواند بشار اسد را حذف کند. آمریکا برای منافع اقتصادی خود یک اقدام تبلیغاتی کرد که این اقدام تاثیرگذار نبود.
آمریکا دارای اهرم، نفوذ و در حقیقت وسایل و شرایطی نیست که بتواند در سوریه، اقدامی راهبردی و تاثیرگذار انجام دهد. اقدامات آمریکا بیش از همه برای ایجاد جو تبلیغاتی است تا بتواند از تبعات مالی و اقتصادی آن بهره برداری کند. آمریکا سابقه حضور در سوریه را ندارد و نمیتواند در این کشور تاثیر گذار باشد و تنها دنبال تاثیرگذاری تبلیغاتی بود که بتواند جوی در دنیا ایجاد کند که درکمال تاسف تعدادی از کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و انگلیس خود را بازیچه دست دونالد ترامپ قرار دادند. اقدامات ترامپ در سوریه بیش از این نخواهد بود و به همین اندازه کفایت میشود.
نباید فراموش شود اراده ایستادگی روسها برای عدم اقدام یک جانبه از سوی آمریکا سبب شد که ترامپ این مدت را طول بدهد و نتواند به تصمیم برسد. بنابراین روسها در این مقطع نمیخواستند کلاهی که در لیبی بر سر آنها رفت در اینجا نیز بر سرشان برود و برای همین تصمیم گرفته بودند که در مقابل این اقدام آمریکا ایستادگی کنند.
اقدامات تبلیغاتی ترامپ بیشتر سبب بههمریختگی منطقه میشود و هر زمان منطقه به سمت صلح و آرامش پیش میرود آمریکا اقدامی انجام میدهد که اجازه ندهد صلح و آرامش برقرار شود. در روابط بینالمللی و مسائل سیاست خارجی هر کشوری به دنبال حداکثرسازی منافع خود است اما در مورد سوریه و مسائل خاورمیانه به دلیل پیچیدگی و به دلیل دخیل بودن عوامل و پارامترهای متعدد، باید به جای آنکه فقط دنبال حداکثرسازی منافع بود، به دنبال حداکثرسازی منافع منطقه و مردم سوریه هم باشیم.
صلح و ثبات در سوریه فقط و فقط از طریق این همکاری و حداکثرسازی منافع مردم سوریه شکل میگیرد نه آنکه هر کشوری به دنبال منافع خود باشد. در این شرایط فقط زمانی میتوان به فکر حداکثرسازی منافع مردم سوریه بود که در تفاهم و همکاری با کشورهای تاثیرگذار منطقه و فرامنطقه ممکن باشد. در 7 سال اخیر زیر ساختهای انسانی و عمرانی سوریه از بین رفته و تنها راه صلح و ثبات در این کشور تفاهم کشورهای تاثیرگذار است و اگر این تفاهم ایجاد نشود روند ناآرامی در سوریه همچنان ادامه خواهد داشت که در چنین شرایطی نه تنها کشورهای داخل منطقه بیشتر به باتلاق فرو میروند بلکه از آنجایی که حلقه اول امنیتی خاورمیانه اروپا است، اولین منطقهای که از تنشهای سوریه تاثیر میگیرد، اروپا خواهدبود و در حقیقت اروپا ضربهپذیرترین نقطه این مساله است.
منبع روزنامه آرمان مورخ 26.1.97 (یاداشت- مصاحبه) با عنوان تفاهم تاثیرگذارها بازگشت صلح به سوریه و اضافه کردن خلاصه.

مشکل آمریکا در سوریه حضور روسیه است که میتوانند با هم کنار بیایند! و مشکل رژیمصهیونیستی که بهنادرستی مشکل آمریکا هم میشود حضور ایران است که نمیتوانند با هم کنار بیایند! حضور روسیه در سوریه کمک بسیار بزرگی به ما بود در دو جهت: اول تمام بار روی دوش ما نبود، دوم هیچکس حاضر به امتیازدهی و معامله سیاسی با ما نیست. لذا کشورهای غربی و عربی برای خارج کردن ایران از سوریه در صدد جدایی ما از روسیه هستند و ما باید یک استراتژی با توجه به فرمول:«نقاط ضعف و قوت-فرصت و تهدید» بنویسیم که آیا در سوریه میخواهیم بازیگر اصلی و یا تعیینکننده باشیم و یا بازیگر حاشیهای و همکار برای تثبیت منافع و استفاده حداکثری از سرمایهگذاریمان در سوریه؟ من توصیهای ندارم فقط طرح موضوع میکنم برای بلند فکر کردن و پروراندن مطلب و آماده بودن برای بعد. خوانندگان عزیز نقاط و ذینفعان را احصاء ک و بگویند با آنها چه کنیم؟
نظر شما